من که با سیبیل مبارک سامان شوخی ندارم، با خودش هم شوخی ندارم؛ ولی گاهی اوقات به شکلی جدی درگیر افکاری درباره سیبیلش میشوم. به همین دلیل است که وقتی موضوعی پیش میآید که در افکارم سراغ سیبیل سامان میروم یا تصویرش در ذهنم مجسم میشود، یقین میکنم که موضوع مهم است، دستکم به همان اندازه سیبیل سامان.
از طرفی سیبیل از قدیم مهم بوده، چرا که هنوز برخی برای قانعکردن دیگران میگویند به سیبیلت قسم! همانطور که جایی خواندهام کسانی یک نخ سیبیلشان را برای ضمانت به دیگری میدادهاند که خیلی محکمتر و بهتر از برات و سفته و چک بوده است.
سالها پیش وقتی تصمیم گرفتم سیبیلم را بتراشم، به افراد خانواده گفتم چون کاربریاش عوض شده و بیمصرف است، دیدم بتراشم بهتر است؛ سیبیلی که دیگر نه بانک و نه بقالی سر کوچه قبولش ندارد و یک آدامس خروشنشان هم بابتش نمیدهد، همان بهتر که نباشد.
ولی سیبیل سامان و سایر سیبیلوهای امروزی حتماً مهم است، وگرنه من نباید به آن فکر میکردم؛ تا این اندازه که این روزها از خودم و دیگران میپرسم آیا قانون مورفی یا چیزی شبیه به آن برای سیبیل وجود دارد؟ مثلاً کسی تا به حال به این قضیه ریاضی و اجتماعی فکر کرده که بین پهنای سیبیل و عمر صاحب آن رابطه خطی برقرار است یا نمایی؟
شاید بین طول و عرض سیبیل و اندازه شکم صاحبش هم بتوان یک رابطه ریاضی پیدا کرد. همانگونه که من فکر میکنم، بین طول پایههای سیبیل و تمایل به سلفی گرفتن صاحب سیبیل رابطه مستقیم و خطی وجود دارد.
یعنی به ازای هر میلیمتر اضافه شدن به طول پایههای سیبیل، به اندازه فلانقدر از یک واحد اندازهگیری – مثلاً سیبیلیوم – به «تمایل خود بیشتر نمایاندن» صاحب سیبیل اضافه میشود.
شاید پژوهشی هم انجام شود که رابطه این گرایش با تغییرات سیاسی – اقتصادی را بررسی کند. حتی میشود این پرسش را به میان آورد که آیا سیبیل به ارزش و وزن فرد سیبیلو میافزاید و از دید فلسفی اعتبارش ذاتی است یا عَرَضی؟ اگر برعکس باشد چه؟ آیا سیبیل به هر شکلی که باشد اعتباری وابسته به صاحبش دارد؟ مثلاً میتواند از نوع چخماقی باشد، ولی دختر و پسر مردم بلیت بخرند و بروند تا صاحبش با یک هیکل بیش از 100 کیلو جلوشان بالا و پایین بپرد و شاد شوند؟
به نظرم اگر روزی برسد که همین سامان خودمان یک عکس خویشانداز (سلفی) بگیرد که شلوغتر از تصاویر گروهی صدر مشروطه باشد، ولی پایههای سیبیلش بیشتر از آن 80 نفر حاضر در عکس به چشم بیاید و آن را برای همه طرفداران چاپ یا در شبکههای اجتماعی منتشر کند و فکر من را اینقدر درگیر خودش بسازد، حتماً چیز مهمی پیش آمده که یک رابطه حسابی با طول پایههای سیبیل دارد.
تردیدی ندارم که رابطه حسابی شاید هم هندسی بین درجه بزرگی سیبیلیوم سامان با یک چیزهایی برقرار است که ریاضیدانان میتوانند آن را در قالب چیزی مثل قانون مورفی برای درک برخی دگرگونیها بیان کنند.