کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
انبوه موارد و مسائلی که دستهبندی رخدادهای ارزشمند اثرگذار را در تجربیات دوران معاصر ما دشوار ساخته، نوشتن درباره تاریخ این دوره را هم سخت کرده است. در حوزه تاریخ فناوری این نکته روشن است که برخلاف دستاوردهای بزرگ فناوری تا سال 1900، آنچه در چند دهه پس از آن رخ داد، در بسیاری از فعالیتها پایهگذار رشدی بیشتر از تاریخ نگاشتهشده پیش از خود شد.
ظهور هواپیما، موشک، کاوشگرهای بینسیارهای، الکترونیک، قدرت هستهای، آنتیبیوتیکها، حشرهکشها و مواد جدید همگی موقعیتهای اجتماعی بیهمتای سرشار از امکانات و مخاطرات ساختند که تا پیش از دوران معاصر غیرقابل باور بود.
در تلاش برای تفسیر رخدادهای قرن بیستم بهتر است که آن را به دو دوره پیش از 1945 و پس از آن تقسیم کنیم. دوره 1900 تا 1945 شاهد دو جنگ جهانی اول و دوم بود و سالهای پس از 1945 درگیری اصلی آن بود که از بروز یک جنگ گسترده دیگر پیشگیری شود. این دستهبندی از آنجا اهمیت دارد که سال 1945 همزمان با آزمایش انفجار نخستین بمب اتمی در آلماگوردو در نیومکزیکو بود.
قرنی که آمریکایی بود
قرن بیستم در خود تغییرات سیاسی عمیقی داشت که برخاسته از قدرت فناوری و رهبری بود. شاید گفتن این جمله که قرن بیستم «قرن آمریکایی» بود، بزرگنمایی جلوه کند، اما برخاستن آمریکا به عنوان ابَرستاره این دوران آنچنان شتابان و چشمگیر بود که این بزرگنمایی را پذیرفتنی کند. این رشد بر پایه دستیابی به منابع عظیم و افزایش بهرهوری از طریق صنعتیسازی گسترده در طول دو جنگ جهانی رخ داده بود.
در فاصله بین دو جنگ جهانی، راهبری فناوری از بریتانیا و اروپا به آمریکا منتقل شد و بهار نوآوری در اروپا پایان یافت. گرچه بسیاری از نوآوریهای مهم قرن در اروپا پایهگذاری شد، اما در حالی که کشورهای دیگر منابع اجتماعی حیاتی تبدیل اختراعات درخشان به موفقیت تجاری را در اختیار نداشتند، آمریکا ظرفیت جذب نوآوریها و بهرهگیری کامل از آنها را در دست داشت.
همانند انگلستان در دوران انقلاب صنعتی، نشاط فناوری در آمریکای قرن بیستم کمتر از تواناییاش در جذب نوآوریها از هر منبعی بود. در کنار تغییرات سیاسی قرن بیستم، بروز دو جنگ جهانی نیز ابزار مهم فناوری بود که توسعه شتابان صنعت هوانوردی نمونهای از آن است؛ همانگونه که به میدان آمدن تانکها و بمب اتمی در جنگ جهانی دوم نشانه دیگری از پاسخگویی به انگیزههای اضطراری نظامی است. گفته میشود که جنگ جهانی اول جنگ شیمیدانان بود، چراکه گازهای سمی و مواد انفجاری قدرتمند اهمیت بسیاری یافته بودند.
از جنبههای دیگر این دو جنگ آن بود که با گسترش نهادهایی برای تشویق نوآوری در صنایع دولتی و خصوصی، توسعه فناوری شتاب یافت. این روند در برخی کشورها بیش از دیگران پیش رفت، اما هیچ کشور بزرگ درگیر جنگ نتوانست این را کتمان کند که نیاز است از تلاشهای علمی و فناورانه حمایت شود.
بنابراین جنگهای جهانی موجب شدند «علم کوچک» که بر پژوهشها و تلاشهای محدود دانشمندان منزوی مبتنی بود، بهسرعت تبدیل به «علم بزرگ» شود که شامل گروههای پژوهشی تحت حمایت دولت و شرکتها میشد و تأکیدش روی کار جمعی با محور توسعه و کاربردیسازی فناوریهای جدید بود.
هر چند نباید درباره این تحول اغراق کرد و پژوهشهای اخیر نشان میدهند برای زنده نگهداشتن فضای نوآورانه نیاز است نوآوران مستقل نیز وجود داشته باشند، اما نمیتوان درباره پیامدهای تغییر مقیاس شرکتهای فناور بر فضای پیرامونشان تردید کرد. یکی از مهمترین تحولات قرن بیستم، دگرگونی کیفیت سازمانهای صنعتی و اجتماعی بود و ارزشمندی جایگاه آنها و احترامی که در جامعه برایشان قائل بودند.
صنعت و نوآوری
طی قرن بیستم نوآوریهایی در فناوری رخ داد که تأثیرات شگرفی بر تولید صنعتی داشت. سازمانها تلاش میکردند با بهکارگیری روشهای بهبودیافته، بهرهوری خود را افزایش دهند. روشهای مطالعه کار در پایان قرن نوزدهم در آمریکا به شکلی ساختارمند بررسی شد و در نیمه نخست قرن بیستم به طور گسترده در سازمانهای صنعتی آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار گرفت. بهتبع آن علم مدیریت شکل گرفت و روشها و شیوههای مدیریتی مورد مطالعه قرار گرفتند.
موضوع این بود که کارایی صنعت و در نتیجه سود و بهرهوری افزایش یابد و جای تردیدی نیست که موفقیتهای چشمگیری نیز داشتند. تبدیل کارگاههای کوچک قرن نوزدهمی به مؤسسات غولپیکر قرن بیستم با خطوط مونتاژ و فناوریهای تولید انبوه، بدون این مطالعات صنعتی شدنی نبود. یکی از ویژگیهای صنعت در قرن بیستم، خردمندانه کردن تولید بود. این ویژگی با بهکارگیری روشهای نوینی به وجود آمد که این روشها بخشی از تاریخ فناوری ابتدای این قرن را تشکیل میدهند.
قرن بیستم در کنار تغییرات ساختاری، پدیدههای جدیدی را نیز به دنیا معرفی کرد؛ سوخت و انرژی، موتورهای توربین گازی، نفت، الکتریسیته، نیروی هستهای، بهبود صنعت آهن و فولاد، مصالح ساختمانی، پلاستیک، الیاف مصنوعی، لاستیک مصنوعی، فناوریهای دارویی و بهداشتی، غذا و کشاورزی، مهندسی شهرسازی، حملونقل، ارتباطات، فناوریهای نظامی، فناوری فضایی و رایانهها از جمله پدیدههایی هستند که در این قرن معرفی یا دستخوش دگرگونی و پیشرفت بسیار شدند.
تاریخ این قرن در هرکدام از این زمینهها، شامل نمونههای ارزشمندی از تلاش برای بهسازی و پیشرفت است. آنچه امروز در سالهای نخست از دهه سوم قرن بیستویکم پیرامون خود میبینیم، ریشه در پدیدهها، پیشرفتها و ناکامیهای فردی و گروهی قرن بیستم دارد. اما مهمترین ویژگی قرن بیستم نه دسترسی به منابع معدنی و مواد جدید، بلکه گسترش دانش و همگانی شدن آن است که بستری مناسب و پویا برای نوآوری و تبدیل دیدگاههای نوین به محصولات/ خدمات گسترده همگانی را فراهم ساخته است.
منبع: برگرفته از مقاله قرن 20 و 21 بریتانیکا