کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سوزندوزیهای مناطق جنوبی ایران، یادگاری زنده از فرهنگ، هنر و اصالت ناحیه سیستان و بلوچستان است. طرحها و نقوش رازآلود و افسانهایِ سوزندوزیها، هویت و تاریخ پرمشقتِ مردمان نواحی جنوبی ایران را بهخوبی بازنمایی میکنند.
این هنر باستانی، بومی و زیبا که بهرغمِ داشتنِ بضاعتهای فراوان تا سالیانِ سال مهجور باقی مانده بود، در سالهای اخیر به لطف خلاقیت و پشتکار تعدادی از هنرمندان به عموم مردم معرفی شده است. امروزه از سوزندوزیهای جنوب ایران در بسیاری از لباسها و زیورآلات استفاده میشود. اتفاقی که در عمومیشدن این هنرِ گرانقدر و گرانقیمت تأثیر بسزایی داشته است.
مریم مقیسه، یکی از کسانی است که از این هنر برای طراحی و ساخت زیورآلات خود با نام «میماکسسوری» استفاده میکند. بازار فروش او روی پلتفرم اینستاگرام است و توانسته مخاطبان خود را از همین طریق پیدا کند.
همهچیز از یک دانشکده شروع شد
مریم مقیسه 33 ساله است و فارغالتحصیل رشته گرافیک دانشکده هنرهای زیبا. او درباره روزهای شروع این کسبوکار میگوید: «از دوران دانشجویی به طراحی زیورآلات علاقه زیادی داشتم. به همین دلیل شروع به طراحی زیورآلاتِ تلفیقی با استفاده از هنر و صنایع دستی مناطق مختلف ایران کردم و گمان میکنم جزو اولین افرادی بودم که با استفاده از تکهپارچههای سوزندوزیشده به طراحی زیورآلات پرداختم. سال 86 یا 87 بود.
دانشجویان دانشکده از این سبک بسیار استقبال کردند و سفارش دادند. این باعث شد من انگیزه لازم را پیدا کنم. کارهای خود را در نمایشگاههای زیادی ارائه کردم و در نهایت از سال 1390 در یک مرکز خرید نزدیکِ میدان تجریش، یک گالری افتتاح کردم. با گسترش کارم به فروش آنلاین و راهاندازی صفحه اینستاگرام روی آوردم که اتفاقا کار از همانجا توسعه پیدا کرد. گالری و فروش حضوریِ ما تا قبل از دورانِ همهگیری ویروس کرونا هم ادامه داشت، اما پس از دوران کرونا مجبور به تعطیل کردن آن شدیم.
گالری همچنان هست، اما فروش حضوری نداریم، چون کارها پارچهای هستند و افراد برای امتحان کردنِ زیورآلات معمولا ماسک خود را درمیآورند و خب این خیلی بهداشتی نیست. ما در حالِ حاضر به فروش اینترنتی از طریق اینستاگرام ادامه میدهیم. البته تصمیم داریم سایت راهاندازی کنیم که در حال تکامل است.»
کارآفرینی برای سوزندوزان بلوچ
مقایسه کار کوچکش را با سرمایه شخصی شروع کرده و کمکم توانسته از محل فروش زیورآلات، دامنه فعالیتش را گسترش دهد. او میگوید: «در آن زمان سوزندوزیهای متعلق به ترکمنها بیشتر عمومیت داشت، اما من قطعاتِ سوزندوزیهای متعلق به جنوب را پیدا کردم و دو، سه سال نمایشگاه گذاشتم. تا جاییکه خانمهای سوزندوز بلوچ به من پیغام دادند و اعلام همکاری کردند.
من نقوش دلخواهم را انتخاب میکردم، آنها را سفارش میدادم و این خانمها زحمت دوختنش را میکشیدند. کمتر از یک سال بعد گروهی ده نفره از سوزندوزان مناطق قصر قند و ایرانشهر تشکیل شد. در حال حاضر هم ما با 60 سوزندوز ارتباط مستمر داریم.»
او توضیح میدهد که فراهم شدن امکان کار برای تعداد زیادی از هنرمندان بومی و معرفی یک هنر قدیمی از مهمترین دلایل و انگیزههایش برای ادامه و گسترش کار بوده است: «این سبک کارها بعدتر خیلی مورد استقبال عمومی قرار گرفت. الان همه فهمیدهاند که لازم نیست سوزندوزی حتما روی لباس باشد، چون لباسهای سوزندوزی ترکمنها و بلوچها بسیار گرانقیمت هستند. اما اگر آن پارچه را در ابعاد کوچکتر بتوان ارائه کرد، گروه بیشتری توان خریدش را خواهند داشت.»
مشکلات اقتصادی و کم شدن مشتریها
مقیسه درباره مشکلاتی که بر سر راه فعالیت او قرار دارد، چنین توضیح میدهد: «مهمترین مسئله این است که کارها و طرحها بدون اجازه کپی میشوند. وقتی یک نفر زمان زیادی را صرف طراحی نمیکند، سابقه کاری ندارد، نیازی به دفتر طراحی و گالری ندارد، در نتیجه میتواند کارش را با قیمت پایینتری عرضه کند.
ما در حال حاضر قسمت عمدهای از درآمد خود را صرف تبلیغات، گسترش کسبوکار، طراحی و ارتقای شرایط حرفهایِ کارمان میکنیم. مشکل دیگر ما شرایط اقتصادی کلی کشور است. وقتی شروع کردیم، دلار حدود سه، چهار هزار تومان بود و من کارهایم را برای خریداران خارجی حدود 20 تا 30 یورو قیمتگذاری کرده بودم. قیمت برای خریداران ایرانی حدود 40 تا 70 هزار تومان بود.
الان آنقدر همهچیز گران است که ما داریم خریداران ایرانی زیادی را از دست میدهیم. البته هنوز کالای 100 هزار تومانی هم داریم، اما خب مجبور شدیم قیمت کالاها را حداقل چهار برابر کنیم، در حالی که درآمد مردم به این میزان افزایش پیدا نکرده است. ما در حالِ توسعه بازار خارجی هم بودیم و کارهایمان داشت در گالریهای خارجی ارائه میشد که مسئله تحریمها پیش آمد.
از اواسط سال 98 با تشدید تحریمها، تقریبا هیچجایی برای ارائه کارهایمان نداشتیم. به خاطر ایرانی بودن کارها، امکان فروش اینترنتی بینالمللی را از دست دادیم. من میدانم که اکنون بعضی از گالریهای خارجی کارها را ارائه میکنند، اما اسمی از قوم بلوچ و ترکمن نمیآورند. این خیلی ناراحتکننده است، چون برای من این مهم بود که کار با اصالت چند هزار سالهاش معرفی شود.
اما اکنون بدون نام بردن از ایران و سیستان، کارها به فروش میرسند. قبل از تحریم و کرونا، رشد عجیبی را تجربه کردیم و هر هفته از یک گوشه دنیا سفارش میگرفتیم. اما شرایط تغییر کرد.»
جهانی شدن هنر شرقی
او درباره آرزویی که برای آینده کسبوکارش دارد، میگوید: «طی این ده سال موفق شدم سهمی در معرفی سوزندوزی به مردم ایران داشته باشم و این دستاورد مهمی است. امیدوارم بتوانم این کار را در سایر کشورها هم انجام دهم و فرهنگ و هنر شرق را به سایر نقاط دنیا معرفی کنم. مد و لباس هزاران سال است که در سرزمین ما وجود داشته و هیچکس به این موضوع توجه نمیکند. امیدوارم بتوانم کار خود را در سطوح گسترده و بینالمللی ادامه دهم.»