کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یکی از داغترین مباحث روز در هفتههای اخیر بحث اینترنت طبقاتی است که صدای بسیاری از کسبوکارها را درآورده. طرحی که کمتر گزارشی درباره آن به صورت رسمی ارائه میشود و مسئولیت آن را هم کسی بر عهده نمیگیرد، اما بیسروصدا در حال اجراست. به همین بهانه به سراغ چند کسبوکار رفتیم و از آنها درباره اینکه آیا از این نوع اینترنت استفاده میکنند یا نه، پرسیدیم. همچنین نظر آنها را درباره اینترنت طبقاتی جویا شدیم و از نگاه آنها به این مسئله پرداختیم.
به تب راضی نمیشویم
احمد برکتین، مدیرعامل میاره / ما قطعاً از این اینترنت طبقاتی استفاده نخواهیم کرد، چون باعث قطعشدن ارتباط جمع کثیری از آدمها خواهد شد و خدماتی هم که ما ارائه میدهیم، در نهایت به مشتری نهاییمان میرسد. اگر او از اینترنت باثبات و بدون محدودیت محروم باشد، ما هم آسیب خواهیم دید.
اینترنت طبقاتی از این منظر نمیتواند کمکی به کسبوکارها کند و قطعاً ما مخالف چنین چیزی هستیم. بهترین کار این است که اوضاع به شرایط قبلی برگردد. البته وضعیت قبلی هم چنان تعریفی نداشت و طبق آن ضربالمثل به مرگ گرفتهاند که به تب راضی شویم، ولی به هر حال برگشتن وضعیت قبل از امروزمان خیلی بهتر است.
خیلی امیدوار نیستیم که از طریق اعتراض به این طرح به نتیجه برسیم. خوب است که اعتراض کنیم و مخالفتمان را اعلام کنیم. اینگونه حداقل از شرافتمان دفاع کردهایم. این نوع امتیازات هیچ فرقی با رانتهای دیگر ندارد.
باید شاهد مرگ اکوسیستم باشیم
ابراهیم خلیلی، مدیر توسعه کسبوکار ویرگول / اینترنت طبقاتی از دید من اصلاً معقول نیست. اینکه یکسری از کسبوکارها به اینترنت بدون محدودیت دسترسی داشته باشند و سایر مردم این دسترسی برایشان فراهم نباشد یا محدودیتهای بیشتری نسبت به کسبوکارها داشته باشند، از نظر شخصی من کاری عبث و بیفایده است.
من فکر میکنم این طرح با شکست مواجه خواهد شد. اینترنت طبقاتی هم از آن طرحهای هیجانی و بررسینشده است و اگر هم بررسی شده باشد، اجماع کلی در کار نیست و کارشناسان و فعالان کسبوکاری نقشی در طراحی و اجرای این طرح نداشتهاند.
اگر قرار است این طرح اجرا شود یا به صورت قانون، بخشنامه، آییننامه یا هر چیز دیگری ابلاغ شود، میبایست قبل از ابلاغ و قبل از طراحی از بدنه اکوسیستم مشورت گرفته شود. اینطور به نظر میرسد که کسانی این تصمیمات را گرفتهاند که نه کسبوکاری از خودشان دارند و نه دغدغه کسبوکارها را میفهمند و صرفاً کارمند دولت هستند و تصمیماتشان بر خود آنها اثر نمیگذارد.
وقتی چنین کسانی برای مسئله مهمی مثل اینترنت تصمیم میگیرند، به نظر من قطعاً خروجی مطلوبی نخواهد داشت. آنها از سمت خودشان بررسی کردهاند، نه از سمت کسبوکارها. آنها کسبوکارها را نمیبینند. چالشهای کسبوکارها را نمیبینند و اتفاقی که امروز افتاده، این است که تا پیش از محدودیتها قشر کمی از جامعه از فیلترشکن استفاده میکرده و امروز همه از آن استفاده میکنند.
پدر و مادر خودم که همیشه برای ارتباط از واتساپ استفاده میکردند هم امروز ویپیان استفاده میکنند. امیدوارم شرایط درست شود. با این شکل از اینترنت آسیب بسیاری را متحمل شدهایم و نیرویهای کار زیادی که در حوزه شبکههای اجتماعی فعال بودهاند، بیکار شدند و این موج دارد به دیگر جایگاهها هم میرسد. اگر فکری نکنیم باید شاهد مرگ اکوسیستم باشیم.
هیچچیز شفاف نیست
رحمتالله مهدیخانی، بنیانگذار سیواَپ / فارغ از اینکه این طرح از کجا شروع شد و چه کسانی برایش تصمیم گرفتهاند، فکر میکنم بزرگترین مشکل، چالشهای فنی است که به آن برخواهیم خورد. فرض کنیم که ما بهعنوان یک استارتاپ از اینترنت آزاد برخورداریم و تمام دسترسیهای لازم را هم در اختیار داریم و تمام منابع هم بدون هیچ مشکلی قابل استفاده است.
حال با استفاده از منابع هوش مصنوعی و فناوریهای ترند دنیا محصول خود را طراحی و روانه بازار میکنیم. آیا کاربر نهایی به این منابع دسترسی خواهد داشت؟ آیا محصول من بعد از اینکه به دست مشتری رسید، کار خواهد کرد؟ سازوکار فنی این موضوع و موضوعات مشابه را چطور میخواهند بررسی کنند و چطور میخواهند بچینند؟ برای راستیآزماییها چه فکری کردهاند؟
آنقدر ابهام و پرسشهای بیپاسخ در این طرح وجود دارد که از اساس کارایی آن را زیر سؤال میبرد. هیچ سندی در این باره منتشر نشده و شرایط برای هیچکس مشخص نیست و این عدم شفافیت باعث میشود به این طرحها خوشبین نباشیم.
بچهها را فراری ندهیم
امیر گیلانپور، مدیرعامل کلاسه / فرض کنید یک شرکت آیتی میخواهد خدماتی را ارائه دهد و فرضاً اینترنت بدون محدودیت و سریع هم داشته باشد. او هر خدماتی که ارائه دهد، باید مشتری نهایی او هم به این اینترنت دسترسی داشته باشد، وگرنه داشتن اینترنت باکیفیت فقط برای کسبوکارها عملاً بیمعناست.
از جزئیات این طرح هم اطلاعی نداریم و نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. در نصر استان گیلان هم همکاران ما اطلاعی از جزئیات این طرح ندارند، اما همان اینترنتی را استفاده میکنیم که همه در حال استفاده از آن هستند.
این مشتریان هستند که باید به اینترنت بدون محدودیت دسترسی داشته باشند و کسبوکارها دقیقاً از همین نقطه ضربه میخورند. یعنی سرویس و خدماتی که ارائه میدهند، دقیق و درست به دست مصرفکننده نهایی یا مشتری نهایی نمیرسد و به همین دلیل است که ضعیف و ضعیفتر شدهاند.
فکر نمیکنم شرکتی وجود داشته باشد که در محدودیتهای اخیر اینترنت با مشکل مواجه نشده باشد و آسیبی متوجه او نباشد. همه به نوعی از این محدودیتها آسیب خوردهاند و ضررهایی را تجربه کردهاند. تمام کسانی که در حوزه فناوری فعالیت میکنند، هست و نیستشان به اینترنت مربوط است و باید راهی اندیشیده شود؛ چراکه اینترنت بهعنوان زیرساخت امروز دیگر کالای لوکس نیست و جزئی از زندگی روزمره ماست.
در هفتههای گذشته شاهد قطعی گسترده اینترنت بودیم. سرورهایی که در تهران داشتیم، از کار افتادند و سرویسهای ما به مشتریانمان دچار اختلال شد. شنیدیم که بسیاری از شرکتهای دیگر هم دچار همین گرفتاری شدهاند. مشکلات بسیاری در تراکنشهای مالی شرکتها به وجود آمد.
شرایط اقتصادی برای حفظ نیروهای نخبه در کشور بسیار سخت شده است. در تمام دنیا شرایط برای نخبگان خوشفکر ما به شکل ایدهآل فراهم است. باید شرایطی را فراهم کنیم که از ثبات برخوردار باشد و این نیروها بتوانند بمانند. آنها دوست دارند در ایران بمانند، اما نباید مجبورشان کرد که از کشور بروند.
اینها افراد مولدی هستند که میتوانند کسبوکار راه بیندازند. اما با شرایطی که ایجاد شده، به فکر مهاجرت و جذبشدن در کسبوکارهای خارجی هستند. صنعتی مانند دیجیتال مارکتینگ در ایران نفسهای آخرش را میکشد و با محدود شدن شبکههای اجتماعی و بیکار شدن افراد متخصص این حوزه، شرایط برای این افراد هر روز سختتر و سختتر میشود و باعث میشود میل به مهاجرت در افراد متخصص و خوشفکر افزایش یابد.
مهم است که مهاجرت نیروهای نخبه بسیار جدی گرفته شود و افرادی که اینگونه تصمیمات را میگیرند، باید خودشان را جای این جوانان بگذارند. باید خودشان را جای کسانی بگذارند که کسبوکاری را راه انداختهاند و در حال گرداندن یک بیزینس هستند.
مهم کاربر است، نه ما
مهدی خدادادی، بنیانگذار دکتر ساینا / برای شرکتهایی مانند ما که مدل B2C هستیم، داشتن اینترنت بدون محدودیت دردی را دوا نمیکند. ما به اینترنت بدون محدودیت برای کاربران نیاز داریم که آنها بتوانند از خدمات ما استفاده کنند. ما بهعنوان یک شرکت هایتک سالهاست که مشکل دسترسی به اینترنت مطلوب را برای خودمان و همکارانمان حل کردهایم و مشکلی در این زمینه نداریم. مهم کاربر است که باید از یک سرویس پایدار و باکیفیت بهرهمند باشد.
سالهاست که ما از طرف پلتفرمهای بزرگ خارجی تحریم هستیم و حالا محدودیتهای داخلی هم به آن اضافه شده است. چیزی که نمیتوانم آن را درک کنم این است که مطرحشدن اینترنت طبقاتی دقیقاً یعنی چه؟ آیا به این معنی است که ما بهعنوان کسبوکار به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشیم و بتوانیم در واتساپ، اینستاگرام و توییتر فعالیت کنیم؟
جایی که مخاطب من نباشد، به چه درد من میخورد؟ فرض میکنیم که توانستیم در اینستاگرام هم فعالیت کنیم؛ برای چه کسی؟ وقتی مخاطب من نمیتواند به من دسترسی داشته باشد، فرقی نمیکند که من در کجا باشم و چه دسترسیهایی داشته باشم. مسئله آنقدر بدیهی است که نمیشود در مورد آن حرف زد.
ارتباط یک مسئله دوسویه است. اگر منظور این باشد که اینترنتی به شرکتها داده میشود که تحریمهای علیه ایران را دور میزند، میتوانم آن را درک کنم، اما اینترنتی که در بهترین حالت برمیگردد به شرایط مردادماه امسال را نمیفهمم. اگر قرار است مشکل کسبوکارها را حل کنند، باید سمت کاربران را چاره کنند، چون مشکل آنجاست و کاربر من به سرویس باکیفیت اینترنت دسترسی ندارد. ما از پس مشکلات خودمان برمیآییم، اما این کاربر من است که باید مشکلش حل شود.
حلقههای زنجیره یکییکی پاره میشود
شهریار ازهاریانفر، بنیانگذار استودیو نردبان اندیشه / ارائه اینترنت طبقاتی هیچ کمکی به توسعهدهندگان نخواهد کرد، زیرا برنامهنویسان و شرکتها در نهایت از راههای مختلف توانایی دور زدن شبکه فیلترینگ را خواهند داشت. مشکل اصلی درست نقطه مقابل آن است، زمانی که مصرفکننده خدمات به اینترنت سالم و بدون فیلتر دسترسی نداشته باشد، آن محصول هر چقدر هم از لحاظ فنی برجسته باشد به دست مخاطب نخواهد رسید.
خصوصیت محصولات مبتنی بر شبکه اطلاعات، چابکی ارائه محصول در سریعترین زمان ممکن است. مسئله تنها تولید محصولات نیست، بلکه ارائه خدمات به مشتری با فیلترینگ انجام نخواهد شد. شبکههای اجتماعی بهعنوان بازیگران اصلی کسبوکارها تماماً مسدود شدند و شرکتها دیگر برای ارائه خدمات خود از شبکههای اجتماعی نمیتوانند استفاده کنند. این بدین معناست که حلقههای زنجیر وابسته به یک کسبوکار یکییکی پاره شدند و جایگزینی هم برای آنها نمیتوان یافت.
اینترنت طبقاتی به درد کسبوکارها نمیخورد و بسیاری از سرویسها عمدتاً خارجی هستند که از آن طرف هم تحریم هستند. وقتی تمامی شریانهای ارائه یک محصول به بازار قطع شده، اینترنت طبقاتی چه کمکی میتواند به اکوسیستم کند؟ در ثانی چه تعداد شرکت حاضرند از این خدمات استفاده کنند؟ این قبیل تصمیمها ضربههای جدی به اکوسیستم نحیف استارتاپی ایران خواهد زد.
تیمهای بسیاری به کشورهای ترکیه و امارات مهاجرت کردند فقط برای اینکه به اینترنت باکیفیت و مطلوب دسترسی داشته باشند. چون بسیاری از زیرساختهای اساسی و ابزارهای جهانی مثل انجینهای گیم فیلتر شده و به واسطه اختلال اینترنت، پروسه توسعه بازی با مشکلات جدی روبهرو شده است. تعداد قابل توجهی از کسانی که در این کار خبره هستند، شغلشان را از دست دادهاند و سرمایهگذاری هم تقریباً به صفر رسیده است.
یک شوخی تلخ
امین یزداندوست، بنیانگذار مجیکاردیو / بهعنوان کسی که حدود ۱۲ سال است در فضای نوآوری فعالیت میکند، باید بگویم اینترنت طبقاتی شوخی بسیار تلخی است که کسبوکارهای پویا و چابک امروز با آن مواجه هستند. نمیدانم چرا نمیتوانیم هیچوقت از گذشته درس بگیریم.
آنچه تا امروز من از این طرح فهمیدم، این است که دستههای مختلفی از کسبوکارها، فریلنسرها، شرکتها، برنامهنویسان و فعالان حوزه بازی قرار است از اینترنت متفاوتی برخوردار شوند که احتمالاً سطح دسترسی بیشتری دارد. دو سؤال اصلی پیش میآید. اول اینکه احراز هویت هرکدام از این افراد و گروهها چگونه خواهد بود.
راستیآزمایی افرادی که میخواهند از این نوع اینترنت بهرهمند شوند، چگونه اتفاق میافتد؟ گیریم یک سامانه ثبتنامی هم راهاندازی شد؛ یک برنامهنویس حرفهای و یک برنامهنویس مبتدی چگونه برایشان از هم قابل تشخیص است؟ کسی که تاکنون برنامهنویس نبوده و حالا با شرکت در دورههای آموزشی میخواهد کارش را شروع کند، چطور؟
به او هم این اینترنت تعلق میگیرد؟ هر راهکاری که در نظر بگیرند، راه دور زدنش هم وجود دارد. ما ایرانیها طی این سالها حداقل خوب یاد گرفتهایم چطور موانع را دور بزنیم. این اقدام یک توهین بزرگ به شعور تمام افراد این جامعه و این معنی را میدهد که ما نمیفهمیم چه استفادهای از اینترنت کنیم و کسان دیگری هستند که مصالح ما را تشخیص میدهند.
دقیقاً مانند این است که پدر من در خانه مرا محدود کند یا اجازه ندهد که به مسافرت بروم و از هر راهی سعی در کنترل و اعمال فشار به من داشته باشد. من این کار او را توهین به شعور خود میدانم. قطعاً شخصاً هرگز کسبوکار خودم را درگیر چنین مسئلهای نخواهد کرد. این که گفتم از گذشته درس نمیگیریم، اشاره به سالهایی دارد که تازه اینترنت ارائه میشد.
به شرکتها سرعتهای بالاتری میدادند و کاربران خانگی از سرعت کمتری برخوردار بودند. همان موقع با یک شرکت صوری مسئولیت محدود با برادرم ثبت کردیم، فقط برای اینکه از اینترنت پرسرعت بهرهمند شویم.
فرض را بر این بگیریم که من یک شرکت احراز هویت شده برای اینترنت طبقاتی هستم و از بالاترین سطح دسترسی برخوردار؛ اولین چیزی که به آن فکر میکنم این است که چطور میتوانم از این امکان که در دسترس هرکسی نیست، پول دربیاورم اینجاست که مسئله اینترنت طبقاتی تبدیل به رانت میشود.
در مسئله فیلترینگ این اتفاق افتاد و باعث شد بازار بسیاری از تجهیزات فیلترینگ داغ شود و عدهای خاص از این شرایط بهرهمند شوند. امروز هم میبینید با وجود فیلترینگ، راههای دورزدن بسیار زیادی وجود دارد و عملاً فیلترینگ فقط اتلاف منابع و انرژی مردم است. مسئله آسیبهایی است که محدودیتها به ما میزند.
فرقی نمیکند ما اینترنت آزاد داشته باشیم یا نه، وقتی کاربر دسترسیاش به ما قطع شده، داشتن یا نداشتن اینترنت باکیفیت برای ما فرقی ندارد. این طرح باگهای بزرگی دارد که متأسفانه کسانی که طرحها را ارائه میدهند، آن را نمیبینند. عملاً اینترنت طبقاتی یک نامگذاری نادرست است. نام این کار محدودسازی و جلوگیری از دسترسی به اطلاعات است و شاید آن را بتوان ساماندهی نشر اطلاعات نامید که طراحان آن میخواهند تمام کنترل را در دست بگیرند.
مهمترین چالشی که در کسبوکارها به وجود میآید، دسترسی به مشتریان است، نه دسترسی به اینترنت آزاد و محدودکردن عموم مردم از دسترسی به اینترنت بیشترین آسیب را به کسبوکارها میزند و همین باعث میشود داشتن یا نداشتن اینترنت آزاد تأثیری در کسبوکار ما نداشته باشد.
کابران عادی چه خواهند شد؟
سارا میرسالاری، همبنیانگذار خانومی / شاید مهمترین کارکرد اینترنت طبقاتی این باشد که وزیر دولت قبلی گفته: «بدون ساماندهی نمیشود موضوع فیلترشکنها را بررسی کرد. نمیشود سطح دسترسی برای پزشک، برای استاد دانشگاه یا برای خبرنگار با یک کودک هشت، نه ساله برابر باشد.» و دغدغه محتوای سالم برای کودکان یکی از جدی ترین نگرانیهای امروز والدین است. اما چالش های اجرایی زیاد خصوصاً برای فریلنسرها باعث ایجاد موانع جدی در دسترسی آزاد به اطلاعات میشود و یکی از ارکان مهم رشد را از دست خواهیم داد.
سطح دسترسی بر اساس سن شاید نزدیکترین راهحل به مطلوب باشد. ما پیش از این اتفاق در خانومی ارتباط زیادی با مخاطبان بر مبنای شبکه اینترنت و شبکههای اجتماعی داشتیم که با فیلتر شدن شبکههای اجتماعی، این ارتباط ناگهان قطع شد و میلیون ها مخاطب خانومی دیگر نمیتوانستند با ما ارتباط بگیرند و با استمرار این وضعیت، مجبور به توسعه کانالهای جدید ارتباط شدیم که شرایط ناپایداری طی چند ماه به دنبال داشته است.
اما اگر اینترنت بهصورت طبقاتی در اختیار مخاطب قرار گیرد، شرایط از این هم پیچیدهتر میشود و ارتباط کسبوکار با مخاطبانش با موانع جدی مواجه میشود؛ خصوصاً در شرایط فعلی که مشکلات فصل قبل کسبوکارها هنوز راهحل قطعی ندارد و چالشهای محیط کسبوکاری ایران بسیار زیادتر از توان کسبوکارهای متوسط یا کوچک است.
با فیلترشدن شبکههای اجتماعی، هنوز هیچ راهحل قوی برای ارتباط کسبوکار با مخاطب فراهم نیست. البته وضعیت فعلی هم به هیچ عنوان مطلوب نیست و همانطور که اشاره شد، کسبوکار و مخاطب اعم از کودک و نوجوان در ریسک است و شاید حداکثر بتوان اینترنت با طبقات سنی را پیادهسازی کرد تا شرایط سالمتری ایجاد شود.