کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یادداشتهای «در حال و هوای جیتکس» قرار بود هفت تا باشد. حجم محتوای رویداد و جلسههای پشت سر هم با کسبوکارها باعث شد سه یادداشت به مخاطبان خوب هفتهنامه «کارنگ» بدهکار بمانم. نمایشگاه تمام شد و بعد هم خستگیها و از پا افتادنها و جلسههای ناتمام پشت هم، این مهم را به تأخیر انداخت.
این سه یادداشت مثل یک بار روی دوش من سنگینی میکرد و تا زمانی که این دین را ادا نکنم، مطمئنم همیشه بخشی از وجودم بدهکار میماند. میشد از همان ابتدا کار را راحت کرد و چند یادداشت نوشت و تمام، و اشارهای نکرد به هفت. ولی از روز اول به دلایلی که نمیدانم چیست، تصمیم گرفتم هفت یادداشت بنویسم که ذکات حضورم باشد در پرزررق و برقترین رویداد فناوری خاورمیانه و شمال آفریقا و به ادعای برگزارکنندگان آن، بزرگترین رویداد فناوری جهان.
البته در صحت گزاره آخر اطمینان کامل ندارم. چرا؟ مثلاً اگر وارد وبسایت شناختهشده تککرانچ شوید و واژه جیتکس را جستوجو کنید به دو نتیجه میرسید؛ یکی برای دو، سه سال قبل و دیگری برای حدود ۱۰ سال قبل. با اینکه امسال چهل و سومین دوره جیتکس برگزار میشد، ولی پرمخاطبترین و شناختهشدهترین وبسایت حوزه فناوری در جهان ترجیح داده این رویداد را نبیند. با اینکه پارتنرهای خاورمیانهای کسبوکارهای شناختهشده حوزه فناوری از اینتل و لنوو بگیر تا مایکروسافت و اوراکل به شکلهای گوناگون در این رویداد حضور داشتند، ولی رسانههای آمریکایی ترجیح دادند اتفاقهای خوب خاورمیانه و شمال آفریقا را کمتر ببینند و به جایش تمرکز کنند بر بدبختیهای این تکه از زمین جهان و رزونانس بیپایان بدبختی… بگذریم.
این وضعیت نسبت به اروپا هم وجود دارد و رویدادی مثل MWC بارسلونا حدود ۶۰۰ بار در تککرانچ دیده شده؛ در حالی که رویداد CES لاسوگاس حدود چهار هزار بار. طبیعی هم هست؛ ارباب رسانه ترجیح میدهد خودش و دوستانش را بیشتر ببیند. دقت کنید که این تحلیل تازه درباره جایی مانند امارات است؛ وضعیت ایران و تلاش برای ندیدن تلاشهای ایرانیها که دیگر جای خود دارد.
شاید به جرئت بتوان گفت مهمترین مشکل فارسیزبانها و ایرانیها در رویدادی مانند جیتکس ندیدن و دیده نشدن است. ما در حالی در راهروهای مرکز تجارت جهانی قدم میزنیم و چشم به دستاوردهای حوزه فناوری جهان میدوزیم که گویی اصلاً وجود نداریم. انگار نیستیم. قبول کنیم که خودمان هم به این وضعیت دامن میزنیم.
در یکی، دو سال گذشته اپراتور دوم مخابراتی امارات یعنی «دو» در بدو ورود به همه کسانی که وارد دبی میشوند یک سیمکارت رایگان هدیه میدهد که بعد از فعال شدن تا ۲۴ ساعت یک گیگ اینترنت رایگان هم دارد. این سیمکارت قابل شارژ شدن است و تا زمانی که صاحب سیمکارت در خاک امارات است کار میکند، ولی به محض خروج از گیت گذرنامه از کار میافتد.
اگر کسی که سیمکارت را هدیه گرفته بخواهد در طول مدتی که در امارات است از اینترنت استفاده کند بستههای گوناگونی در اختیارش هست؛ ولی بهصرفهترین بسته اینترنت نامحدود هفتروزه است که ۲۰۰ درهم هزینهاش میشود. این در حالی است که همزمان همراه اول بستههای رومینگ با اینترنت نامحدود هفتروزه ارائه میکرد، به مبلغ ۶۰۰ هزار تومان یعنی چیزی حدود ۴۰ درهم. معتقدم بسیاری از مخاطبان واقعی همراه اول از وجود این بستهها هم باخبر نشدند؛ چراکه همراه اول رسانههای اشتباهی را برای معرفی این بستهها انتخاب کرده بود. این ضعفی است که به نظرم در غرفه همراه اول هم دیده میشد. هنوز درک درستی از بازی رسانه نداریم.
قدرت رسانه را درک نکردهایم و به آسانی از کنار تأثیرگذاریاش رد میشویم و نتیجه میشود سیل مدیران دولتی و غیردولتی که بیهدف در راهروهای جیتکس بالا و پایین میکنند. امید که این روند در ادامه بهبودی حاصل کند.