کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اپلیکیشن رویداد جیتکس ۹ بخش اصلی دارد؛ اگر از مواردی مثل نقشه نمایشگاه و تقویم شخصی و اسکن بج و… بگذریم؛ این اپلیکیشن سه بخش مهم دارد: برنامه کنفرانسها، محصولات و کسبوکارهای حاضر در نمایشگاه و در نهایت شبکهسازی.
بخش شبکهسازی اپلیکیشن، بسان اپلیکیشنهای دوستیابی ساخته شده؛ کسبوکارها را به صورت تصادفی به شما نشان میدهد. اگر کارت هر کسبوکار را به سمت راست بکشید یعنی به چنین کسبوکارهایی علاقه دارید و اگر به سمت چپ هل دهید یعنی علاقهای به این نوع کسبوکارها ندارید.
برمبنای اپلیکیشن اگر بخواهم نمایشگاه جیتکس را خلاصه کنم، این رویدادی است که در آن افراد یا محصولات مبتنی بر فناوری و نوآوری خرید و فروش میکنند یا در رویدادهای محتوایی از ایدههای افراد متفاوت میشنوند یا فعالیتی برای توسعه شبکهسازی انجام میدهند. این بخش آخر دقیقاً همان تکهای است که لزوم برگزاری رویدادهایی مانند جیتکس را توجیه میکند و البته دقیقاً همان بخشی است که بسیاری از ما در آن ضعف جدی داریم.
شبکهسازی چیزی نیست که بتوان در وبسایت و شبکههای اجتماعی یک شرکت آن را انجام داد. میتوان در وبسایت و شبکههای اجتماعی یک کسبوکار، محصولات و خدمات را معرفی کرد، میتوان از طریق کتاب و کانالهای دیگر، محتواهای مفید پولی و رایگان ارائه کرد. آنچه نمیتوان به شیوه اثربخش از طریق کانالهای دیجیتال به آن رسید، شبکهسازی است.
آنچه جیتکس ارائه میکند زیرساختی برای شبکهسازی است؛ جیتکس به رودخانه خروشانی میماند که آب با دِبی بالایی در آن جریان دارد. قاعدتاً اگر در کنار رودخانه زانو بزنیم و بخواهیم آب بخوریم، ممکن نیست؛ حتی اگر بخواهیم تنی به آب بزنیم هم خطر غرق شدن وجود دارد! آنچه جیتکس ارائه میکند حجم انبوهی از افراد مرتبط با کسبوکارهای فناوری خاورمیانه و شمال آفریقاست. برای اینکه بتوانیم از این حجم خروشان بهتر استفاده کنیم نیاز به برنامههای جانبی داریم؛ برنامههایی که کار شبکهسازی انجام دهند.
برای عبور از بیماری درخودماندگی نیاز داریم به صورت برنامهریزیشده و البته تصادفی با افراد مرتبط با کسبوکارهای گوناگون گفتوگو و تعامل کنیم. باید با هم، همکلام شویم و از نزدیک گفتوگو کنیم. در کنار هم چای و قهوه بنوشیم و از ایدههایمان بگوییم؛ وگرنه اگر قرار باشد در هر قرار به هم چیزی بفروشیم یا از هم چیزی بخریم، آنچه رخ میدهد، چیزی نیست که بتوان نامش را شبکهسازی گذاشت.
در شبکهسازی لزوماً قرار نیست چیزی به هم بفروشیم. میخواهیم افرادی را بیابیم که ایدههایی متناسب با دنیای ما دارند و دیدگاه و چشماندازی که میتواند به ما کمک کند در کنار هم تغییری ایجاد کنیم.
شبکهسازی در سالهای گذشته در داخل ایران از طریق رویدادهای گوناگون انجام شده است؛ اکنون زمان آن فرا رسیده که نگاهمان به کشورهای اطراف را تغییر دهیم و با نگاهی متفاوت امر شبکهسازی را پیش ببریم.