کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یکی از دوستان کپیرایترم مدتی است به دنبال کار میگردد و با وجود اینکه رزومه خوبی دارد و از طرف شرکتهای متعددی دعوت به مصاحبه میشود، ولی هنوز نتوانسته شغل دلخواهش را پیدا کند. علت اصلی هم یک مورد بسیار مهم است؛ اجبار به حضور در دفتر کار در تمام روزهای هفته. بزرگترین مشکل او این است که در جمع تمرکز پایینی دارد و نمیتواند وظایف محوله را با کیفیتی که مطلوب خودش باشد و در زمان مقرر به اتمام برساند. او در تنهایی بسیار کارآمدتر است، اما شرکتها این مسئله را نمیپذیرند و کار هیبریدی را معادل گریز از مسئولیت در نظر میگیرند.
شاید به نظر کسانی که مشتاقانه در دفتر کار حاضر میشوند و علاقهمند به برقراری ارتباط نزدیک با همکاران خود هستند، اصلاً این مورد به چشم نیاید، ولی معضل رفتوآمد در سطح شهر، هزینههای آن و بعد هم قرار گرفتن در محیطی که عناصر برهمزننده تمرکز در آن فراواناند، برای عدهای بسیار مهم است. این موضوع مسئلهای جهانی است و در همین شماره کارنگ و در صفحه برند کارفرمایی نیز به آن پرداختهایم.
اما به نظر من حتی موضوع فراتر از کار هیبریدی است. در بسیاری از شرکتهای ما، حتی در پیشروترین آنها، هنوز پروتکلی برای شیوه برخورد با افرادی با روحیات متفاوت وجود ندارد. گویا با اینکه مدیران از کمبود نیروی انسانی متخصص و کارآمد گلایه دارند، هنوز این معضل را بهدرستی درک نکردهاند. هزینه رفتوآمد نیروها در یک مجموعه محاسبه نمیشود، چه رسد به هزینه مصاحبههای متعدد به دلیل شرایط صلب و غیرمنعطف در زمان درخواست نیرو. مسئله گاه از این هم فراتر میرود و شرکتهای بزرگی را سراغ دارم که به خاطر اضافه نکردن مبلغی به حقوق نیروی باسابقهای که کارآمدیاش به مجموعه ثابت شده، زیر بار هزینههای سنگین یافتن نیروی کار جدید و خالی ماندن جایگاه شغلی و ضررهای ناشی از آن میروند.
شاید بهتر باشد در شرایطی که همگی به کمبود نیروی متخصص در زمینههای مختلف معترف هستیم، کمی بیشتر هوای منابع انسانی را در شرکتها داشته باشیم؛ شرایط افراد متفاوت با روحیات و خلقیات گوناگون را درک کنیم، در زمان خداحافظی با یک نیرو هزینهها و فواید آن را بسنجیم و بیگدار به آب نزنیم. نه برای اینکه این شیوهای انسانیتر در برخورد با افرادی است که تیم کاری ما را تشکیل میدهند (هرچند چه ایرادی دارد در زمانهای که برخورد انسانی حکم کیمیا را دارد، چنین کنیم)، بلکه به خاطر مراقبت از روند سودآوری یک کسبوکار و حرکت آن در مسیر توسعه.