کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
مارکتپلیسها (بازارگاهها) در سالهای اخیر توانستهاند خود را به یکی از بازیگران اصلی ایکامرس در جهان تبدیل کنند. رشد و توسعه این مجموعهها بهویژه در حوزه خردهفروشی باعث ایجاد پیچیدگیهایی در سازوکار آنها شده که ذینفعان آن یعنی مارکتپلیس، فروشندههای فعال در آن و مصرفکنندگان را نیازمند حضور یک ذینفع دیگر برای رفع چالشهای موجود کرده است.
این ذینفع جدید که در قالب «تردپارتی» فعالیت میکند، به فروشندگان در مارکتپلیسها کمک میکند برای توسعه کار خود ابزارهای جدیدی در اختیار داشته باشند که معمولاً از سوی مارکتپلیس ارائه نمیشود. در ایران نیز با توجه به توسعه مارکتپلیسهایی مانند دیجیکالا چنین نیازی در این حوزه احساس میشد.
سلریار مجموعهای است که در راستای توانمندسازی فروشندههای فعال در دیجیکالا راهکارهایی را در حوزه مدیریت و رشد فروش آنلاین به آنها ارائه میدهد. تیمور ستارزاده در گفتوگو با «کارنگ» معتقد است فروشندهها در پلتفرمی مانند دیجیکالا با چالشهایی مواجه هستند که برای رفع آنها نیاز به ابزار و دانش دارند و سلریار مجموعهای است که برای برطرفکردن این نیازها ایجاد شده است.
آشنایی شما با فضای استارتاپی از چه زمانی آغاز شد و پیش از سلریار چه فعالیتهایی داشتید؟
همبنیانگذاران سلریار من، حامد و محمد کنی و جلال سمیعی هستیم که از دوران کودکی با هم یک دوستی خانوادگی داشتهایم. ما با هم مدرسه رفتیم و دوران نوجوانی را گذراندیم، اما در دانشگاه مسیرمان برای آینده کاری از یکدیگر جدا شد. محمد در رشته نرمافزار کامپیوتر، برادرش حامد در مترجمی زبان و من در مدیریت صنعتی ادامه تحصیل دادیم.
بعد از آن هر کدام از ما کسبوکار خود را راه انداختیم؛ محمد در حوزه کاری خود به بانکها خدمات برنامهنویسی ارائه میداد، حامد به همراه همسرش به اداره نشر روزبهان مشغول شد و من در کسبوکار خانوادگی خود به کار بازرگانی و اداره کارخانه پرداختم. به این ترتیب هر کدام از ما در مسیری که وارد شده بودیم کسب تجربه کردیم. از سال ۱۳۹۳ محمد و حامد کار فروش کتاب را بهصورت دیجیتالی آغاز کردند. در سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷ ما تصمیم گرفتیم کار فروش دیجیتال کتاب را جدیتر دنبال کنیم. جلال هم در این مقطع به جمع ما اضافه شد.
در این دوره بود که دیگر مفهوم استارتاپ شکل گرفته بود؛ به این معنا که میتوانستی ایده خود را با ریسکپذیری بالاتری دنبال کنی. ما این را یک فضای مناسب برای سندباکسکردن خودمان انتخاب کردیم و به همین منظور گروه توسعه فناوری نوروز را که یک مجموعه دانشبنیان است، راهاندازی کردیم تا جایی برای آزمایش ایدههایمان باشد. کار را با سرمایهای که از کسبوکارهای دیگرمان به دست آورده بودیم، به پیش بردیم. کسبوکار ما در حوزه کتاب با عنوان «ازکتاب» به یکی از بزرگترین فروشگاههای آنلاین این حوزه تبدیل شد و توانست از صندوق نوآفرین فاند بگیرد. در همین دوره یک پروژه آیتی هم با سازمان اسناد و کتابخانه ملی شروع کردیم که طی آن سامانه حافظه ملی ایرانیان را توسعه دادیم.
چه شد که از فضای فروش آنلاین به ایده سلریار رسیدید؟
ما کار فروش کتاب را روی دیجیکالا انجام میدادیم. در تجربهای که داشتیم متوجه شدیم هنگام کار روی یک مارکتپلیس بعد از بزرگشدن و افزایش فروش چالشهایی به وجود میآید که انتظارش را ندارید. شما باید در آنجا موارد زیادی از سفارش، برگشتیها، قیمتگذاری و… را مدیریت کنید. پلتفرم برای اسکیل خودش ساخته شده، نه شما که بهعنوان فروشنده در آن مشغول به کار هستید؛ به همین دلیل شما از یک جایی به بعد در کسبوکار خود با محدودیتهای مارکتپلیس مواجه میشوید. ما در دوران کرونا روزانه در دیجیکالا حدود سه هزار جلد کتاب میفروختیم و متوجه شدیم کار کردن در مارکتپلیس به دو چیز نیاز دارد؛ دانش و ابزار. از اینجا بود که ایده سلریار در ذهن ما شکل گرفت.
این ایده چه مسیری را طی کرد تا سلریار به شکل امروزی به وجود آید؟
مهمترین مزیتی که ما در مجموعه خود داریم این است که بهروزتر فکر و عارضهیابی میکنیم. طی عارضهیابی و بنچمارک فضاهای کشورهای دیگر ما با شرکتهایی آشنا شدیم که بهعنوان میانافزار روی آمازون خدمات ارائه میدهند و فروشندههای حرفهای با پرداخت هزینه به این تردپارتیها توانمندی خود را بالا میبرند. این خدمات مربوط به حسابداری، لجستیک، انبار و… میشد. اینجا یک در جدید به روی ما باز شد. ما بر اساس نیازهایی که در داخل وجود داشت، این سیستم را بومیسازی و پیاده کردیم و توانستیم در سال ۱۴۰۰ شرکت مستقل آن را ثبت کنیم. در پایان همین سال برای سلریار جذب سرمایه انجام دادیم و بهطور رسمی این محصول از بهمن ۱۴۰۱ رونمایی شد.
آیا در این زمینه رقیبی هم در داخل کشور داشتید؟
در این حوزه تنها ابزاری که توسط شرکتها ارائه میشود در زمینه قیمتگذاری است که در حال حاضر هم چند شرکت در این حوزه فعال هستند. ما اما در سلریار علاوه بر ابزار قیمتگذاری به دیگر نیازهای فروشندگان نیز پرداختهایم و در کنار این ابزارها یک آکادمی نیز در راستای آموزش افراد ایجاد کردهایم.
البته دیجیکالا یک سلر آکادمی دارد که پر از محتواهای خوب است، اما کاری که ما انجام دادیم این بود که از یک زاویه دیگر به این موضوع وارد شدیم. اگر آکادمی دیجیکالا را یک مدرسه عمومی در نظر بگیریم، ما سعی کردیم برای فروشندگان شبیه یک معلم خصوصی باشیم. ما بر اساس نیازهایی که فروشندههای مختلف دارند، برای آنها محتوا در نظر گرفتهایم. ابزار دیگری که ما در اختیار فروشندگان قرار میدهیم، کنترل موجودی و انبار، قیمتگذاری، رقابت و مالی است. گزارشهای مالی که توسط پلتفرم ارائه میشود، بر اساس نیازهای خودش است، اما یک فروشنده برای تصمیمگیریهای خود به یک گزارش مالی نیاز دارد تا بداند کجا یک کالا وارد زیان میشود و از کجا هزینهها سود را میبلعد و… .
خلاصه همه اینها این است که سلریار یک داشبورد به فروشندههای مارکتپلیس ارائه میدهد تا بتوانند توانمندتر در این زمینه کار کنند. سلریار همچنین امکان کنترل چند انبار و چند پلتفرم و فروشگاه را به یک فروشنده میدهد. در حال حاضر شرکتی در ایران نداریم که به فروشندههای مارکتپلیسها چنین خدماتی ارائه دهد.
یک فروشنده که روی دیجیکالا اقدام به فروش آنلاین میکند با داشتن چه شرایطی میتواند از خدمات سلریار استفاده کند؟
ما حتی پیش از اینکه کسی فروشنده دیجیکالا شود، میتوانیم به او سرویسی را تحت عنوان «رادار» در راستای شناخت بازار ارائه دهیم. همچنین سرویسی برای فروشندگان پایه داریم که با هزینه بسیار کمی ارائه میشود و در آن همه خدمات مورد نیاز برای یک فروشنده در سطوح پایه در نظر گرفته شده است. در سطوح بالاتر خدماتی مانند چندکاربری، چندپنلی و… را ارائه میدهیم؛ ممکن است یک فروشنده چند پنل داشته باشد و در هر کدام با یک متد اقدام به فروش کالای خود کند که برای نیازهای چنین فردی نیز راهکار داریم. ما با فروشندههای خیلی بزرگ در این مارکتپلیس نیز همکاری داریم؛ کسانی که به خدمات اختصاصی نیاز دارند، سرویسهای ویژه مورد نیازشان شخصیسازی میشود.
در حال حاضر بهجز دیجیکالا روی پلتفرم دیگری نیز فعالیت میکنید؟
اگر به جمعیت فروشندگان آنلاین نگاهی بیندازید، دیجیکالا سهم اصلی بازار مارکتپلیس را در حوزه فروش کالا از آن خود کرده است. در حال حاضر تمرکز ما روی دیجیکالاست، اما بهدنبال این هستیم که در یک پلتفرم دیگر نیز که در حوزه خریدوفروش کالاهای دستدوم و نو فعال است، فعالیت سلریار را گسترش دهیم تا فروشندهها بتوانند کار خود را در هر دو پلتفرم پیش ببرند و از خدمات ما استفاده کنند. به هر حال امسال و سال گذشته برای فروشندهها با دشواری گذشت و افزایش فضای فروش و دیدهشدن باعث میشود بتوانند مشتری بیشتری داشته باشند.
خدمات سلریار در چه حوزههایی به فروشندههای مارکتپلیسها کمک میکند؟
ما با توجه به تجربهای که بهعنوان فروشنده در مارکتپلیس داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که گلوگاههای مالی، قیمتگذاری، رقابت، کنترل موجودی و پنل فروش از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. برای مثال کنترل موجودی برای فردی که خودش فروشگاه فیزیکی دارد، در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند و از آنجا نیز سفارش میگیرد و روی دیجیکالا نیز فعال است؛ چالشهایی به وجود میآورد.
همه این کانالهای فروش از یک موجودی کالا کم میکنند و ما به این افراد امکان کنترل یکپارچه موجودی را میدهیم. یکی از چالشهای دیگر در این حوزه این است که فرد در مغازه کالایی را داشته و مشتری بهصورت آنلاین آن را سفارش داده و همزمان مشتری دیگری بهطور حضوری به مغازه آمده و آن کالا را به شکل فیزیکی خریده است. فرد فروشنده چون موجودی دیگری ندارد، در مارکتپلیس سفارش مشتری را کنسل میکند و درگیر چالشهای جریمه و… میشود. ما برای جلوگیری از این مسئله سرویس نوتیفیکیشن را ارائه دادیم که وقتی سفارشی برای فروشنده ثبت میشود از این طریق میتواند سریع مطلع شود تا دیگر آن را در مغازه نفروشد.
در حوزه مالی فروشندهها چه خدماتی از سلریار دریافت میکنند؟ گزارش مالی که شما به افراد ارائه میدهید، چه مزیتی نسبت به گزارش مالی دیجیکالا دارد؟
گزارشهای مالی مارکتپلیسها بر اساس دورههای زمانی است که خودشان در نظر دارند و الزاماً با سال و ماه سالی فروشنده هماهنگ نیست. از سویی تنها چیزی که در فروش مارکتپلیسی و فروش آفلاین مشترک است، کلمه فروش است، وگرنه چرخه عمر سفارش و فروش در حوزه آنلاین یک موضوع پیچیده است. اطلاعرسانی اینکه در این چرخه کالای شما در کدام مرحله است، چیزی نیست که مارکتپلیس آن را بهعنوان وظیفه خود تلقی کند. بنابراین از لحظهای که فروش یک کالا را تأیید میکنید تا زمانی که پول آن محقق شود، گاهی تا ۴۰ روز زمان میبرد.
فروشندهها این مسئله را در قیمتگذاری خود در نظر میگیرند، اما آیا نسبت به وضعیت این کالا نیز در این مسیر آگاه هستند و در محاسبه سود و زیان آن را در نظر گرفتهاند و در پایان سال میتوانند صورت مالی خود را صحیح ببندند؟ آیا فروشندهها میتوانند فروشی را که دیجیکالا اعلام کرده، با فروش در حسابداری خود تطبیق دهند.
وقتی میزان فروش افزایش یابد این پیچیدگیها از دست فروشنده خارج میشود و نمیتواند شفافیت مالی داشته باشد. یکی از خدماتی که ما ارائه میدهیم، گزارشگیری به سبک دلخواه و مورد نیاز آنهاست. از سویی کسی که کالای گرانی مانند لپتاپ میفروشد، این موضوع که در حال حاضر وضعیت کالا به چه صورت است، برایش اهمیت دارد و کسی که تعداد زیادی کالا میفروشد، نرخ برگشتی کالا برایش مهم است و چون مرجوعی خود را بهصورت تجمیعی دریافت میکند، نمیداند که فلان برگشتی مربوط به کدام سفارشش میشود و نمیتواند روز اشتباهش را متوجه شود و کنترل عملیات فروش برایش دشوار میشود.
همچنین امکان دارد دیجیکالا کارمزدهای خود را تغییر دهد که معمولاً این موضوع را با ایمیل به اطلاع فروشنده میرساند، اما هنگام قیمتگذاری فرد این موضوع را فراموش میکند. ما این امکان را به او میدهیم که بهصورت زنده قیمت را بهروز نگه دارد و همچنین اگر فروش کالایی در ضرر باشد، فروشنده باخبر میشود.
در مارکتپلیسها نحوه تخفیف میتواند اثر قابل توجهی بر فروش یک کالا داشته باشد؛ راهکار شما برای این بخش به چه شکل است؟
ما در حال حاضر پنجمین نسل قیمتگذاری کالا را در مارکتپلیسها شاهد هستیم که ما هم راهکاری از همین جنس به کاربرانمان ارائه میدهیم. در نسل اول قیمتگذاری، شما میبایست قیمت را آنقدر پایین بیاورید تا برنده بایباکس (باکس قیمت خرید فروشنده منتخب در هر کالا در مقایسه با رقبا) قیمت فروشنده باشید. در نسل بعدی یک استراتژی را در نظر گرفتند که اگر فروشنده به اندازه کافی قیمت را پایین آورد، اما برنده بایباکس نبود، قیمت را به گرانترین حالت بگذارد تا وقتی رقیب همه کالاهایش را فروخت، او برنده باشد. در نسل سوم استراتژیهای چندگانه روی کار آمد که در ساعات مختلف شبانهروز پیادهسازی میشدند. در نسل چهارم همه از ترفندهای قیمتگذاری استفاده کردند.
مارکتپلیسهایی مانند آمازون و دیجیکالا به نفع تجربه مشتری، الگوریتمهای ارزشگذاری و فرمول بایباکس را بهروز و از الگوریتمهای پویاتری استفاده میکنند. در نسل پنجم قیمتگذاری اول به وضعیت رقابتکننده توجه میشود. اگر امتیاز فروشنده پایین باشد، هر اندازه هم که تخفیف بگذارد در بایباکس برنده نخواهد شد و با استراتژی هم به جایی نخواهد رسید. ما به چنین فروشندهای پیشنهاد میکنیم که «ارسال توسط فروشنده» یا «ارسال همین امروز» را روشن کند.
اینجا دیگر رقابت صرفاً در بایباکس نیست، بلکه در آموزش است. در واقع ما از برد بایباکس به تولید راهکار رسیدهایم. هرچند در ۹۰ درصد مواقع راهکار با قیمت حل میشود، چون همچنان امتیاز این بخش در بایباکس بسیار زیاد است.
یکی از بخشهای پرچالش برای ایکامرسها لجستیک است؛ آیا سلریار در این زمینه هم راهکاری به کاربران خود ارائه میدهد؟
دیجیکالا در حال تلاش است با پراکندهکردن مراکز پخش خود در سطح کشور چالشهایش در حوزه لجستیک را به حداقل برساند، اما میدانیم که سرعت این رشد کم است و همه باید به هم کمک کنند تا مسائل آن حل شود. دیجیکالا برای فروشندهها انگیزههای زیادی ایجاد کرده تا فرایندهای پردازش و ارسال را خودشان انجام دهند. اما اینکه فروشنده بتواند این کار را انجام دهد، موضوعی فراتر از خواست دیجیکالا و خود فروشنده است؛ اینجا مسئله ارائهدهنده خدمات لجستیک خواهد بود. وقتی در اینباره صحبت میکنیم، یاد بازیگران بزرگ لجستیک خردهفروشی میافتیم. خدماتی که بازیگران بزرگ این حوزه ارائه میدهند، دیجیتال نیست و فقط آنلاین است.
یعنی فقط به جای پر کردن فرم فیزیکی، شما باید بروید و فرمی را در اپلیکیشن پر کنید و طراحی خدمات جدید مطابق نیاز فروشندههای آنلاین اتفاق نیفتاده است. در بهترین حالت اگر شما خودتان فروشگاه داشته باشید، میتوانید به API متصل شوید. ما در حال طراحی خدمات جدید مطابق نیازهای فروشندگان آنلاین با مجموعه فاخر بهعنوان یکی از بزرگترین ارائهدهندگان راهکارهای لجستیک هستیم.
این خدمات مناسب با نیازی است که فروشندهها در مارکتپلیس دارند. فروشندگان مارکتپلیس اغلب مجبور هستند از ابزارهایی استفاده کنند که برای فروشگاههای آنلاین ساخته شده، اما فروشندگان مارکتپلیس برخی از دسترسی آنها را ندارند. امیدواریم این محصول ما در حوزه لجستیک تا پیش از یلدا رونمایی شود.
فکر میکنید چه درصدی از فروشندگان دیجیکالا را میتوانید با خدمات خود پوشش دهید؟
با توجه به تنوع طیف سرویسی که ما ارائه میدهیم، از سرویس رایگان ما که پایهای است و به درد همه فروشندهها میخورد تا سرویسهای تخصصیتر و سرویسهای شخصیسازیشده ما؛ بیش از ۸۰ درصد فروشندگان دیجیکالا را پوشش میدهیم. آن ۲۰ درصد هم فروشندگانی هستند که به هر علتی یا فعالیت ندارند یا تعداد کالای بسیار کمی دارند. بسیاری از برندها از دیجیکالا بهعنوان مرجعی برای قیمتگذاری استفاده میکنند و به نحوی در مارکتپلیس حضور استراتژیک دارند. بر اساس آماری که خود دیجیکالا اعلام کرده، بیش از ۳۰۰ هزار فروشنده دارد که ما تخمین میزنیم نیمی از آنها بهصورت فعال و روزانه در مارکتپلیس فعالیت دارند و میتوانند از خدمات سلریار بهرهمند شوند.
بزرگترین چالش مجموعه سلریار تا اینجای مسیر چه بوده و فکر میکنید در آینده مهمترین چالش پیش روی شما چیست؟
چالش فعلی مجموعه ما زیرساخت است. بهویژه در یک سال گذشته حجم تغییراتی که روی زیرساخت اینترنتی کشور انجام شد، ما را مجبور کرد چندین بار استراتژی و معماری خود را تغییر دهیم. این چالش مختص ما نیست. میبینیم که تپسی، اسنپ، آسیاتک و… چه اندازه مورد هجمه و آسیب قرار گرفتهاند.
برخی کسبوکارها و استارتاپهای کوچکتر نیز بهدلیل این تغییرات از میان رفتند. به هر حال سرویسهای داخلی با سرویسهای خارجی قابل مقایسه نیست و مسلماً ما برخی از سرویسهای پرچالش خود را روی تأمینکنندههای خارجی نگه داشته بودیم و عدم دسترسی ما به آنها و طولانیشدن این مسئله زیرساخت و اینترنت بزرگترین چالشی بود که ما نیز مانند همه بازیگران با آن مواجه بودیم.
فکر میکنم مهمترین چالشی که در آینده پیش رو خواهیم داشت، بحث رگولاتوری باشد. اگر فرض کنیم که این چالش زیرساخت حل شود یا اینکه ما بتوانیم خودمان را با این شرایط وفق دهیم و به پایداری برسیم، از آنجا که تردپارتیها در ایران هنوز به رسمیت شناخته نشدهاند و جای خود را بهویژه در حوزه فروش و ارائه خدمات به فروشندگان باز نکردهاند، بزرگترین چالش ما در سه سال آینده مسئله رگولاتوری خواهد بود.
یکی از مواردی که در میان صحبتهایتان به آن اشاره کردید، اهمیت بحث آموزش در سلریار بود؛ در این حوزه چه خدماتی به کاربران خود ارائه میدهید؟
ما در سلریار دو بال داریم، اولی ابزار و دومی آموزش است. ما یک آکادمی داریم که به فروشندگان یاد میدهد که چه کاری را باید انجام دهند و در پیش رو چه چالشهایی خواهند داشت و راهکار آنها چیست. میخواهم تأکیدی داشته باشم روی دایره خیلی بزرگ مخاطبان نسبت به مشتریان، چه از بعد مسئولیت اجتماعی و چه از بعد بازاریابی محتوایی. ما از ابتدای کار سلریار تلاش کردیم که همپای محصول نرمافزاری و راهکاری که در حال توسعه و پیشنهاد آن هستیم، دفترچه راهنمای آن را هم بسازیم و از آن مهمتر دفترچه راهنمای کاربردیتر چیزی که در مارکتپلیسهای ایران وجود دارد و درباره برخی مسائل آن صحبت نمیشود.
شعار ما این است که در سلریار به نقاط تاریکی نور میتابانیم که رقبا درباره آن نسبت به هم آگاهی ندارند؛ برای مثال اینکه با چند نفر و به چه شکل در زمینه فروش یک کالا رقابت میکنند. از آن مهمتر مارکتپلیسها مسائلی را نمیگویند که از آن بهعنوان ابزاری در بازی واریز، جریمهکردن، محدود کردن سقف فروش و… استفاده کنند تا منافع کسبوکار خود را تأمین کنند.
بهطور کلی در سلریار همپای محصول نرمافزاری ما خلاصهای از مبانی فروش آنلاین و تفاوت آن با فروش آفلاین را ارائه میدهیم. همچنین راجع به راهاندازی پنل فروش در مارکتپلیسهای ایران راهنما داریم و از آن مهمتر تلاش کردهایم ابزارهای سلریار را بهعنوان بخشی از این راهنما معرفی کنیم. این آکادمی بر مبنای تنوع جامعه هدفی که در حوزه مخاطب دارد، سعی کرده تا در انواع فرمتها محتوای خود را ارائه دهد.
ویدئو، متن و پوسترهای اینفوگرافی از جمله این فرمها هستند. همچنین شبکههای اجتماعی ما نسبت به آکادمی و وبسایت به شکل پویاتری فعال هستند و در آنجا تلاش شده بازتابی مستمر از محتوای آموزشی صورت بگیرد. آنجا تلاش کردهایم که همزمان بر مبنای مقاطع زمانی که کمپینهای مختلف فروش در دیجیکالا و مارکتپلیسهای دیگر ارائه میشود، محتوای آموزشی مناسب منتشر کنیم. تلاش ما این است که سرفصلهای جدیدی به این آموزشها اضافه کنیم و آنها را بهروز نگه داریم. باور ما این است که در دنیای فروش آنلاین پیوسته بازیگران و ابزارهای جدیدی ظهور پیدا میکنند و امیدوارم ما از تغییرات جهانی در حوزه فروش آنلاین بینصیب نمانیم.