بسیاری از مفاهیم بنیادی حوزه کار و کارآفرینی را میتوان در آثار بزرگان علم و فرهنگ کشورمان یافت. حکیم ابوالقاسم فردوسی لابلای داستانهای اسطورهای شاهنامه پندهایی در این زمینه داشته است.
«حكیم طوس ورزیدگی در كار را پسندیده میداند و شخص ورزیده را كاردیده و دانا میشمرد و كاردیده را استاد به حساب میآورد و اطاعت از او را مقبول و واجب میداند. فردوسی مفهوم استادی را باتجربگی میداند و باور دارد كه در هر پیشهای باید از انسان باتجربه و استادكار آموخت.
به عقیده فردوسی، استادكاران قشر دانایان را تشكیل میدهند. در مقابل این افراد باید با خضوع رفتار كرد و احترام آنان را در نظر گرفت.» (بررسي جايگاه كار و كوشش در شعر فارسي، ابراهيم فيوضات و مجيد حسيني نثار، پژوهشنامه علوم انسانی، 1383)
فردوسی در داستان بوزرجمهر میگوید:
هرآنکس که جوید همی برتری
هنرها بباید بدین داوری
یکی رای و فرهنگ باید نخست
دوم آزمایش بباید درست
سیوم یار باید به هنگام کار
ز نیک و ز بد برگرفتن شمار
چهارم که مانی بهجا کام را
ببینی ز آغاز فرجام را
به پنجم اگر زورمندی بود
به تن کوشش آری بلندی بود
وزین هر دری جفت گردد سخن
هنر خیره بی آزمایش مکن
چو کوشش نباشد تن زورمند
نیارد سر آرزوها به بند
به گفته حکیم توس: بهروزی از آن کسانی است که برای کار خود اندیشه درست را به کار میبندند و بهدرستی میآزمایند، همراهان مناسب برمیگزینند، به آغاز و فرجام کار میاندیشند، تلاش میکنند، راههای درست را آزمایش میکنند و ابزار مناسب را به کار میگیرند و رسیدن به آرزو را با کار و کوشش همراه میکنند.