کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
۲۷ سپتامبر (۵ مهرماه) در تقویم جهانی به نام «روز گردشگری» ثبت شده که در اغلب کشورهای گردشگرپذیر جهان، بهانهای است تا گردشگران و میزبانان این روز را به جشن و شادمانی بگذرانند. گردشگری به معنای کلمه یک بازی دوسر برد است؛ چه صنعتی جذابتر از اینکه به دیگر انسانها شادی، لحظههای خوب و خاطرهانگیز بفروشی، از این طریق امرار معاش کنی و در کنار چرخاندن اقتصاد کشور، فرهنگ و ارزشهای آن را نیز به دیگران بشناسانی.
تصور کنید این روزها که گرمای تابستان جای خود را به هوای دلپذیر پاییزی داده، پنجم مهر برای ما ایرانیان نیز روزی بود تا در کنار گردشگرانی که از کشورهای گوناگون آمدهاند تا جاذبههای طبیعی و همچنین فرهنگ و میراث غنی ما را ببینند، به جشن بگذرانیم.
در چنان فضایی میشد به خود بالید که ما فرزندان نیاکانی هستیم و سرزمینی به این زیبایی داریم، اما به نظر میآید جشنگرفتن چنین روزی در ایران حتی اگر اتفاق بیفتد، نمیتواند با دلخوشی همراه باشد؛ چراکه به گفته فعالان این حوزه، آمار گردشگران ورودی به ایران در برخی از ماههای یک سال گذشته نزدیک به صفر بوده و در حوزه گردشگری داخلی، هرچه جلوتر میرویم، سفر از سبد خرید خانوادههای بیشتری حذف میشود و بخش زیادی از سفرهایی که توسط مردم صورت میگیرد از استانداردهای گردشگری به معنای جهانی آن دور بوده و اغلب تأثیری بر صنعت گردشگری کشور؛ حتی در مقیاس محلی نمیگذارد. هرچند مسئولان ما دوست دارند با اتکا به چنین سفرهایی بگویند که اوضاع گردشگری در کشور خوب است و مردم آنطورها هم دچار مشکلات اقتصادی نیستند و… .
چند ماه پیش بود که برای تهیه گزارشی با چند تن از فعالان حوزه گردشگری در کشور گفتوگو میکردم. حکایت آنها از دوران کرونا و رکودی که در پی آن صنعت گردشگری را زمینگیر کرده بود، ماجراهایی که در نیمه دوم سال گذشته از سر گذرانده بودند و ناامیدی از آینده به دلیل روندی که پیش روی خود میدیدند، حدیث غمانگیزی بود که در نهایت مرا واداشت تیتر آن گزارش را «گذشتهای سخت و آیندهای مبهم» بگذارم.
متأسفانه در ماههای گذشته هیچ اتفاقی در راستای بهبود شرایط این صنعت با وجود پتانسیل بسیاری که کشور در این حوزه دارد، نیفتاده است و مسئولان به جای اینکه راهکاری اساسی در پیش بگیرند، به این دلخوش کردهاند که چطور با در نظر گرفتن هر فرد خارجی که وارد مرزهای ایران میشود بهعنوان گردشگر، آمارها را آنطور که میخواهند اعلام کنند.
متأسفانه این روزها پای صحبت هر کدام از فعالان بخش خصوصی در اقتصاد کشور بنشینید، از چالشهایی میگویند که تیشه به ریشه کسبوکارها میزنند؛ چالشهایی که راهکارهایی واضح اما دور از دسترس صاحبان و مدیران کسبوکارها دارند. در روزگاری که پیش چشممان، کشورهای همسایه با داشتن ظرفیتهایی بسیار کمتر از آنچه ما داریم، در حال تبدیلشدن به قطبهای گردشگری هستند، آیا همچنان قرار است در مناسبتهایی مانند روز گردشگری به جای برگزاری جشن، در سوگ فرصتهای از دست رفتهمان بنشینیم؟