وقتی گالوپ بزرگترین روندهایی را که رهبران کسب‌وکار باید در سال جاری مراقب آنها باشند فهرست کرد، پیامی صریح در مورد بهزیستی روان‌شناختی ارائه داد: «فرسودگی شغلی و مشکلات سلامت روان، قاتلان جدید بهره‌وری هستند». سه نفر از هر ۱۰ کارمند گزارش داده که اغلب یا همیشه دچار فرسودگی می‌شود و از هر ۱۰ نفر، چهار نفر می‌گویند که کار بر سلامت روان آنها تأثیر منفی داشته است.
نظرسنجی گالوپ یک شکاف بزرگ و روشن بین نحوه نگاه کارکنان و رهبران را به سازمان‌ها نشان داد؛ ۶۵ درصد از مدیران ارشد منابع انسانی به‌شدت موافق بودند که سازمان آنها به رفاه کلی کارکنان اهمیت می‌دهد، اما فقط ۲۴ درصد از کارمندان همین نظر را داشتند.
بسیاری از سازمان‌ها واقعاً می‌خواهند به کارکنان خود کمک کنند تا به وضعیت سلامتی بهتری دست یابند، اما به اندازه کافی تلاش نمی‌کنند تا متوجه شوند برای تحقق این امر چه چیزی لازم است. اغلب اوقات ابتکارات بهداشت روانی در دسته‌بندی سلامت شخصی قرار می‌گیرند.
بسیاری از مشاغل پوشش بیمه خدمات سلامت روان و دسترسی به مشاوره ارائه می‌دهند؛ برخی برای کارمندانی که به دفتر می‌آیند، کلاس‌های مدیتیشن یا یوگا در محل برگزار می‌کنند. رهبران کسب‌وکارها اغلب فکر می‌کنند با انجام این ابتکارات می‌توانند بگویند نقش خود را در کمک به مراقبت از سلامت روان اعضای تیم خود ایفا کرده‌اند. اما آیا واقعاً این‌طور است؟
ورزش و بهبود سلامت روان
سلامت روان با بسیاری از اشکال دیگر سلامتی مرتبط است که برخی از آنها تمرکز کمی از سوی کارفرمایان دریافت می‌کند. در واقع محققان در تحقیق برای «وضعیت تناسب کار و زندگی» دریافتند که کمک به کارکنان در سایر شکل‌های سلامتی اغلب بزرگترین راه برای کمک به سلامت روان است.
ثابت شده است که ورزش فیزیکی سلامت روان را بهبود می‌بخشد. در نظرسنجی از ۵۰۰۰ کارمند در صنایع مختلف، بسیاری گفتند که انجام تمرینات ورزشی روش مورد علاقه آنها برای مبارزه با استرس است. همچنین آنها دریافتند کسانی که از دسترسی کارفرما به باشگاه‌های ورزشی استفاده می‌کنند، ۴۳ درصد کمتر احتمال دارد که شغل خود را بعد از دو ماه ترک کنند. این مطالعات نشان می‌دهد وقتی کسب‌وکارها به افراد امکان دسترسی به فعالیت‌های فیزیکی و انعطاف‌پذیری برای شرکت در این فعالیت‌ها در ساعات کاری معمولی می‌دهند، میزان بهره‌وری و رضایت کارکنان نیز افزایش زیادی پیدا می‌کند.
این تازه شروع کار است. برنامه‌های سلامت مالی مستقیماً به سلامت روان نیز مرتبط است. در مقایسه با ۵۸ درصد در سال گذشته، نزدیک به دوسوم (۶۴ درصد) آمریکایی‌ها تا حدودی یا بسیار نگران پول هستند. بنیاد اتاق بازرگانی ایالات متحده می‌گوید برنامه‌های سلامت مالی به قدری تأثیرگذار هستند که تبدیل به یک الزام در دنیای تجارت شده‌اند. اما بسیاری از کارفرمایان هنوز از ارائه این برنامه‌ها امتناع می‌کنند. مزایایی که کارکنان مایل‌اند در دسترس داشته باشند، شامل دسترسی به مشاوره متخصصان سرمایه‌گذاری، خدمات بانکی بدون کارمزد و تخفیفات وام مسکن است.
تمرکز بر سلامت اجتماعی
در مرحله بعد سازمان‌ها باید سلامت اجتماعی را که شامل کمک به کارکنان برای توسعه و تقویت روابط است، به‌عنوان بخشی از استراتژی رفاه کارکنان خود قرار دهند. به‌خصوص در محیط‌های دورکاری یا هیبرید که پیدا کردن دوستان نزدیک از طریق کار برای افراد چالش‌برانگیزتر است.
ابتکارات متعددی می‌تواند به رفع این مشکل کمک کند. برخی شرکت‌ها برنامه ناهار ترتیب می‌دهند، ازجمله ناهار مجازی که طی آن از مردم انتظار نمی‌رود کار کنند، بلکه این دورهمی‌ها صرفاً برای صحبت و برقراری ارتباط انجام می‌شود. رویدادهای خارج از محل و روزهای خیریه که در آن کارمندان برای انجام کارهای غیرانتفاعی گرد هم می‌آیند، می‌تواند فرصت‌های مناسبی برای ایجاد پیوند میان همکاران باشد. مؤسسه ملی بهداشت ایالات متحده توصیه می‌کند افراد برای بهبود سلامت اجتماعی باید با هم فعالیت کنند، بنابراین فرصت‌های کارمندان برای فعالیت بدنی در گروه می‌تواند مفید باشد.
سلامت فکری و فرصتی برای رشد
شاید ناشناخته‌ترین بخش یک استراتژی برای تقویت سلامت روانی کارکنان، سلامت فکری باشد. همان‌طور که بخش علوم بهداشت دانشگاه ایالتی واشنگتن تحلیل می‌کند، سلامت فکری درگیر کردن فرد در فعالیت‌های ذهنی خلاق و محرک برای گسترش دانش و مهارت‌ها در جهت کمک به رشد پتانسیل‌های فردی است.
دسترسی کارکنان به طیف گسترده‌ای از گزینه‌ها برای یادگیری در مورد دنیای اطراف‌شان می‌تواند برای بهبود سلامت روان شگفت‌انگیز باشد. این امر همچنین می‌تواند به آنها کمک کند خارج از چهارچوب فکر کرده و ایده‌های جدید را راحت‌تر بررسی کنند.
ارائه همه این راه‌حل‌ها ممکن است برای همه شرکت‌ها دشوار و سنگین باشد، اما لازم نیست هر شرکتی همه این کارها را خودش انجام دهد. با رشد سرسام آور صنعت سلامت سازمانی، استارتاپ‌های B2B بیشتر و بیشتری ایجاد می‌شوند تا این نوع فرصت‌ها را برای ارائه به کارکنان در اختیار سازمان‌ها قرار دهند.
کلید کسب‌وکارها این است که بدون فشار به کارمندان قدرت دسترسی و انتخاب بدهند. به عنوان یک مدیرعامل تأثیر پذیرش این درک گسترده‌تر از سلامت روانی را دیده‌ام. هرچه خدمات بیشتری پیشنهاد دهیم، کارمندان بیشتری می‌گویند که رفاه آنها بهبود یافته است.
لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/7sj3
