ما از موفقیتهای دنیا سهمی نداریم از رکود و بدبختیاش چرا!
سیاستگذاران نوآوری از عربستان چه چیزی میتوانند یاد بگیرند
اگر بخواهید لج یک تصمیمگیر در نظام سیاستگذاری کشور را حسابی دربیاورید، توصیه میکنم یک مثال از موفقیتهای عربستان در حوزه تحت امرش بزنید. کشوری که از همه نظر در چهار دهه گذشته در اذهان این سیاستگذاران نمونهای بوده از توسعه پفکی و الکی! که هر لحظه باید منتظر دررفتن باد آن بود، بدجور میتواند آنها را برانگیزاند و حساس کند.
حالا همین عربستان را ببینید در چند ماه گذشته چطور درهای خود را به روی دنیای جدید باز کرده. از فوتبال تا فناوری و موسیقی؛ این کشور آغوش خود را به روی تغییر و تحول گشوده و مدام خبر جذب سرمایه استارتاپهایش یا سرمایهگذاریهای خطرپذیرش در استارتاپهای بزرگ دنیا مخابره میشود.
نیازی به گفتن نیست که این روزها از نظر اینترنت و کسبوکار اوضاع ما چطور است! فقط به همینقدر بسنده میکنم که شاید به رگ غیرت آنهایی که تز اینترنت طبقاتی و دیوارکشیدن دور شبکههای اجتماعی جهانی سر میدهند، بربخورد. البته چنین امیدی ندارم! برخور این دوستان مدتهاست از کار افتاده انگار!
عدل در همین روزهایی که برای کسبوکارهای ایرانی از زمین و آسمان سنگ و بلا میبارد، اقتصاد نوآوری و فناوری در کل دنیا هم در حال فرو رفتن در یک رکود بزرگ است. گل بود به سبزه نیز آراسته شد! اندک امیدی اگر داشتیم که از این روزهای بلاخیز جان سالم به در ببریم، احتمالاً ترکشهای تورم جهانی و رکود صنعت آیتی دنیا ما را از پا دربیاورد.
میدانم که میگویید اکوسیستمی که هیچ جایش به دنیا وصل نیست، چه به تأثیرپذیری از رکود جهانی. اما خودتان هم خوب میدانید که ما اگرچه از موفقیتها و رشد اقتصاد جهانی سهمی نداریم، اما وقت تقسیم بدبختی و تورم و رکود که برسد، به یکباره از اعضای فعال جامعه جهانی میشویم.
معتقدم از نشانههای پویایی یک اکوسیستم همین شاخ و شانه کشیدنها و مدعی شدن برای یکدیگر است. اینکه اسنپ و تپسی بر سر سهم بازار خودشان با یکدیگر گلاویز شده و حسابوکتاب کسبوکارهایشان را پهن کردهاند روی میز، اتفاق خوبی است. البته اگر اوضاع کلی اکوسیستم و اقتصاد نوآوری از چیزی که در آن هستیم نرمالتر بود، اتفاق خوبتری هم میشد. این رقابتها در یک فضای عادی و نرمال نشانه سلامت اکوسیستم است.
اتفاقاً باید ترسید از دورههایی که همه رقبا گل و بلبلوار و دست در گردن، قربانصدقه همدیگر بروند. یادمان نمیرود در دورهای اکوسیستم استارتاپی کشور دچار همین عارضه همهچیزخوبنمایی شده بود و صرفاً کلمات نغز و عرفانی از آن بیرون میآمد. یک سال بعد از همان دوره طلایی بود که به یکباره همهچیز ترکید و خیلیها افتادند به جان هم. پس برای من این رقابتها و ادعاهای کسبوکاری نشانه خوبی است؛ شما را نمیدانم!