کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

اکوسیستم را دستکاری نکنید

سیل دبی و چند درس مهم برای اکوسیستم نوآوری کشور

طی هفته گذشته فضای مجازی پر بود از صحنه‌های سیل ویرانگر دبی. برای برخی بسیار عجیب بود که چرا جایی مثل دبی با پیشرفت‌هایی که در این سال‌ها داشته، نتوانسته این سیل ویرانگر را مدیریت کند. از طرفی این بحث داغ شد که این اتفاق به دلیل پروژه بارورسازی ابرها که از سمت حکومت امارات متحده عربی دنبال می‌شود، رخ داده است.

دلیل این اتفاق هرچه باشد، چند نکته را نباید فراموش کرد. گاهی برای اتفاقات و وقایع علت و معلول‌های عجیبی قرار می‌دهیم تا به نتایج عجیبی برسیم، اما واقعیت آن است که اتفاقی مثل سیل دبی چند درس بزرگ داشت.

نکته اول اینکه اکوسیستمی را که در چهارچوب زیست طبیعی شکل گرفته نباید دستکاری کرد. پروژه بارورسازی ابرها، هرچند هیچ‌گاه ثابت نشده که پروژه موفقی بوده یا نه، اما تلاشی است از سوی بشر برای تغییر در اکوسیستمی که طبیعت به مرور برای خود شکل داده است. این موضوع را جوامع اروپایی بیشتر درک کردند تا حداقل با محیط‌زیست کمتر کشتی بگیرند و سعی کردند خود را با آن وفق دهند.

نکته دیگری که در این دوران وجود دارد حکمرانی صحیح بر بستر همین اتفاقات، به‌خصوص سازگاری با محیط‌زیست است. امارات متحده عربی نشان داد که حکمرانی صحیحی درباره محیط زیست ندارد، اما اتفاق جالب پس از سیل دبی، واکنش محمد بن‌ زاید، رئیس امارات متحده عربی بود که دستور مطالعه و بررسی این واقعه را صادر و این پیام را ارسال کرد که در بخش حکمرانی محیط‌زیستی تجدید نظر خواهد کرد.

اما این اتفاق چه پیامی برای داخل ایران داشت؟ از نظر من اولین پیام برای کشور؛ بخصوص برای اکوسیستم نوآوری، همین عدم دستکاری است. باید اجازه دهیم که اکوسیستم نوآوری کشور مسیر طبیعی خود را طی کند؛ چراکه با دستکاری‌های بیهوده، نتیجه عکس از اتفاقات دریافت می‌کنیم.

نمونه این موضوع، خبر خرید دیجی‌کالا از سوی همراه اول است و شاید بتوان آن را مثال بارز بازی و دستکاری در اکوسیستم نوآوری کشور دانست که یک شرکت با زیان انباشته قصد داشت با یک خبرسازی، اتفاقی مبهم را به سود خود رقم بزند. شاید بهترین پاسخ به این اتفاق را وزیر ارتباطات داشت که بیان کرد اگر همراه اول پول دارد، روی توسعه زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری کند تا از این شرایط حاکم بر شبکه ارتباطات کشور خارج شویم.

همین مورد طی روزهای گذشته در خصوص دو باشگاه پرسپولیس و استقلال رخ داد که سهام این دو باشگاه مردمی را به بانک‌ها واگذار کردند که نمونه بارز یک بنگاه‌داری جدید و وصله ناجور به بانک‌هاست. سال‌ها اجازه داه نشد که این دو باشگاه مردمی در یک روند طبیعی خصوصی‌سازی شوند و حالا با میلیاردها تومان زیان انباشته به بانک‌ها واگذار شده‌اند تا این‌ بار را به دوش بکشند. حداقل تجربیات گذشته نشان داده که این مدل هیچ‌گاه جوابگو نبوده؛ چراکه این اقدام تنها در راستای رفع مسئولیت صورت گرفته و یک تصمیم و اقدام درست در مسیر خصوصی‌سازی این دو باشگاه نبوده است.

گاهی انتخاب مسیرهای میانبر برای دستیابی به یک هدف، حکم همان گلوله‌های نقره‌ای را دارد که برای بارورسازی ابرها استفاده می‌شود. روزی بزرگی می‌‎گفت که این گلوله‌های نقره‌ای ممکن است برعکس عمل کنند و یک ابر بارور را که مستعد باران است، اشباع کرده و عملاً امکان بارش را از بین ببرند.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/cqz6
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.