کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

اعتبار یک‌میلیونی دردی از کاربر دوا نمی‌کند / گفت‌و‌گو با محمدمهدی مؤمنی، مدیرعامل ازکی‌وام

محمدمهدی مؤمنی می‌گوید کشور در وضعیت استهلاک قرار دارد و برنامه‌هایی چون اینترنت طبقاتی به هدررفت بیشتر و خروج نیروهای متمرکز از کشور می‌انجامد.

در زمانی که بحرانی‌ترین وضعیت اقتصادی را پشت سر می‌گذاریم و قدرت خرید مردم روز‌به‌روز در حال کاهش است، خدمات اعتباری می‌تواند تا حدودی راهگشا باشد و به مردم کمک کند کالاهای ضروری خود را تأمین کنند. «ازکی‌وام» مارکت‌پلیس شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اعتباری به حساب می‌آید. کاربران می‌توانند با مراجعه به این پلتفرم، از میان طرح‌ها مدلی را که مناسب خود می‌پندارند، انتخاب کرده و به دریافت وام یا اعتبار اقدام کنند.

محمدمهدی مؤمنی، مدیرعامل ازکی‌وام می‌گوید با اینکه گستره خدمات BNPL به‌عنوان یکی از روندهای جهانی اعتبار خرد در کشورهای دیگر و ایران مشابه هم است، اما به دلیل سبد اعتباری کوچکی که به کاربران عرضه می‌شود و وضعیت نابسامان اقتصادی، استقبال از این بخش در کشور، آنچنان که باید و شاید، رخ نداده است. مؤمنی می‌افزاید در ماه اول اعتراضات با کاهش ۷۰درصدی مراجعات کاربران مواجه شده و بیش از ۳۰ درصد کاهش بازپرداخت اقساط را تجربه کرده‌اند.

او می‌گوید چنانچه طرح‌هایی چون اینترنت ملی و طبقاتی عرصه را بر آنها تنگ کند، ممکن است ازکی‌وام نیز مثل بسیاری از کسب‌و‌کارهای نوآور دیگر تصمیم به مهاجرت بگیرد.

ازکی‌وام از چه زمانی فعالیت خود را آغاز کرد و در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

توسعه زیرساخت‌ها و سیستم و سامانه ازکی‌‌وام از آذرماه ۱۳۹۹ آغاز شد. فعالیت عملی و اجرایی آن که به ارائه اولین اعتبار به کاربران منجر شد، از مردادماه ۱۴۰۰ شروع شد و امروز به‌‌عنوان پلتفرمی عمل می‌کنیم که تأمین‌کنندگان مالی (مجموعه‌هایی مانند بانک‌ها، لیزینگ‌ها و سایر مؤسساتی که وام و اعتبار اعطا می‌کنند) می‌توانند پکیج‌های اعتباری خود را روی ازکی‌وام عرضه کنند.

چه مجموعه‌هایی در حال حاضر روی این پلتفرم با شما همکاری می‌کنند؟

ما با مجموعه‌های مختلفی کار کرده‌ایم و در سایت ازکی‌وام می‌توانید سه بانک و سه لیزینگ را ببینید و امکان انتخاب از بین آنها را دارید که البته استفاده از خدمات آنها به اعتبارسنجی و سایر مدارک و ضوابط لازم برای دریافت اعتبار بستگی دارد. با بلوبانک، پست‌بانک، بانک تجارت و لیزینگ‌های رایا، پایا و حکمت همکاری می‌کنیم. در زنجیره پذیرندگان‌مان هم که کاربران می‌توانند به خرید اقساطی کالا از آنها اقدام کنند، تا امروز ۱۶۰ فروشگاه اینترنتی را جذب کرده‌ایم که برترین برندهای کشور محسوب می‌شوند.

هر‌ کدام از کسب‌و‌کارها و تأمین‌کنندگانی که روی پلتفرم شما هستند، شرایط خود را دارند یا حضور آنها روی پلتفرم شما تحت شرایط خاصی امکان‌پذیر است؟

ما به‌طور کلی سه ارزش برای کاربر تعریف کرده‌ایم که عبارت‌اند از: سرعت دریافت خدمات، غیرحضوری بودن و نسبتاً ارزان‌تر بودن از چیزی که در شبکه بانکی عرضه می‌شود. از آنجا که شبکه بانکی تا حدودی بسته است، نمی‌توان تفاوت ویژه‌ای ایجاد کرد و ما صرفاً سعی کرده‌ایم روی همین سه ارزش تمرکز کرده و تلاش کنیم همین سه مورد را روی تمامی خدمات اعتباری که به کاربران ارائه می‌دهیم، داشته باشیم.

‌BNPL یکی از ترندهای خدمات اعتباری در جهان است. روی پلتفرم شما شرکت‌های ارائه‌دهنده این گزینه چقدر فعال هستند و میزان استقبال کاربران به چه میزان است؟

BNPL بخشی ویژه و جذاب در میان خدمات اعتباری است. شرکت‌های گوناگون در کشورهای مختلف به سمت آن حرکت کرده‌اند و کارهای جذابی انجام شده، ولی در ایران قضیه متفاوت است. البته ما ارائه‌دهنده خدمات BNPL سایر مجموعه‌هایی هستیم که روی پلتفرم ما از شبکه پذیرندگی‌مان استفاده می‌کنند.

با توجه به شرایط فعلی اقتصادی در ایران هم BNPLها به کاربران کمک می‌کنند و همین که پیشرفتی در این حوزه ایجاد کنند، در این شرایط اقتصادی جذاب است؛ حتی اگر در همین حد باشد که کاربر کالا یا خدمتی را امروز دریافت کرده و در انتهای ماه مبلغ آن را پرداخت کند.

اما در ایران هنوز این مدل در زندگی مردم جا نیفتاده است. بیشترین نمود آن در حال حاضر همان کاری است که اسنپ برای خدمات خود انجام می‌دهد. ماهیتاً در عرصه جهانی BNPL به خدمات درون‌شبکه‌ای محدود نیست و بسیار گسترده‌تر است و شرکت‌هایی مانند افرم، افترپی و کلارنا روی‌هم‌رفته با حدود ۲۰۰ هزار کسب‌و‌کار (Merchant) همکاری دارند و فعالیت‌شان بسیار گسترده است. در ایران این مدل آنچنان شکل نگرفته و عددی هم که تا امروز در حوزه اعتبار خرد، چه به شکل BNPL و چه وام خرد صرف شده، خیلی بزرگ نیست.

درباره سهم بازار خود در حوزه وام و اعتبار خرد، آماری در دست دارید؟

می‌توانم درصدی بگویم و نمی‌توانم رقم مشخصی ارائه دهم. ما سهم ۳۰درصدی از بازار وام و اعتبار خرد داریم و یکی از بازیگران اصلی هستیم. در بخش BNPL، سهم ما به رویکرد محاسباتی بستگی دارد و تخمین‌ها متفاوت می‌شود. اگر اسنپ را به‌واسطه عرضه خدمات خودش در نظر نگیریم، سهم‌مان ۲۰ درصد است و اگر در نظر بگیریم، سهم ۱۲درصدی از بازار خواهیم داشت. از آنجا که دیتای زیادی در بازار ایران برای این تخمین‌ها وجود ندارد و بر اساس یکسری گزارش‌های مختلف و اعداد و ارقام تخمینی سهم خود را برآورد می‌کنیم، برای بخش BNPL عدد مطمئن و قطعی نداریم.

گفتید در کشورهایی که BNPL رواج دارد، کارهای جذابی صورت گرفته است. اینها چه هستند؟

BNPL به‌طور کلی به شما کمک می‌کند چیزی را که الان می‌خواهید بخرید و پولش را ندارید، خریداری کرده و طی یک تا چهار ماه، بسته به طرحی که تأمین‌کننده دارد، مبلغ را پرداخت کنید. چیزی که امروز در کشور ما رخ می‌دهد، همان چیزی است که در خارج از ایران هست و از نظر مدل و گستره خدمات، تفاوتی ندارد.

همان طرح‌های افترپی، کلارنا و افرم که بزرگ‌ترین ارائه‌دهنده این خدمات در سطح جهانی هستند، در ایران نیز ارائه می‌شود. اما مسئله بسیار مهمی در این میان وجود دارد؛ سبدی که این شرکت‌ها ارائه می‌دهند، تقریباً برابر است با یک‌سوم یا یک‌چهارم حقوق پایه کشورهای خودشان. به همین دلیل در کمترین حالت یک سبد ۷۰۰دلاری برای هر کاربری دارند که عدد جذابی برای این افراد است و با آن می‌توانند لپ‌تاپ، گوشی یا یک لباس از برندی معروف خریداری کنند. متأسفانه در ایران با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و بحران‌هایی که در شبکه بانکی وجود دارد و فضای پول و اعتبار، این عدد بسیار محدود است.

اکثر کسب‌و‌کارهایی که در این بخش فعالیت می‌کنند، متوسط رقم اعتبارشان روی یک میلیون تومان است که این رقم عملاً دردی از کاربر ایرانی دوا نمی‌کند؛ آن هم وقتی که یک گوشی متوسط هفت، هشت میلیون تومان قیمت دارد و یک لپ‌تاپ ۲۵ میلیون تومان.

کاربر با آن اعتبار کار چندان خاصی نمی‌تواند انجام دهد و خود همین ریسک مهمی به سازوکار ما وارد می‌کند که کاربر بعداً به خاطر عدد پایینی که ارائه می‌شود، ممکن است تمایلش به بازپرداخت متفاوت شود و با دیرکرد بپردازد و به سیستم آسیب بزند.

همه این موارد به‌علاوه فقدان یک سازوکار اعتبارسنجی منسجم که همه رفتار کاربران را بررسی کند، باعث شده BNPL در ایران چندان رایج نباشد. همه این موارد دست به دست هم می‌دهد تا تفاوت کارکردی با مدل خارجی وجود داشته باشد. در ظاهر همه داریم بهترین فروشگاه‌های لباس، لوازم الکترونیک، سفر و… را به کاربر با خدمات BNPL ارائه می‌دهیم و آنها می‌توانند از آن استفاده کنند، ولی مسئله اصلی همان سبد اعتباری است.

شما در بخش‌های مختلف مثل اعتبارسنجی، احراز هویت یا مسائل دیگر به کسب‌و‌کارهایی که روی پلتفرم‌تان قرار دارند، کمک خاصی می‌کنید یا خدمتی ارائه می‌دهید یا هر‌ کدام پروتکل خودشان را دارند و طبق همان پروتکل کار خود را پیش می‌برند؟

اعتبارسنجی در ایران یک سازوکار منسجم دارد و مؤسساتی هستند که یکسری دیتاها را ارائه می‌دهند؛ حالا چه به‌صورت گزارش، چه دیتای خام. شما این دیتاها را می‌گیرید و بسته به نیاز خود سطحی را قائل می‌شوید که به کاربرتان اعتبار بدهید یا نه.

مسئله در بخش اعتبارسنجی این است که بین شبکه شرکت‌های لندتکی که چه به شکل BNPL و چه وام خرد اعتبار ارائه می‌دهند، ارتباطی برقرار نیست و ما در این زمینه کمکی به یکدیگر نمی‌کنیم. برنامه‌هایی بوده که این کار را انجام دهیم که هنوز محقق نشده است.

از سویی دیگر، در بخش‌هایی مثل احراز هویت و موارد این‌چنینی، زیرساخت‌های بسیار خوبی در کشور شکل گرفته است. در دوره شیوع کرونا، دولت کمک زیادی کرد تا این بخش سر‌و‌شکل درستی به خود بگیرد و عملاً امروز دغدغه خاصی در این زمینه وجود ندارد. همه ما برای مواردی چون احراز هویت، امضای دیجیتال، سفته الکترونیکی و موارد این‌چنینی از پلتفرم‌های موجود که این زیرساخت‌ها را ارائه می‌دهند، استفاده می‌کنیم.

در حال حاضر فضای فعالیت شما رگوله شده؟ رگولاتور شما بانک مرکزی است؟

هنوز رگولاتوری در فضای ما وجود ندارد و بانک مرکزی با توجه به اینکه نهاد بالادستی ما را که بانک است رگوله می‌کند، رگولاتور ما هم محسوب می‌شود. به احتمال زیاد اگر فضا به سمت رگوله‌شدن پیش برود، با توجه به ماهیت کارمان، بانک مرکزی رگولاتور ما خواهد بود.

چیزی که می‌دانیم این است که در اسناد بالادستی و سیاست‌های راهبردی بانک مرکزی، به‌طور کلی فضای رگولاتوری را به این شکل دیده‌اند که یکسری دستورالعمل‌ها برای فضای پول و اعتبار وجود دارد که به‌نوعی به ما هم مربوط می‌شود. با این رویکرد، ممکن است هیچ‌گاه به شکل مستقیم، مثل پرداخت‌یارها رگوله نشویم و صرفاً تحت نظر همان سیاست‌های بالادستی که به بانک‌ها ابلاغ می‌شود، باشیم.  

برخی شرکت‌هایی که وضعیت مشابه شما را دارند، می‌گویند فقدان مقررات در عین حال که فرصت‌ساز است، فضا را برایشان مبهم و پرریسک می‌کند. شما در این خصوص چه عقیده‌ای دارید؟ فکر می‌کنید چه نوع رگولاتوری روی کسب‌و‌کارهای مدل شما جواب می‌دهد؟

بحث مهم و پیچیده‌ای است و من ترجیح می‌دهم به این علت که ممکن است نتوانم همه بخش‌ها را به شکل کامل باز کنم و مخاطراتی در این خصوص متوجه‌مان شود، در این مورد صحبت نکنم. اما به شکل کلی رگولاتوری که بخواهد با ذهنیت سوگیری‌شده برای جلوگیری از مخاطراتی که گمان می‌کند پیش خواهد آمد، برای هر صنعتی تنظیم‌گری کند، آن را نابود خواهد کرد. آن هم در دنیای امروز که نوآوری در جهان حرف اول را می‌زند و بیزینس‌مدل‌ها و کسب‌و‌کارهایی شکل می‌گیرند که تغییرات جذابی در زندگی افراد ایجاد می‌کنند. متأسفانه هنوز در ایران رگولاتوری علمی شکل نگرفته و ما هنوز ایرادهای بسیاری در این خصوص داریم.

در صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید، جای خالی چه بیزینس‌مدل‌ها و کسب‌و‌کارهای دیگری دیده می‌شود؟

در اکوسیستم لندتک بازیگران مختلفی وجود دارند که در ایران صرفاً آن کسب‌و‌کارهایی که شرایط دریافت اعتبار را تسهیل می‌کنند، شکل گرفته‌اند؛ حالا چه اعتبار یک میلیون تومانی یک‌ماهه باشد، چه اعتبار ۵۰ میلیونی ۲۴ماهه. غالباً روی این فضا تمرکز شده و بخش‌های بسیاری از نیاز کاربران و کسب‌و‌کارهای همکار نادیده گرفته شده است. مثلاً در بخش تضمین‌گری که جزئی از اکوسیستم و زنجیره ارزش لندتک است، هنوز کسب‌و‌کاری وارد نشده و همین جاهای خالی باعث شده‌اند اکوسیستم لندتک بال و پر نگیرد.

می‌توانید مثال بزنید؟

به‌طور کلی در پلتفرم‌های لندتک سه بازو وجود دارد: اعتبار، کاربر و کسب‌و‌کار همکار. چیزی که جذاب است، تأمین مالی زنجیره ارزش خود آن کسب‌و‌کار است تا بتواند کالاهای بیشتری را با سرعت بیشتر و تأمین مالی سریع‌تر تهیه و تولید کند. این کار در دنیا بسیار رخ داده، ولی در ایران شکل نگرفته است. در موضوع تضمین‌گری هم از آنجا که شرایط ایران بسیار پرریسک است، سخت است کسی بخواهد وارد این فضا شود.

نمونه‌اش سامانه ستاره است که روی دارایی‌های برنامه‌پذیر قابل وثیقه شدن مانور داده است؛ مثلاً سهام عدالت یا اوراق درآمد ثابت به‌عنوان تضمین بازپرداخت استفاده می‌شوند، بدون اینکه نهاد بالادستی درگیر شود یا کاربر درگیری چندانی در فرایند وثیقه‌ کردن داشته باشد. به این ترتیب تضمین‌گری رخ می‌دهد و ریسک کل سیستم پایین می‌آید. این اتفاق در خارج از ایران بسیار رخ می‌دهد و فضای توکنایز‌کردن و توثیق شکل گرفته، ولی در ایران چنین چیزی نداریم.

در سه ماه اخیر با مشکلات اینترنت مواجه بوده‌ایم و نه‌تنها خبری از رفع اختلالات نیست، بلکه موضوعاتی چون اینترنت ملی و طبقاتی مطرح است. شما تأثیر این موضوع را در کسب‌و‌کار خود چگونه می‌بینید و گمان می‌کنید با تحقق‌ اینترنت ملی و طبقاتی، اکوسیستم چه تأثیری خواهد پذیرفت؟

ما در ماه اول اعتراضات با ۷۰ درصد کاهش ویزیتور، ثبت‌نام و انواع و اقسام موضوعاتی که در سمت کاربر قرار می‌گیرد، مواجه بودیم. بیش از ۳۰ درصد هم کاهش بازپرداخت اقساط داشتیم که بخش زیادی از آن به دلیل از‌دست‌دادن شغل و کاهش درآمد بود.

شبکه بانکی کشور کاملاً هرگونه اعطای وام و موارد این‌چنینی را به حالت تعلیق درآورد و این موضوع تقریباً تا انتهای ماه آبان هم ادامه داشت. بانک مرکزی در کلام می‌گفت اتفاق خاصی رخ نداده، ولی ما که در این صنعت هستیم، می‌دانستیم چه اتفاقی رخ داده است. همه اینها آسیب بسیاری به هرگونه فعالیتی زد. این اتفاقی بود که در کوتاه‌مدت رخ داد.

اما مباحثی چون اینترنت طبقاتی و اینترنت ملی که برنامه‌های بلندمدت هستند، باعث خروج همه استعدادها و مستهلک‌شدن بیشتر کشور می‌شوند. متأسفانه همین الان هم در وضعیت استهلاک قرار داریم و با تصمیمات این‌چنینی اوضاع بدتر خواهد شد.

شاهد مثالش اینکه روی اکوسیستم استارتاپی ایران در سال ۱۴۰۱ کمتر از ارزش دو آپارتمان چهارطبقه سمت میدان ونک سرمایه‌گذاری شده؛ با اینکه در همین منطقه خودمان در عربستان ۷۰۰ میلیون دلار، در امارات ۴۰۰ میلیون دلار و حتی در پاکستان ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری استارتاپی انجام شده است. مجموع اینها نشان می‌دهد کشور در حال استهلاک است و نیروی کار ماهر خارج می‌شود. اینترنت طبقاتی ضربه آخر است.

ما تا پیش از این در دنیای آزاد اطلاعات زندگی می‌کردیم. هرچند همیشه فیلترینگ برقرار بوده، ولی با روش‌های دور زدن آنها از قدیم عادت کرده‌ایم ارتباط خود را با دنیای آزاد اطلاعات برقرار کنیم و دیتاهای مورد نیازمان را به دست آوریم. انباشت این اطلاعات سال‌ها طول کشید و زمان برد تا تکه‌های پازل کنار یکدیگر بنشینند و کارآفرینان، مهندسان، جامعه‌شناسان و… پا به عرصه بگذارند.

وقتی اینترنت به سمت کنترل‌شدن توسط حاکمیت برود و مسیر آزاد اطلاعات مسدود شود، کشور از لحاظ بنیه علمی ضعیف می‌شود و افرادی که در داخل کشور هستند، توان تولید و خلق گذشته را نخواهند داشت. احتمالاً در ذهن کسانی که پیگیر انجام این کار هستند، چیزهای دیگری می‌گذرد و مواردی که ما می‌گوییم، برایشان اهمیتی ندارد.

شخصاً تنها کاری که می‌توانم بکنم این است که حواسم به کسب‌و‌کارم باشد و برای رفاه کارمندان و خدمات‌رساندن به کاربران تلاش کنم. قطعاً این روند هم تا جایی می‌تواند ادامه یابد و چنانچه شرایط حاد شود، مثل بسیاری از کسب‌و‌کارهای دیگر ممکن است ما هم مهاجرت کنیم. کارمندان ما که از مدت‌ها پیش این کار را شروع کرده‌اند و میزان مهاجرت نیروی انسانی ماهر در کشور بسیار زیاد است؛ به‌خصوص در شرکت‌های فناور که وضعیت فاجعه‌بار است.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/cwx2
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.