کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
چند روز گذشته جملهای از من در رسانهها نقل شده بود در نقد رمزپول بانک مرکزی؛ «صراحتاً میگویم که رمزارز ملی هیچگونه تأثیری بر ایجاد نگرش متفاوت به رمزارزها نخواهد داشت؛ چراکه ریال دیجیتال هماکنون وجود دارد. سؤال اینجاست که این ریال چه تفاوتی با ریالی که در کیف پولهاست، دارد.
ارزهای ارزشمند پشتیبان این استیبلکوین نیستند و کریپتوی ریال در این حالت یک شوآف است. از طرفی این مسئله چه چیزی را حل میکند؟ واقعاً موضوع روشن نیست و رگولاتور بانکی در پی انحصارگری در این زمینه است. سه سال از پیشنویس بانک مرکزی برای تعیین تکلیف رمزارز میگذرد و ما منتظر خلق فاجعه در حوزه رمزارز نشستهایم و هنوز مسئله رمزارزها در کشور بلاتکلیف و مقرراتگذارینشده است.»
اینجا تلاش میکنم توضیح دهم که چرا رمزپول بانک مرکزی یک طرح مبهم و بدون ابعاد کارشناسی روشن است و آنطور که شنیده شده، بانک مرکزی در تلاش است بعد از ایجاد رمزپول فضای بگیروببند راه بیندازد و همهچیز از جمله خرید، فروش و تبادل سایر داراییهای دیجیتال را ممنوع کند. در یک تقسیمبندی کلی بر مبنای استانداردهای حسابداری منتشرشده توسط مؤسسات معتبر جهانی ما سه نوع دارایی دیجیتال داریم؛ رمزارزها یا توکنهای پرداخت، توکنهای با پشتوانه و توکنهای کاربردی.
رمزارزها، کریپتوکارنسیها یا کریپتوتوکنها کارکرد پرداخت دارند؛ مهمترین و شناختهشدهترین رمزارز هم بیتکوین است و در حال حاضر رقبای زیادی برای بیتکوین خلق شده است. توکنهای باپشتوانه یا «کامودیتیتوکنها» به آن نوع از توکنهایی میگویند که پشتوانه فیزیکی یا غیرفیزیکی دارند. بهعنوان نمونه توکنهای مبتنی بر طلا و سایر فلزات گرانبها در این دستهبندی قرار میگیرند.
توکنهایی که مبتنی بر اوراق بهادار هستند نیز در این دسته قرار میگیرند. یا مثلاً پشتوانه قرار دادن سهام یک شرکت و صدور توکن هم مربوط به همین دسته است. نوع دیگر شناختهشده توکنهای باپشتوانه، استیبلکوینهایی مانند تتر هستند؛ تتر با پشتوانه دلار صادر میشود. البته دقت کنیم که در نهادهای رگولاتوری جهان وقتی به استیبلکوین اشاره میشود، بهطور خاص به رمزارزی که قرار بود فیسبوک منتشر کند یعنی لیبرا اشاره دارند.
با توجه به شبکه گسترده فیسبوک نهادهای مالی جهان صدور توکن بر پایه دلار و ارزهای مطرح جهان توسط فیسبوک را تهدیدی برای خود میدیدند و تا امروز موفق شدهاند این کسبوکار را محدود کنند. رشد استیبلکوینها بانکهای مرکزی جهان را به این فکر انداخت که خودشان استیبلکوینهای مخصوص خود را منتشر کنند.
در جهان چند سالی است که مفهومی به نام CBDC یا ارز دیجیتال بانک مرکزی شکل گرفته است. ارز دیجیتال بانک مرکزی صدور توکن بر مبنای داراییهایی مانند پول رایج یک کشور یا ارزهای مطرح جهانی یا داراییهای فیزیکی ارزشمند است. برای کشوری مانند آمریکا یا چین که پول فیات قدرتمندی دارند، صدور توکنهای CBDC به معنای ادامه حاکمیت پولی آنها در فضای رمزارزها و اقتصاد توکن است.
سؤال اینجاست که برای ریالی که متوسط ۲۵ درصد تورم سالانه دارد، صدور توکن مبتنی بر آن چه ارزشی دارد؟ اگر قرار بود توکنهای بانک مرکزی با پشتوانه قابل اثبات دلار و طلا باشد، این موضوعی قابل تأمل بود؛ ولی در شرایطی که پول رایج کشور به پول داغ تبدیل شده و همه به فکر رها شدن از آن هستند، صدور توکن بر پایه آن قرار است چه مشکلی را حل کند؟
آنچه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با عنوان «رمزپول» معرفی کرده و اصرار دارد که نوع خاصی از داراییهای دیجیتال است، در واقع نوع شناختهشدهای از توکنهای باپشتوانه هستند. در شرایطی که بانک مرکزی تمام تلاشهای پیش از این را محدود کرده و از طریق ابزارهای گوناگون سعی کرده هیچ نهادی به غیر از خودش نتواند در این عرصه گام بردارد، چرا باید به آینده این توکن امیدوار باشیم؟
نوع سوم توکنها توکنهای کاربردی هستند؛ توکنهایی که برای پرداخت استفاده نمیشوند و پشتوانه فیزیکی و غیرفیزیکی ندارند و دسترسی به آنها به معنای دسترسی به خدماتی مشخص است.
انافتیها هم نوع خاصی از توکنهای دسته دوم هستند، ولی گسترش این اکوسیستم انواع توکنهای جدیدی را خلق کرده که داشتن آنها به معنای داشتن حق استفاده از یک خدمت خاص است؛ با گسترش حوزههای دیفای ما شاهد رشد بیشتر توکنهای کاربردی خواهیم بود.
دقت کنیم که برخی دستهبندیها، استیبلکوینها را بهطور جداگانه دستهبندی میکنند و یک دسته پنجمی هم تعریف میکنند با عنوان توکنهای هیبرید. توکنهای هیبرید توکنهایی هستند که کارکردهای گوناگونی دارند و قابل تبدیل به انواع دیگر هستند.
خلاصه اینکه اقتصاد کریپتو خلاصهشده در کوینمارکتکپ و بالا و پایینشدن قیمتها نیست.
اقتصاد توکن در جهان در حال رشد است و قرار است مسائل واقعی را حل کند. در صورتی که بانک مرکزی بخواهد با خلق توکنهایی که سالهاست در جهان فعالیت در زمینه آنها در حال انجام است و حذف و ممنوعکردن همه فعالیتهای دیگر، این حوزه را تنظیمگری کند، مسیری ده برابر اشتباهتر را نسبت به گذشته انتخاب کرده است.
متأسفانه بانک مرکزی در سالهای گذشته از فرصت تنظیمگری داراییهای دیجیتال استفاده نکرده و حالا هم شنیده میشود که میخواهد با بگیروببند این حوزه را تنظیمگری کند؛ امیدوارم اشتباه کنیم و بانک مرکزی راه درست را انتخاب کند.