کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
فعالان حوزه فناوری و نوآوری: اینترنت طبقاتی قبل از شروع شکست خورده است
در دوازدهمین دوره از نمایشگاه بینالمللی اینوتکس (INOTEX) در پارک فناوری پردیس، پنل اینترنت طبقاتی یکی از گفتگوهای داغ و جذاب بود که با حضور محمدکشوری، مدیر اندیشکده طیف، محمدحافظ حکمی، عضو هیئت مدیره شرکت کسبوکار دنیای اقتصاد، حامد بیدی، مدیر استارتاپ کارزار و جمعی از علاقهمندان به مباحث سیاستگذاری در حوزه فناوری و نوآوری در سالن سراج پارک فناوری پردیس برگزار شد. این پنل در حالی برگزار شد که صبح همان روز (۱۹ اردیبهشت) کاربران اینترنتی با راهاندازی کارزاری جدید مخالفت خود را با اینترنت طبقاتی اعلام کردهاند. این مخالفت با عنوان «پیمان جمعی برای عدم استفاده از اینترنت طبقاتی» از طریق سایت کارزار در دسترس است.
بنا بود در این پنل تخصصی، امیررضا باقرپور شیرازی، مدیرگروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی نیز صحبت کند که اتفاقا جای خالی او مورد توجه مهمانان قرار گرفت و از غیبت او به عنوان حامی احتمالی اینترنت طبقاتی انتقاد شد.
محمد کشوری گفت اینترنت طبقاتی، یک مفهوم ذاتی نیست یعنی عرضی است. سیاستگذار دوست داشت اینترنت مثل صدا و سیما و … چیزی بود که برای همه بود و مجبور به تفکیک نمیشد. به باور او آنها دوست داشتند اینترنت نیز مثل سایر ساحتهای فرهنگی و اجتماعی کاملا داخل کشور باشد: «ما حتی در سینما و تلویزیون هم تا چند وقت اخیر رده بندی سنی نداشتیم. حالت صفر و یکی داشت. فیلم یا برای همه مجاز است یا برای همه غیر مجاز است، اما در اینترنت این نشدنی است و بخش بین الملل اینترنت، را نمی توان محدود کرد.»
آیا اینترنت طبقانی امکان پذیر است؟
کشوری گفت: «اینترنت بین المللی به این معنا که چیزی که سرچشمه آن پلتلفرم های خارجی باشد که شبکههای اجتماعی و شبکههای خبری، بیشتر ظهور و بروز داشت. این جز جدایی ناپذیری از اینترنت است. در برابر اینها دو راه بود، یا باز کنید یا ببندید. طبیعی بود آنهایی که تاثیر قابل توجهی در ایران نداشتند، اهمیت زیادی نداشتند اما شبکه های اجتماعی و پلتفرمهای پیام رسان که با اقبال گسترده مواجه شده بودند و فیلتر کردن آنها چالشهای زیادی ایجاد میکرد. در واقع وقتی اینها را فیلتر میکنید، بخش عمده ای از کاربریهای مفید آن بسته می شود.»
کشوری ادامه داد: «اینجا مفهوم اینترنت طبقاتی متولد میشود. با اینترنت کودک ماجرا را توجیه میکنند. اول از اینترنت کودک شروع میشود و به مواردی میرسد که میگویند مثلا یک تصویر برای یک پزشک مجاز است، یا یک خبر برای خبرنگار مشکلی ندارد، اما مردم ظرفیت آن را ندارند. چیزی که برای همه دنیا باز است و فقط برای استفادههای مناسب و مشروع برای برخی افراد باز می شود. مثل زمانی که ماهواره را جمع میکردند، اما به گروهی از سینماگران مجوز ماهواره می دادند، اینجا یک نکته ای هست. آیا اساسا امکان پذیر است؟ که به نظر می رسد در دنیای واقعی ممکن است بلبشو درست شود. در واقع حاکمیت تصمیمی گرفته که هم چوب می خورد هم پیاز.»
به باور او ما باید حتما برای کودکان اینترنت را کنترل کنیم، ولی این دلیل نمی شود که نظام غلط پایهگذاری شود.
هدف نهایی، قطع اینترنت است
در ادامه حامد بیدی با انتقاد از غیبت باقرپور شیرازی گفت اینترنت طبقاتی برای بسیاری از ما موضوع شفافی است. اینترنت طبقاتی را باید در یک زمینه کلی ببینیم. باید ببینیم اجزای این نظام اینترنت طبقاتی چیست؟ سندهایی که تصویب شده و قوانینی که تصویب شده در چه راستایی بوده؟ آیا دلشان برای دانشگاه سوخته است؟
وی گفت به نظر من، اینترنت طبقاتی آغاز راهی است که منتهی به تعطیلی اینترنت خواهد شد و هدف این است یک شبکه داخلی کنترل شده با کاربران کاملا احراز هویت شده به وجود بیاید و اگر کسی حرفی زد به او تذکر دهیم و تنها در این صورت است که می توانند در پیام رسانهای داخلی، به کسی که حرفی بزند تذکر داد. نقشه راه همین بود.
او ادامه داد: «اول گفتند سرورهای خارجی به ایران بیاید. بعد گفتند اینترنت کودکان درست کنیم و جدا شود . بعد گفتند حالا که تحریم هستیم خدمات را خودمان درست کنیم. ظاهرا حرفها درست بود، اما شبیه قورباغهای بود که در آبجوش قرار داشت. بعد به اینجا رسید که پلتفرم خارجی را فیلتر کنیم. الان هم که بحث اینترنت طبقاتی است برای این است که مردم را بدون دانش فرض کردهاند و میخواهند یک شبکه داخلی قابل کنترل داشته باشند. خوب اگر قرار باشد این اتفاق بیفتد یک عدهای اعتراض می کنند. برنامه نویس، دانشجو. خبرنگار ، به اینها یک مدت اینترنت آزاد بدهیم و برای مردم برنامه را پیش ببریم که ساکت شوند و بعد به مرور فیلتر میشود.»
حامد بیدی گفت شاید این صحبت را تکذیب کنند اما شواهدی وجود دارد که این راه را طی خواهند کرد. مرحله جذابتر برای آنها، پایش محتوا با استفاده از هوش مصنوعی است که برای آن برنامه دارند. هدف آنها یک شبکه کاملا تحت کنترل برای کاربران احراز هویت شده قابل رهگیری است. تک تک پیامها و تصاویر را پایش می کنند.
وی اظهارا کرد که هیچ جا در اسناد بالادستی، چیزی به اسم محدودسازی اینترنت نمیدهد و هدف بومی سازی هم مقابله با تحریم ها ذکر شده است. حاکمیت هم مثل هر موجود زنده ای با گذشت زمان، دیدگاه خود را اصلاح می کند. چنانچه ده سال پیش پیام تصویری ممنوع بود، اما امروز برای آن تعرفه هم می گذارند. هسته عاقلتری در نظام تصمیمگیری است.
به گفته او سختگیر های دهه شصت و هفتاد موسیقی وجود داشت که امروز کم کم کنار رفته است. زمانی که ایرانسل خواست MMS ارائه کند، رفت شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبه سازمان تنظیم مقررات برای آن مصوبه پیچیدهای تصویب کرد ولی میبینیم امروز این سرویس را پذیرفتهاند.
پلتفرم ها در همه جای جهان، حاکمیت را به چالش کشیدهاند
او ادامه داد که باید کمی منصف بود چون پلتفرمها حاکمیت را در سراسر جهان به چالش کشیدهاند، آنها قبلا از صفر تا صد در اختیارشان بود، اما امروز با شرکتهای بین المللی مواجهند که مالیات نمیدهند. یک سری خط قرمزها خاص کشورهاست. مثل آلمان که ممکن است به نازیسم حساسیت داشته باشد. برای این حساسیتها، پلتفرمها قابلیتهایی گذاشته اند، اما آنچه در ایران است که می گویند فیلتر میکنیم و بعد خودمان فیلتر شکن میفروشیم. این استثناست در دنیا.
در ادامه حکمی این سوار را مطرح کرد که آیا این راه حل به شکست نمیرسد و در صورت شکست خوردن، وضع را بدتر نمیکند؟
او در این مورد گفت: «تبعیض ممکن است تبعات منفی داشته باشد. شما در اینستاگرام، مخاطبان بی بی سی فارسی ۱۹ میلیون نفر هستند و بی بی سی عربی ۲ میلیون! چرا اینقدر تفاوت وجود دارد؟ این نشان میدهد باید در سیاست خبری خود بازنگری کنیم که عطش مردم برای دریافت خبر از رسانههای خارجی کاهش پیدا کند؟ با همین سیاستها بود که تلویزیون ایران اینترنشنال، با وجود دروغهایی که میگفت تا این اندازه با مخاطب و موفقیت مواجه شده است.»
مشکل جای دیگری است
محمد حافظ حکمی نیز در این برنامه گفت افرادی هستند که اساسا با این که کسی بتواند حرف بزند مشکل دارند و معتقدند یک عده ای باید حرف بزنند و سایرین باید حرف آنها را گوش کنند. ورودی دیتا به افکار عمومی باید از یک مجرای کنترل شده باشد. او گفت این اینترنت طبقاتی نیست. اینترنت زیرزمینی است. این خراب کردن مفاهیم است.
او گفت شرکتهای بزرگ اینترنتی، مثل شرکتهای صنعتی و خودروسازی به خاطر روابط بین الملل در ایران نمایندگی نمیزنند و باید ریشه این مسئله را جای دیگری جستجو کرد. همانطور که مرسدس بنز برای ایران خودروی سفارشی نمیزند، توییتر هم حاضر نیست به ایران بیاید و دفتر تاسیس کند.
حکمی، شفاف نبودن قوانین را مشکل بعدی خواند و گفت: «در چین مشخص است ممنوعیتها کجاست، اما در ایران ممنوعیتها مشخص نیست. ببینید با ضوابط گزینشی فعلی، نیمی از بچههای معصوم یک روزه از گزینش عبور نخواهند کرد. در فضای مجازی هم سیاستگذاری ها به همین شکل است. من زن مسنی را می شناسم که تصور او از اینترنت، تلگرامی بود که با نوههای خود در چهار گوشه جهان ارتباط میگرفت، اما سیاستهای غلط باعث شد او هم ناچار به استفاده از فیلترشکن شود و به همین ترتیب، این سیاستگذاریها باعث خدشه به امنیت سایبری کشور میشود.»