کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

فرصت‌ها و تهدید‌های حضور یک رهبر به‌عنوان اینفلوئنسر / راه رفتن بر لبه تیغ تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی

مدیرعامل به‌عنوان اینفلوئنسر برند می‌تواند یکی از تأثیرگذارترین عناصر در خصوص چگونگی شکل‌گیری ذهنیت افراد جامعه از یک برند باشد. اما این انتخاب را از سویی می‌توان راه رفتن روی لبه تیغ هم در نظر گرفت. تصور کنید بزرگ‌ترین چهره یک برند هستید و نامی که بعد از نام شما می‌آید، نام برند شماست؛ در واقع سخنگوی اصلی یک برند بودن کاری حساس تلقی می‌شود.

اما بسیاری از مدیران عامل برندهای معروف جهان اکنون به نوعی اینفلوئنسر هستند. اینفلوئنسر بودن به‌عنوان مدیرعامل، حتماً به این معنا نیست که مدیرعامل در صفحات مجازی خود از کسب‌وکار بگوید. بسیاری از افراد بیرون از سازمان، پیش از اعداد و ارقام یک کسب‌وکار، علاقه‌مند هستند بدانند داستان شکل‌گیری و تولد یک برند موفق چه بوده و فردی که در پشت صحنه این داستان قرار دارد از چه نقطه‌ای شروع کرده و حالا کجا ایستاده است.


کسب اعتبار از طریق اینفلوئنسری


تابه‌حال حتماً داستان زندگی بنیان‌گذاران زیادی را شنیده‌اید، اما اگر این داستان را از زبان خودشان بشنوید به منبع معتبر و دست اول‌تری مراجعه کرده‌اید. جدا از تمام این موارد، اگر یک مدیرعامل بتواند رابطه خوبی در فضای مجازی با مخاطبانش برقرار کند به یکی از اصلی‌ترین اهداف یک کسب‌وکار که «اعتبار» است خواهد رسید.

گفتن از تجربیات، قسمت کردن بخش‌هایی از زندگی و همسو شدن با مخاطبانی که از یک بستر مشابه برای دیدن و گفتن استفاده می‌کنند می‌تواند باعث ایجاد حس اعتماد در بین مشتریان و مخاطبان شود.

اما چرا شبکه‌های اجتماعی؟ فرد می‌تواند «اینفلوئنسر» باشد؛ بدون اینکه حتی در یک شبکه اجتماعی فعالیت کند. اما انتخاب شبکه‌های مجازی به‌عنوان یک بستر برای دیده شدن می‌تواند انتخاب هوشمندانه‌تری در این دوره باشد.

نخستین دلیل همان است که پیش از این هم گفته شد؛ یعنی انتخاب یک بستر مشترک با مشتریان به‌عنوان راهی برای ایجاد حس اعتماد. دلیل دیگر می‌تواند این باشد که این روزها شبکه‌های مجازی هستند که نخستین تأثیر را در ذهن افراد جامعه می‌گذارند زیرا در این دوره شبکه‌های مجازی حتی بیشتر از رادیو و تلویزیون مورد توجه افراد جامعه قرار می‌گیرند. همچنین امکان اینکه مخاطبان هدف یک کسب‌وکار در فضای مجازی حضور داشته باشند، بسیار زیاد است.


انتخاب پلتفرم مناسب برای مدیرعامل اینفلوئنسر


اما کدام شبکه مجازی می‌تواند بهترین بستر برای فعالیت مدیرعامل به‌عنوان یک اینفلوئنسر باشد؟ این سؤالی است که می‌توان پاسخ منعطفی به آن داد زیرا اقبال به شبکه‌های مجازی در کشورهای مختلف گوناگون است و از سوی دیگر شبکه‌های مختص «کار» نیز جزو گزینه‌های انتخابی هستند.

یک مدیرعامل می‌تواند بستر فعالیت خود را با توجه به نوع فعالیت و جامعه هدف مخاطبان انتخاب کند. شاید بهتر باشد زمانی که می‌خواهید اعداد و ارقامی از کسب‌وکار خود منتشر کنید، این اطلاعات را نخستین‌بار در فضای مختص فعالیت کاری یعنی لینکدین قرار دهید.

اینستاگرام و شبکه‌های مجازی شبیه به آن می‌توانند یک پلتفرم منعطف برای به اشتراک گذاشتن روزمره مدیران باشند و شبکه اجتماعی ایکس و پلتفرم‌های شبیه آن نیز بستری هستند برای گفتن نظرات یا نکات کاری، زیرا این پلتفرم‌ها به لحاظ تولید محتوا در جایگاهی قرار دارند که بسیاری از روزنامه‌نگاران در آنها حضور دارند و اخبار دست اول هم از این شبکه‌های مجازی بیرون می‌آید. اما در نهایت یک مدیرعامل اینفلوئنسر می‌تواند شبکه مجازی‌ای انتخاب کند که به‌ صورت شخصی امکان بروز بهتری را در آن دارد.


اهمیت در نظر گرفتن فرهنگ در تولید محتوا


در قدم دیگر مدیرعامل اینفلوئنسر باید بهترین محتوا را برای ارائه در فضای مجازی انتخاب کند. این درست است که اشتراک روزمره یا انتشار نظر مدیرعامل می‌تواند راه خوبی برای ارتباط با مشتریان باشد، اما همان‌طور که گفته شد، این عملکرد می‌تواند مثل راه رفتن روی لبه تیغ، ریسک بالایی نیز به همراه داشته باشد.

یکی از مواردی که باید در انتشار محتوای یک مدیرعامل در نظر گرفته شود، فرهنگ افراد جامعه است. اگر فرهنگ را مجموعه‌ای از آداب و رسوم، قراردادهای اجتماعی و عقاید و باورهای افراد جامعه بدانیم، بهتر است اولین موردی که یک مدیرعامل برای برند شخصی خود به‌عنوان اینفلوئنسر در نظر می‌گیرد همین موضوع باشد.

موضوعی که در اینجا گفتنی است تأثیر فرهنگ بر فعالیت خود مدیران عامل است. مدیران عامل کسب‌وکارهای قدیمی‌تر و سنتی، معمولاً علاقه‌ای به نشان دادن زندگی و افکار شخصی خود یا فعالیت مجازی ندارند. اما این روزها شاهد آن هستیم که مدیران عامل کسب‌وکارهای جوان‌تر روی فعالیت در فضای مجازی تأکید هم می‌کنند.


معروف‌ترین مدیران عامل اینفلوئنسر


در آخر می‌خواهیم به معرفی معروف‌ترین مدیران عامل به‌عنوان اینفلوئنسر بپردازیم. نام‌آشناترین مدیرعامل اینفلوئنسر شاید ایلان ماسک باشد. فردی که اکنون به دلیل فعالیت‌های گسترده در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها تبدیل به چهره‌ای آشنا در میان مردم جهان شده است. توییت‌های ایلان ماسک در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) آنقدر تأثیرگذار است که می‌تواند در قیمت‌های سهام در بازارهای سرمایه و رمزارز تغییر ایجاد کند.

دومین مدیرعامل اینفلوئنسر شناخته‌شده، جف بزوس، مدیرعامل آمازون است. بعد از جف بزوس می‌توانیم مارک زاکربرگ، مالک متا را به‌عنوان یک مدیرعامل موفق اینفلوئنسر معرفی کنیم. نکته قابل توجه درباره زاکربرگ نوع استفاده او از شبکه‌های اجتماعی است. زاکربرگ از شبکه‌های اجتماعی مناسب با کارکردشان بهره می‌برد. برای مثال همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم از اینستاگرام به عنوان بستری برای اشتراک‌گذاری روزمره خود و از فیس‌بوک برای اهداف کاری و توضیح دادن در خصوص چگونگی توسعه محصول متا استفاده می‌کند.

در آخر این نکته گفتنی است که اینفلوئنسر بودن به‌عنوان مدیرعامل یک انتخاب است. انتخابی که مدیرعامل باید هوشیارانه آن را برگزیند. معرفی چهره اول برند در فضای مجازی تأثیر بسیار زیادی در شکل ایجاد برند کارفرمایی در ذهن جامعه و حتی کارکنان آن کسب‌وکار می‌گذارد. این تأثیر بستگی به نوع فعالیت فرد مدیرعامل دارد و می‌تواند یک تجربه موفق یا ناموفق را رقم بزند.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/kvvy
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.