کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یادداشتی از رضا قربانی\ احتمالاً در جریان ماجرای گزارش منفی خبرگزاری رویترز درباره صرافی رمزارز بایننس هستید. در همین شماره «رمزارز» هم مطالبی درباره آن کار شده و میتوانید به آنها مراجعه کنید. واقعیت این است که بسیاری از افرادی که در دنیای رمزارز ایران و جهان رشد کردهاند، افراد کمسن و سالی هستند که ممکن است ابعاد گوناگون ماجراهای مرتبط با اکوسیستم را درک نکنند.
همانقدر که حضور افراد جوان در دنیای کریپتو نقطه قوت این فضاست، میتواند به پاشنهآشیل آن هم تبدیل شود. دنیای رمزارزها دنیای کسبوکار است و دنیای کسبوکار پیچیدگیهای خودش را دارد. تریدرهایی که با سادگی به مسائل نگاه میکنند و متوجه مرزبندیهای سیاسی نیستند، ممکن است صادقانه با رسانههای خارجی صحبت کنند، ولی رسانههای خارجی هم صادقانه به منافع همه ایرانیان ضربه میزنند!
البته در این مورد خاص هدف ضربهزدن به بایننس بوده، اما اثر جانبی آن ایجاد محدودیتهای بیشتر برای ایرانیان خواهد بود. متأسفانه بیشتر بچههایی که در اکوسیستم رمزارز رشد کردهاند، نمیدانند که جهان بر مبنای قدرت قانون نیست که اداره میشود، بلکه بر مبنای قانون قدرت است! در این مسیر این قدرتهای جهانی هستند که هرگونه که بخواهند و از هر چیزی که بخواهند، استفاده و سوءاستفاده میکنند. فعالیت در فضای کسبوکارهای ایرانی، خصوصاً آنهایی که با جهان در ارتباط است، به درایت و تدبیری نیاز دارد که به دست آوردن آن به مرور زمان و تجربه احتیاج دارد.
یکی از پاشنهآشیلهای اکوسیستم رمزارزی امروز ایران عدم ارتباط این اکوسیستم با بخشهای دیگر اقتصاد نوآوری است. اگر فعالان دنیای رمزارزی ایران تلاش نکنند با بخشهای دیگر اقتصادی ارتباط برقرار کنند، دچار بیماری درخودماندگی میشوند.
هیچ بخشی از اقتصاد یک کشور بهتنهایی نمیتواند موفق باشد و حتی اگر به موفقیتی هم دست یابد، پایدار نیست. دستیابی به موفقیت پایدار از مسیر تعامل و ارتباط پیوسته با بخشهای دیگر اقتصاد میگذرد. به عبارتی کسبوکارهای بزرگ رمزارزی ایران باید بتوانند خودشان را به بخشهای سنتی گره بزنند و اگر شکافی را که بینشان وجود دارد، پر نکنند، در نهایت به ضرر خودشان خواهد بود.
از آن سو بخش سنتی و بهطور خاص بانکها و کسبوکارهای بزرگ مالی کشور باید دست دوستی به سوی کسبوکارهای بزرگ رمزارزی ایران دراز کنند. بخش سنتیای که چابکتر عمل کند و زودتر وارد تعامل و شراکت با بازیگران دنیای رمزارزهای ایران شود، قطعاً از باقی کسبوکارها موفقتر خواهد بود.
اکوسیستم رمزارزی ایران اکنون نیاز دارد که تعامل جدیتری با بخشهای گوناگون اقتصاد داشته باشد. در مرحله اول، اکوسیستم رمزارزی ایران باید در میان بازیگران جدی اکوسیستم اقتصاد نوآوری کشور پذیرفته شود و بعد از آن لازم است که با بخشهای سنتیتر هم ارتباط پیوسته برقرار کنند.
رمزارزها و داراییهای دیجیتال اگر نتوانند به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شوند، محکوم به شکست خواهند بود. رمزارزها با این ایده شکل گرفتند که ابزار پرداخت باشند؛ منتها هم بهدلیل مسائل فنی و هم بهدلیل مسائل رگولاتوری این مهم رخ نداده است.
هنوز رمزارزها بهعنوان ابزار پرداخت شناخته نمیشوند و اینکه بهعنوان دارایی دیجیتال مطرح میشوند، نشان از این دارد که هنوز نتوانستهاند در ادعای خود کاملاً موفق باشند. هرچند برخی از رمزارزها پا را فراتر از پرداخت گذاشتهاند و میخواهند ارزشافزوده بیشتری ارائه دهند، ولی هنوز در ابتدای راه قرار دارند.
آنچه مهم است، تغییرات فناورانه، کسبوکاری و قانونی مرتبط با رمزارزهاست تا این ابزارها را به بطن زندگی مردم بیاورد. برای اینکه این دستاورد فناورانه به بطن زندگی مردم وارد شود، فعالان این حوزه باید با بدنه جامعه ارتباط مستمر برقرار کنند.
هیچ اکوسیستمی بدون تعامل رشد نمیکند؛ اکوسیستمی که رشد نکند، محکوم به نابودی است. بلوغ در کسبوکارها بهمرور و با تجربه به دست میآید. آنچه این روزها در مورد آن بحثهایی میشود و مطالبی که رسانههای بینالمللی درباره ایران مینویسند، نشان از این دارند که برای توسعه کسبوکارها باید روی توسعه دانش و مهارتهای اعضای اکوسیستم بیشتر از گذشته کار کرد.
اگر ما نخواهیم یا نتوانیم دانش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اعضای اکوسیستم را افزایش دهیم، در نهایت این اکوسیستم نابود میشود. این مهم نیز رخ نمیدهد مگر اینکه پای کسبوکارهای بزرگ به این اکوسیستم باز شود. این اتفاقی است که در نهایت این صنعت را یک گام به جلو میبرد.