کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
این روزها مسئله اینترنت طبقاتی مطرح است؛ مسئلهای که موافقان و مخالفانی دارد و هر یک هم از دیدگاه خود نظراتی را بیان میکنند. وزیر ارتباطات هم از ارائه اینترنت باکیفیت به برنامهنویسان و کاربران حرفهای خبر داده است. طی چند ماه اخیر کسبوکارهای بسیاری در اثر محدودیتها و نداشتن اینترنت آزاد دچار آسیبهای جدی شدهاند و بسیاری از آنها هم از بین رفتهاند.
طرح این مسئله به خودی خود نوعی بیعدالتی را در دسترسی عموم به زیرساختهای مهم و حیاتی مانند اینترنت ایجاد میکند، اما فارغ از مسائل اجتماعی، این پرسش مطرح میشود که این اقدامات تا چه حد میتواند آسیبهای واردشده به کسبوکارها را جبران کند و چه تضمینی وجود دارد که مشکلی بر مشکلات قبلی آنها افزوده نشود. در گزارش ویژه این شماره از «کارنگ» سراغ برخی فعالان اکوسیستم رفتیم و نظر آنها را در اینباره جویا شدیم.
نباید به این طرحها رسمیت ببخشیم
سعید قدوسینژاد، مدیرعامل فینوتک / اشتباهبودن چنین تصمیماتی آنقدر بدیهی است که حرفزدن درباره آن سخت میشود. اینترنت یک کالای خاص با کاربری خاص نیست. اینترنت مانند آب و برق، زیرساخت است. نمیتوان شیوه استفاده از برق را برای کاربران تعیین کرد. باید بهصورت آزاد در اختیار افراد باشد، ولی در مواردی که تخلف صورت میگیرد، باید محدودیتهایی اعمال کرد. در مصرف برق با کسانی که ماین میکردند، برخورد میشد. شبکه یعنی ارتباط با دیگران. محدودیت در شبکه اثر شبکهای را بهصورت نمایی کم میکند.
اگر ما به اینترنت باکیفیت دسترسی داشته باشیم و مشتریان از آن بیبهره باشند، این بستر ناکارآمد خواهد شد و عملاً برای ما سودی نخواهد داشت. دوطرفهبودن این دسترسی اهمیت زیادی دارد. از هر طرف که محدودیت ایجاد شود، کارایی شبکه از بین خواهد رفت. وجود اینترنت باکیفیت به تولد کسبوکارهای جدید منجر میشود.
نمیشود از کسبوکارهای فعلی عکسی بگیریم و بگوییم همینهایی که الان هستند، خوباند و نگذاریم کسبوکار دیگری شکل بگیرد. با این طرح ما از کسبوکارهای فعلی که به بلوغ رسیدهاند، عکس میگیریم و میگوییم همینگونه که هستید، باشید.
درباره اینماد و درگاه پرداخت هم این اتفاق افتاد. کسبوکاری که تازه میخواهد کارش را شروع کند، نمیتواند و نباید درگیر این ماجراها شود. کسبوکارها باید از هر امکانی برای مخالفت با این طرح استفاده کنند؛ از امکانات صنفی تا ارتباطات رسانهای. پذیرفتن این طرح یعنی رسمیتبخشیدن به آن.
پروسههای ناشناخته آسیبزاست
راحله میلادی، مدیرعامل شرکت بنتا / ما شاهد اثرات منفی فیلترینگ بودیم. فیلترینگ باعث شد کسبوکارها آسیب ببینند. بسیاری از کسبوکارها که کاملاً بر بستر اینترنت فعال بودند و تنها راه تبلیغات و جذب مشتری و مخاطب آنها بهصورت آنلاین بود، در اثر محدودیتهای اخیر، ابزارهای مارکتینگ و کانالهای ارتباطی خود با مشتریانشان را از دست دادند.
این آسیبها به حدی زیاد بود که اکنون با یک طرح جدید سعی بر این است تا اثرات منفی فیلترینگ کم شود. قرار است به متخصصان، کاربران حرفهای و عدهای خاص دسترسیهای بیشتری داده شود. جدا از اینکه این دستهبندی و طبقهبندی با چه معیارهایی انجام میشود، کاربرانی که به دسترسی بالاتری از اینترنت نیاز دارند، باید وارد پروسههای ناشناختهای شوند و قطعاً در این میان، برای همین طبقهبندی، عدالت رعایت نخواهد شد و به بازارهای سیاه، رانتها و سوءاستفادههای مختلف منجر خواهد شد.
این طرح نهتنها گرهی از مسائل امروز کسبوکارها باز نخواهد کرد، بلکه مشکلی بر مشکلات آنان خواهد افزود؛ بهویژه بر کسبوکارهایی که عمده مشتریان و مخاطبانشان را بر بستر آنلاین جذب کردهاند، تأثیر مثبتی نخواهد داشت. این ارتباط دوسویه است و کسبوکار و مشتری باید به ارتباط همسان دسترسی داشته باشند.
مسئله بعدی ایجاد شکاف بین مردم است. هرگونه تبعیض در دسترسی به منابع و زیرساخت، به بیعدالتی و طبقاتی شدن امکانات منجر میشود. در مناطق محروم که همین حالا هم دچار تبعیض هستند، امکان رشد و آموزش، کمتر شده و تلاش برای رفع آن با فشار بیشتر روبهرو خواهد شد.
جایی میرویم که مردم باشند
محمد آذرنیوار، بنیانگذار مجموعه ارز دیجیتال / به نظر من این طرح هیچ فایدهای ندارد. فقط برنامهنویسان و کاربران حرفهای نیستند که به اینترنت بدون محدودیت نیاز دارند. همه مردم بهنوعی به اینترنت آزاد نیاز دارند. در حوزه رمزارزها هم بسیاری از مردم در حال معامله و فعالیت روی پلتفرمهای داخلی و خارجی هستند.
بسیاری از کیف پولها ازجمله تراستولت به خاطر همین محدودیتها از دسترس خارج شدهاند. بهروزرسانیهای نرمافزاری، بهخصوص آنهایی که مرتبط با امنیت هستند، دیگر در دسترس افراد عادی نیست. دارایی افراد زیادی در معرض خطر است و ممکن است کسی بخواهد کیف پولش را از طریق سایتهای غیررسمی بهروز کند.
این موضوع خطر فیشینگ و سوءاستفادههای مختلف را افزایش میدهد. همین حالا هم حجم معاملات بسیار پایین آمده و مردم نسبت به این وضعیت اینترنت نگراناند. افراد زیادی پوزیشنهای باز دارند و سرمایهشان در خطر لیکوئیدشدن است. این محدودیتهای داخلی بهمراتب بیشتر از تحریمهای خارجی به ضرر کاربران ایرانی است.
حتی اگر همین امروز هم از اینترنت خوب برخوردار باشیم، باز هم جایی میرویم که مردم باشند؛ هدف ما مردم هستند. وقتی مردم در جایی مثل اینستاگرام نباشند، حضور ما در این پلتفرم بیمعنی است. به نقل از یکی از سایتهای معتبر میگویم که ۸۰ درصد محتوای فارسی در اینستاگرام کاهش پیدا کرده است. مسئله ما اینترنت نیست، مسئله این است که کاربران و مخاطبان ما به اینترنت خوب دسترسی داشته باشند؛ در غیر این صورت این اقدامات دردی از ما دوا نخواهد کرد.
موضع مشخص بگیریم تا آگاه شوند
محسن ایرانمنش، مدیرعامل پابلا / اینگونه اقدامات و تصمیمگیریها در زمانی که ما زندگی میکنیم، کاملاً بیمعناست. تمام پیشرفتهای بشری در دهههای اخیر مدیون دسترسی آزاد اطلاعات و گردش دیتا بوده و با هر معیاری که بخواهیم به این مسئله نگاه کنیم، جلوگیری از دسترسی به این اطلاعات کاملاً بیمعنی است. فارغ از تمام مسائل اجتماعی، تبعیضها، بیعدالتیها و تبعاتی که میتواند برای جامعه به همراه داشته باشد، از نظر عقلی چنین مسئلهای کاملاً اشتباه است و فکر میکنم ۹۹ درصد از مردم هم نسبت به چنین رویکردی موضع مشابه بگیرند.
حتی اگر فرض کنیم تمام آنچه میخواهیم در اینترنت ملی موجود است، باز هم ما به دانش روز نیاز داریم. دانشی که امروز داریم، فقط دانش تولیدشده در کشور خودمان نیست. مسئله دیگر اینکه این تبعاتی است که امروز میتوانیم آن را حدس بزنیم، اما مسئله بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست و با اجرای این طرح، ابعاد ناشناخته آن بروز خواهد کرد.
نوع برخورد پرداختیارها نسبت به مسئله انتقال دامنه به IR.، نمونه موفق یک کار صنفی است که از همدلی و اتحاد افراد و اتخاذ موضع مشخص جدی و شفاف حاصل شد. در مورد طرح اینترنت طبقاتی هم نیاز است چنین برخوردی داشته باشیم. برخی تصمیمات از روی کمخردی است که نمیتوان برایش کاری کرد و برخی دیگر از روی ناآگاهی. اتخاذ موضع و مخالفت هر یک از بازیگران اکوسیستم ممکن است ناآگاهی تصمیمگیران را به آگاهی تبدیل کند تا از این اقدامات ناکارآمد جلوگیری شود.
دسترسی ما اهمیت ندارد
محمدجواد امینی، مدیرعامل ایراناسکیپ / اهمیتی ندارد که ما بهعنوان برنامهنویس به اینترنت دسترسی داریم یا نه. خروجی کار یک برنامهنویس، محصولی است که قرار است در اختیار عموم مردم قرار گیرد. از اینکه اینترنت آزاد در اختیار داشته باشم یا وقت کمتری صرف اتصال به سرویسهای جهانی کنم و دغدغهای در اینباره نداشته باشم، بسیار خوشحال خواهم شد، اما اینها مهم نیست.
مهم این است که کاربرانمان محصول نهایی ما را ببینند، با آن در تعامل باشند و بتوانیم کسبوکار خود را پیش ببریم. یک اختلال کوچک هم میتواند کسبوکار را از پا دربیاورد، چه برسد به محدودیت و عدم دسترسی. الان هم تقریباً همه به این سرویسها دسترسی دارند، اما باید هزینه بیشتری بپردازند و مدتزمان بیشتری صرف کنند.
ما در کسبوکار خودمان از ابتدای ناآرامیها، ضررهای بسیار سنگینی متحمل شدهایم. فعالیتمان در اینستاگرام متوقف شده، در حالی که مهمترین کانال ارتباطی ما با کاربرانمان بود. باید به جای روشهای مدرن به فکر جایگزینی روشهای قدیمیتر باشیم.
اجرای این طرح، عضله نوآوری کشور را تحلیل میبرد
مهدی دریایی، پژوهشگر فناوریهای تخریب خلاق / به هر میزان که دسترسی به اینترنت آزاد محدود شود، بخشهایی از عضله نوآوری اقتصاد سنتی و دیجیتال تحلیل رفته و رشد اقتصادی را با مشکلات جدی روبهرو میکند. همچنین با حذف دائمی رقبای قدرتمند در حوزه آموزش و کسبوکار مانند یوتیوب و اینستاگرام بهعنوان شاخصترین پلتفرمهای موجود، انحصار افزایش مییابد.
جدا از مشکلات اجرایی، چنین طرحهایی ممکن است ماهها کسبوکارها را سرگردان کند یا با تغییر ماهیت کسبوکارها، دسترسیها نیز پیوسته بهروز شوند. طرح اینترنت طبقاتی، اطلاعات و انتقال دانش را مختل میکند. به همین دلیل اینترنت بهعنوان یک پلتفرم موسوم به «نوآوری بدون اجازه» مرجع انبوهی از اختراعات و اکتشافات است که توسط پژوهشگران بینامونشان ایجاد و به اشتراک گذاشته شده است.
حال سؤال این است که آیا در طرح طبقاتی، برخی شرکتهای بزرگ که از لابی و چانهزنی بهتری برخوردار هستند، میتوانند به هر نحو دسترسی رقبا را حذف کنند یا کاهش دهند؟ یا حتی ممکن است در آینده محدودیتها و تعرفههای بیشتری برای دسترسیهای بیشتر مطالبه شود؟
امضای طلایی برای رانت قانونی
محمدمهدی شریعتمدار، مدیرعامل جیبیت / مشکل امروز کسبوکارها مسائل اقتصادی است که بهواسطه مشکلات اجتماعی اخیر به وجود آمده است. درست است که محدودیتهای اینترنت اثرات منفی زیادی روی کسبوکارها گذاشته، اما فیلترینگ شبکههای اجتماعی که دسترسی مصرفکنندگان نهایی را به آن محدود میکند و بهواسطه آن کوچکشدن اقتصاد دیجیتال، مهمترین مسئله امروز ماست.
اینترنت طبقاتی، امضای طلایی برای یک رانت قانونمندشده است. رانت به خودی خود یک مسئله مذموم است، اما با قانونیشدنش به یک امتیاز خاص تبدیل میشود. یعنی ما میگوییم چه کسی دسترسی داشته باشد و چه کسی دسترسی نداشته باشد و برای این کار قانون هم میگذاریم. این امتیازی است که به بعضیها داده میشود و مزایایی برایشان خواهد داشت. کسانی که این امتیاز را دارند، رشد بیشتری خواهند کرد.
در هیچ جای دنیا، نهاد تنظیمگر، امتیاز خاصی را به افرادی خاص واگذار نمیکند. وظیفه تنظیمگر این است که امتیازات و امکانات را بهصورت عادلانه توزیع کند. این مسئله برای من اصلاً قابل فهم نیست و نمیدانم در مورد آن چگونه حرف بزنم. ممکن است بعضی از کسبوکارها رایزنیهایی کرده باشند و دسترسی متفاوتی به اینترنت داشته باشند؛ چراکه ممکن بود عملاً کسبوکارشان متوقف شود، اما باید این سؤال پرسیده شود که کسبوکارهای کوچکتر چرا این حق را ندارند و صرفاً آنهایی که بزرگتر هستند، میتوانند به این امکان دسترسی داشته باشند؟ من از اساس با این مسئله مخالفم؛ چراکه مشکلات بسیار زیادی برای اکوسیستم به وجود میآورد.
به نظرم هر اقدامی در برابر این طرح مؤثر است؛ از یک توییت تا اقدامات صنفی. گرههایی را که میشود با دست باز کرد، نباید آنقدر کور کنیم که با ابزار دیگر نشود باز کرد که متأسفانه شرایط کشور به این سمت در حال حرکت است.
پوست مسئولان در بازی نیست
رضا حسامیفرد، بنیانگذار گهواره / سالها قبل مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک قانونی را برای کارمندانش وضع میکند که آنها میبایست در یک روز از هفته با اینترنت بسیار کُند کار کنند تا برای توسعه محصول، درک درستی از تجربه کاربرانی که در کشورهای کمتر توسعهیافته زندگی میکنند، داشته باشند.
این یعنی برنامهنویس، مدیر مارکتینگ و مدیر محصول اگر دید درستی از تجربه کاربر نداشته باشد، نمیتواند محصول نهایی خوبی را در اختیار مشتری قرار دهد. این مثال را آوردم تا بگویم چرا تصمیمی که دولت میخواهد برای اینترنت بگیرد، غلط است.
یکی از مشکلاتی که ما در مسئله حکمرانی در کشورمان با آن روبهرو هستیم، این است که پوست مسئولان کشور در بازی نیست. «پوست در بازی» عنوان کتابی از نسیم نیکولاس طالب است. معاونت پست اداره ارتباطات در اظهارنظری گفت که مردم نباید خودشان به سمت این پلتفرمها میرفتند. اگر حقوق، مزایا یا پاداش آخر سال ایشان به تعداد بستههایی که جابهجا میکنند، ربط داشته باشد، مطمئناً از کاهش مرسولات بهشدت آسیب خواهند دید و این آسیب به حدی است که در انتخاب کلماتشان دقت بیشتری خواهند کرد. ولی ایشان پوستشان در بازی نیست؛ یعنی اگر فردا اداره پست تمام ماشینهایش را خاموش کند و بستهای جابهجا نشود یا برعکس اگر تعداد مرسولات مثلاً سهبرابر شود، در فیش حقوقی ایشان خللی وارد نمیشود.
این تصمیم سرمنشاء شکافی بسیار بزرگ و جدی بین فعالان حوزه فناوری و اقتصاد آنلاین با بازاری است که به آن خدمت میکند. این مسئله بهشدت خطرناک است و میتواند آسیبهای شناختی بسیار زیادی برای درک فضا روی افراد فعال این بازار بگذارد. یعنی در آینده ما با توسعهدهندگان محصولاتی مواجه هستیم که درک درستی از نیاز و وضعیت بازار ندارند.
در عین حال این مسئله تبعات دیگری هم خواهد داشت. حتماً کسانی که به این نوع اینترنت دسترسی دارند، تلاش میکنند که دیگر افراد جامعه هم به آن دسترسی داشته باشند و حتماً این اقدامات برای آنها دردسرساز خواهد شد و بحرانهای روانی جدیدی برای افراد جامعه ایجاد میکند.
به نظرم مانند برخی از کارهایی که در یک سال و نیم گذشته توسط وزارت ارتباطات انجام شده، بیشتر جنبه مُسکن داشته تا درمان.
سؤالی که باید پرسید، این است که فرض کنیم اینترنت برای برنامهنویسان آزاد شد، برای معماران، معلمان، گرافیستها، نجاران، دانشجویان، استادان دانشگاه و برای آن زن سرپرست خانوار چطور؟ آیا آنها حق این دسترسی را نباید داشته باشند؟ این نگاه که اگر ما به بخشی از جامعه این امکانات را بدهیم، مشکل حل خواهد شد، از کجا نشئت میگیرد؟ جواب واضح است: از ندیدن کل مسئله.
دلیل اینکه اینستاگرام یا تلگرام ابزارهایی میشوند که میتوانند در اقتصاد تأثیرگذار باشند، این نیست که ارتباط را تسهیل میکنند. دلیل اصلی آن ایجاد رفتارهای نوظهور است. تصمیمی میگیریم و مشکل جدیدی به وجود میآید و حالا یک رانت جدید ایجاد میکنیم تا آن مشکل را حل کنیم و خود این مسئله حالا به یک مشکل بزرگتر تبدیل میشود و برای حل آن به یک رانت بزرگتر نیاز است. حالا برای دسترسی باید آیپیهای ثابت فروخت و قطعاً قیمت آن با توجه به تقاضا بالا خواهد رفت.
فضای امروز کشور شاهد ایجاد یک بیعدالتی ساختاریافته است. بیعدالتی موجب قرارگیری مردم در برابر مردم میشود. این تصمیم به قدری مناقشهآمیز است که قابل تصور نیست.
این مسئله فقط به این موضوع کمک میکند که این دیوار بیاعتمادی که بین حاکمیت و مردم ایجاد شده، هر روز بلند و بلندتر شود. به نظرم ریسک اینترنت قاچاق مانند استارلینک بهمراتب برای شرکتها کمتر از افتادن در این دام است. امیدوارم این طرح به دلایل فنی، کارشناسی و امنیتی اجرا نشود.