کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تبدیل شدن به همکار تولید شرکتی بینالمللی مانند زیمنس برای یک شرکت مهندسی داخلی چندان آسان به دست نمیآید. گسترش دامنه این همکاری به چند کشور دیگر و پیوند خوردن با برخی بزرگان تولید تجهیزات برق نیز نشان میدهد کاری بزرگ انجام شده؛ بنیان این پیروزیهای ماندگار را باید در دنبال کردن مداوم اصولی دانست که به افراد و کسبوکار آنها ویژگیهایی بیش از تولید ثروت میدهد.
زندگی و کار محمدمهدی فنایی، پایهگذار شرکت «الکتروکویر یزد»، نمونه روشنی از کار خستگیناپذیر بر پایه اصول ساده اما اثرگذاری است که حتی تولید و کارآفرینی را هم در چارچوب پاسداری از زندگی گروهی با نگاه به آینده ارزشگذاری میکند. فنایی در یزد پا به دنیا گذاشت و همه ویژگیهای دلنشین مردمان این سرزمین را در کارش نمایان کرد.
با آنکه در کودکی پدرش را از دست داد، اما زیر سایه مهر مادر جوانی که خود را وقف تربیت فرزندانش کرده بود رشد یافت. آنگونه که خودش بیان کرده، گرچه هنوز با شنیدن صدای قلقل قلیان از یاد پدر سرمست میشود، اما حکاکی شبانه مادر روی نقره که درآمد گذران زندگی خانواده را تأمین میکرد، لالاییای شد که همواره در گوشش طنین میانداخت.
آشنا نبودن با کار گروهی
گذشت زمان نشان داد اعزام این دانشجوی نخبه مهندسی برق دانشگاه پلیتکنیک به سربازی برای اعتراض به امکانات خوابگاهی برایش خوشاقبالی به همراه داشته است. دو سال خدمت سربازی تنبیهی در نقطه صفر مرزی با دشواری و گرسنگی و بیماری گذشت و بعدها مانع از اشتغال به کار دولتی شد و همین وی را به سمت تأسیس شرکت خصوصی با تعدادی از دوستان دانشگاهی کشاند.
شرکتی که پنج مهندس جوان در حوزه برق راهاندازی کردند، در مدتی کوتاه به اعتباری دست یافت که در همان سالها نمایندگانی از هیوندای برای بازدید از شرکت به ایران آمدند. دیدن کارهای انجامشده نمایندگان هیوندای را شگفتزده و ناگزیر به بیان این نکته کرد که آرزو دارند به چنین جایگاهی برسند. اما نداشتن روحیه کار گروهی موجب شد آن شرکت پیشرو دچار چند دستگی شود و شرکا از یکدیگر جدا شوند. به این ترتیب فنایی به دنبال پایهگذاری شرکت خودش، الکتروکویر یزد، رفت.
پاسداشت محیط زیست
کار شرکت در تهران و ساوه آغاز شد. بهتدریج که شرکت در حال گسترش بود، فنایی با نگاه به آینده و میراثی که برای آیندگان به جا میگذاریم، تصمیم گرفت شرکت را به یزد منتقل کند. او معتقد بود فضایی که کارخانه در تهران اشغال کرده، رفتوآمد کارکنان و مجموعه کارهایی که انجام میشود، به زیان محیط زیست است.
از سوی دیگر شهر زادگاهش به خدمات وی نیاز دارد و جابهجایی کارخانه به یزد میتواند برای مردم و اقتصاد منطقه مفید باشد. بنابراین زمین محل کارخانه در تهران را به باغ تبدیل کرد و کارخانه جدیدی در یزد پایه گذاشت. همزمان کار جنبی ساختوساز در تهران را نیز به کنار نهاد، چراکه مسئولیتهای اجتماعی را ارزشمندتر از کسب درآمد به بهای آسیب رساندن به محیط زیست و آیندگان میدانست.
همکاری با بزرگان
شرکتی که فنایی ایجاد کرد، چشماندازی فراتر از مرزهای میهن را در نظر داشت. دسترسی به بازار نیازمند بهکارگیری فناوری روز بود. فنایی برای در اختیار گرفتن حق امتیاز فناوری در حوزه تخصصی شرکت به دنبال شرکای برتر جهانی رفت. در آن زمان حق امتیاز بسیاری از شرکتهای شناختهشده در اختیار شرکتهای دیگر داخلی بود و تنها زیمنس حق امتیازی را به شرکت ایرانی واگذار نکرده بود؛ اما همکاری با زیمنس آنچنان بزرگ مینمود که بسیاری به فکر پیگیری آن هم نبودند.
نخستین تلاش با شکست روبهرو شد. اما به جای ناامیدی، به دنبال خرید محصولات شرکت رفت تا همکاری را از این راه آغاز کند. ارزیابی مثبت از همکاری با یک شرکت ایرانی، زیمنس را متقاعد کرد حق امتیاز یک تابلوی انحصاری برق را به شرکت ایرانی بدهد.
این همکاری اما آسان نبود؛ بازرسان زیمنس سرزده و به شکلهای نامشخص به شرکت میآمدند. گذر از فرایندهای سختگیرانه ارزیابی آلمانیها و ابتکارات شرکت در بهینهسازی محصول باعث بهبود همکاری و دگرگونیهای بزرگی در شرکت شد.
گذر از مرزها
دیوار بزرگ تحریمهای بینالمللی ادامه همکاری را دشوار کرد. گرچه طرف خارجی چنان از این همکاری خرسند و به اصول پایبند بود که برای پایان همکاری نامه ارسال نکرد؛ آنها نمایندهای را فرستادند تا خبر را اعلام کند و مهلتی ششماهه برای پیشگیری از توقف طرحهای در حال اجرا قرار دادند. آنچه که به نظر میرسید نقطه پایان همکاری باشد، با یک اقدام فنایی به پله رشد دیگری تبدیل شد.
شرکت برای پرداخت حق امتیاز آخرین بخش از تولیدات تا پیش از شروع تحریمها اقدام کرد و 360 هزار یورو از بدهی خود را به زیمنس پرداخت کرد. همین اقدام موجب شگفتی مدیران زیمنس شد و راه همکاری را در سایر کشورها باز کرد. زیمنس موافقت کرد که شرکت در هر کدام از کشورهای دنیا که مایل باشد به عنوان شعبه یا دارنده حق امتیاز، تابلوی برق تولید کند. به این شکل شرکت الکتروکویر یزد توانست با اعتمادسازی و نشان دادن پایبندی به همکاری، در کنار دور زدن تحریمها، راه ورود به بازارهای جهانی را هم باز کند.
مزیت رقابتی
حضور در بازار جهانی و همکاری با بزرگان صنعت موجب شد فنایی همکارانش را برای دستیابی و نگهداری مزیت رقابتی شرکت تشویق کند. او و همکارانش دریافتند که در میان همه آشفتگیها و محدودیتها تکیه بر دانش روز برگ برنده آنها در میدان رقابت است. گسترش شرکت در کشورهای ویتنام، قطر و جمهوری چک بر پایه دسترسی به دانش روز و کیفیت مطلوب ممکن شد و آنها توانستند بازار خود را در تعدادی دیگر از کشورها هم گسترش دهند.
نگاه به مسیری که فنایی گذرانده، بیش از موارد فنی دیدگاه وی درباره تولید، سودبخش بودن در زندگی و پیوند با جهان پیرامون را برجسته میکند. راهی که نشان میدهد کامیابی کارآفرینان تنها وابسته به اعداد و ارقام و نمودارهای مالی و فنی نیست، بلکه گسترش دامنه مسئولیت از کسبوکار به جامعه و سایر انسانها و نگاه چندجانبه به زندگی و آینده، راهی هموارتر را میگشاید.