کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اشتیاق انسان برای ایجاد ارتباط در کنار پیشرفت فناوری دیجیتال موجب دگرگونی در رسانههای اجتماعی شده است. ماجرای رسانههای اجتماعی داستان ایجاد و پرورش ارتباطات شخصی در مقیاس بزرگ است.
فرهنگ و بستر رسانههای اجتماعی چنین معرفی میشود: «گونههایی از ارتباطات الکترونیکی (مانند وبسایتهایی برای شبکههای اجتماعی و کوتاهنویسی) که کاربران از طریق آن جوامعی آنلاین را ایجاد میکنند تا اطلاعات، طرحها، پیامهای شخصی و سایر محتواها (مانند ویدئوها) را به اشتراک بگذارند.» رشد بهنسبت شتابان رسانههای اجتماعی آن را در جایگاه یک نیروی جامعهشناختی و تجاری قرار داده و دنیای کسبوکار را نیز دگرگون کرده است.
تاریخچه مختصر رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی در کمتر از یک نسل از وسیله تبادل مستقیم اطلاعات به محل گردهمایی مجازی، بستر خردهفروشی و ابزار حیاتی بازاریابی قرن ۲۱ تبدیل شدهاند. این دگرگونی چگونه آغاز شد؟ چگونه رسانههای اجتماعی بر زندگی میلیاردها انسان اثر گذاشته؟ کسبوکارها چگونه با سبک زندگی مصرفکننده دیجیتال سازگار شدهاند؟ کارشناسان بازاریابی به چه شکل از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟ همه اینها بخشی از داستان تکامل مداوم رسانههای اجتماعی است.
ریشههای پیش از اینترنت: پیدایش رسانههای اجتماعی از یک دیدگاه در ۲۴ می ۱۸۴۴ با مجموعهای از نقطه و خط تیره الکترونیکی آغاز شد که بر پایه کارکرد دستگاه تلگراف با دستنویس بود. ساموئل مورس در نخستین پیام الکترونیکی که از بالتیمور به واشنگتن فرستاد، نوشت: «خدا چه کرده؟» و ثابت کرد که پیامدهای تاریخی دستاورد علمی خود را درک کرده است. مقالهای در واشنگتن پست با عنوان «کد مورس پیش از توییتر و فیسبوک وجود داشت: به یاد مخترع واقعی رسانههای اجتماعی» تاریخچه و ارتباط کامل کد مورس با نسخههای اخیر امروزی «OMG» و «LOL» را بیان میکند.
گرچه شبکه آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته به نام ARPANET در سال ۱۹۶۹ ایجاد شد که به دانشمندان چهار دانشگاه بههمپیوسته اجازه میداد تا نرمافزار، سختافزار و سایر دادهها را به اشتراک بگذارند، اما آنگاه که بنیاد ملی علوم آمریکا در سال ۱۹۸۷یک شبکه دیجیتال سراسری و قویتر از ARPANET به نام NSFNET را راهاندازی کرد، اینترنت امروزی به وجود آمد. یک دهه پس از آن در سال ۱۹۹۷ نخستین بستر واقعی رسانه اجتماعی ایجاد شد.
راهاندازی وبسایتهای اجتماعی: رشد اینترنت در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی، امکان معرفی خدمات ارتباطی آنلاین مانند CompuServe، America Online و Prodigy را فراهم کرد. آنها کاربران را به وسیله ایمیل، پیامهای تابلوی اعلانات و گفتوگوی آنلاین با ارتباطات دیجیتال آشنا کردند که در سال ۱۹۹۷ به پیدایش نخستین شبکههای رسانههای اجتماعی منجر شد که با خدمات بارگذاری کوتاهمدت حساب کاربری به نام «سیکس دگریز» آغاز شد. این خدمات در سال ۲۰۰۱ توسط »فرندستر» پیگیری شد؛ این بسترهای بدوی میلیونها کاربر را به خود جذب و ایجاد نشانی ایمیل را ممکن و شبکههای آنلاین اولیه را فعال کردند.
وبلاگها یا بلاگها شکل بنیادین دیگری از ارتباطات اجتماعی دیجیتال بودند که با راهاندازی سایت انتشار «لایو ژورنال» در سال ۱۹۹۹ محبوب شدند. عرضه این خدمت با راهاندازی بستر انتشار بلاگر توسط شرکت فناوری «پیرا لبز» همزمان بود که در سال ۲۰۰۳ توسط گوگل خریداری شد.
لینکدین در سال ۲۰۰۲ به عنوان شبکهای برای کارشناسان حرفهای ایجاد شد که تعداد کاربرانش در سراسر جهان تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۶۷۵ میلیون نفر افزایش یافت. این سایت رسانه اجتماعی انتخابی برای جویندگان کار و همچنین مدیران منابع انسانی است که به دنبال نامزدهای واجد شرایط هستند.
اما دو تلاش بزرگ دیگر در رسانههای اجتماعی پس از موفقیت اولیه از بین رفتند. در سال ۲۰۰۳ مای اسپیس راهاندازی شد و این وبسایت تا سال ۲۰۰۶ پربازدیدترین وبسایت روی کره زمین بود که به دلیل فراهمکردن امکان اشتراکگذاری مستقیم موسیقی جدید در صفحات نمایه کاربران مورد توجه قرار گرفت.
این وبسایت سال ۲۰۰۸ زیر سایه فیسبوک قرار گرفت و در سال ۲۰۱۱ توسط جاستین تیمبرلیک نوازنده به قیمت ۳۵ میلیون دلار خریداری و از آن زمان به یک طرح دیرهنگام در زمینه رسانههای اجتماعی تبدیل شد. در سال ۲۰۱۲ گوگل با راهاندازی گوگلپلاس تلاش کرد وارد حوزه رسانههای اجتماعی شود، اما آن هم پس از اینکه اطلاعات شخصی نزدیک به ۵۰۰ هزار کاربر بر اثر نقض شرایط امنیتی به مخاطره افتاد، در سال ۲۰۱۸ به کار خود پایان داد.
رسانههای اجتماعی مدرن: امروز فضای رسانههای اجتماعی با مجموعهای از خدمات پر شده که مورد استقبال بیش از پنج میلیارد کاربر دستگاههای تلفن همراه در سراسر جهان قرار گرفته است. بازیگران بزرگ این میدان عبارتاند از فیسبوک، ردیت، توییتر، اینستاگرام، پینترست، اسنپچت و واتساپ.
رسانههای اجتماعی؛ کاربران و مشاغل
تجربه کار با شبکههای اجتماعی که از رایانههای شخصی آغاز شده بود با تلفنهای همراه به این ابزار منتقل و توسعه فناوری، آنها را به «تلفن هوشمند» تبدیل کرد. پیدایش برنامههای رسانههای اجتماعی به کاربران اجازه داد پیوند اجتماعی خود را در هر جا نگه دارند؛ کسبوکارها با عرضه شیوههای جدید و سادهتر تعامل و روشهای جدید خرید کالا و خدمات از مزایای این پویایی کاربران برای خرید استفاده کردند.
تجربه کاربر نهایی: رسانههای اجتماعی از آغاز برای کمک به ایجاد و نگهداشت ارتباط دیجیتال کاربران با دوستان، همکاران، خانواده و حتی افرادی همفکر ایجاد شد که ممکن بود هرگز آنها را ندیده باشند. خدمات تابلوهای اعلانات مانند CompuServe و Prodigy امکان رشد جوامع آنلاین به شکل رایگان و بدون خروج از خانه را فراهم کرد. اختراع گوشی هوشمند رسانههای اجتماعی را از رایانههای رومیزی و لپتاپ رها کرد.
نرمافزارهای رسانههای اجتماعی بر بستر گوشیهای هوشمند رشد کردند. پیشرفتهای فناوری بهویژه دوربینهای قدرتمند درون گوشیهای هوشمند، تمرکز برنامههای تلفن همراه را به سوی ویدئو و تصاویر تغییر داد. کاربران اکنون میتوانند علاوه بر پیامهای نوشتاری، کار انتشار در زمان واقعی را هم انجام دهند. در این میان بهویژه اینستاگرام به گزینه کاربران رسانههای اجتماعی علاقهمند به سفر، سرگرمی، مد و سایر موضوعات بصری تبدیل شد.
تجربه کسبوکار
با گسترش پایگاههای کاربری رسانههای اجتماعی، شرکتهای فناوری به برخی از ارزشمندترین دادههای قابل رهگیری کاربران دسترسی داشتند. یک نوشته در IAS اینسایدر اشاره میکند: «کاربران فقط وارد سامانه نمیشوند و مرور نمیکنند، بلکه آنها اطلاعاتی چون نام، محل زندگی، آنچه دوست دارند و کسانی را که میشناسند بیان میکنند و روشنترین تصویر را برای بازاریابانی که به دنبال هدف قراردادن مصرفکنندگان خاص هستند، ترسیم میکنند.»
فیسبوک از اوایل سال ۲۰۰۶ و توییتر از سال ۲۰۱۰ تبلیغات در بستر نرمافزار خود را آغاز کردند. همچنین شرکتها سودمندی بالقوه حضور فعال در رسانههای اجتماعی را کشف کردند. شرکتها از بازاریابی سازمانی در رسانههای اجتماعی برای افزایش آگاهی درباره نشان تجاری، ایجاد و گسترش سرنخهای ارتباط تجاری، توسعه و پرورش روابط با مشتریان و یادگیری از رقبا استفاده میکنند.