کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
روزگار سختی است. شرایط اقتصادی غیرقابل پیشبینی و مدام در حال تغییر است. این تغییر ادامهدار است و هیچ قطعیتی در مورد بازار وجود ندارد. اما چیزی که تغییر نمیکند و نخواهد کرد، ماهیت نوآوری است. نیاز به نوآوری و نقش آن در موفقیت کسبوکارها واقعیتی غیرقابل انکار است.
نوآوری باعث میشود رهبران بتوانند حتی در شرایط نزولی هم دوام بیاورند و توفانها را پشت سر بگذارند. در ادامه با هم درسهای نوآورانهای را مرور میکنیم که از موفقترین بنیانگذاران نقل شدهاند. این درسها برای تمام ادوار مفید هستند و در هر زمان و مکانی به رهبران کمک میکنند از سختترین موانع عبور کنند.
نوآوری در بحران
«برایان چسکی»، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل «ایربیانبی» میگوید: «نوآوری و خلاقیت یک کالای لوکس نیست که فقط مختص زمانهای خوب باشد، بلکه یک ضرورت و نیاز است. آیا تابهحال به بنبست خوردهاید و در یافتن یک راهحل ناتوان ماندهاید؟ دقیقاً همینجاست که نوآوری و خلاقیت به کار میآید. وقتی بین بد و بدتر گیر کردهاید، دقیقاً همینجاست که نوآوری یک راه سوم پیش رویتان میگذارد.»
لحظات چالشبرانگیز میتوانند بهعنوان یک محرک برای تحول عمل کنند. «جو پرکوکو»، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل استارتاپ فینتکی «تایتان» اعتقاد دارد در چنین لحظاتی است که فرصت وجود دارد. او میگوید: «باید در یک موقعیت سخت قرار بگیرید تا بتوانید رشد کنید.» همچنین «دنی ریمر»، شریک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر ایندکس ونچرز با پرکوکو موافق است و میگوید: «فرصتها در سختیها نهفتهاند.»
ساخت فرهنگ نوآورانه
شرکتها با تمرکز بر ایجاد فرهنگ انعطافپذیر و نوآورانه ارتقا پیدا میکنند. «ایروینگ فاین»، بنیانگذار و مدیرعامل «باوری» را در نظر بگیرید. فاین صنعت کشاورزی عمودی را متحول کرده و ادعا میکند که دلیل موفقیتش توانایی او در پذیرش تغییرات است. او میگوید: «مردم ثبات را ترجیح میدهند، اما هر شرکتی نیاز دارد که مدام در خود تغییر ایجاد کند. تمایل به خرابکردن و از نو ساختن یک مؤلفه حیاتی برای سر پا ماندن شرکتهاست.»
«الکساندر وانگ»، بنیانگذار و مدیرعامل «اسکلAI»، یکی از موفقترین استارتاپها تابهامروز، معتقد است وقتی استارتاپ شما کوچک است و در ابتدای راه هستید، باید افرادی را استخدام کنید که به کاری که قرار است انجام دهند و سازمانی که در آن مشغول به فعالیت میشوند، اهمیت دهند.
همانطور که بزرگتر میشوید و رشد میکنید، افراد بیشتری میخواهند برای شما کار کنند، اما باید مراقب باشید کسانی را جذب کنید که واقعاً به کاری که سازمان شما انجام میدهد، اهمیت بدهند، زیرا در غیر این صورت شما مزدور استخدام کردهاید و هر کاری هم بکنید، نمیتوانید اهمیت کار را به آنها بفهمانید.
وانگ همچنین باور دارد جاهطلبی است که واقعیت را میسازد. به همین خاطر خیلی مهم است افرادی که در شرکت شما کار میکنند، جاهطلب باشند. به عبارت دیگر باید فرهنگی بسازید که در آن کارکنان رؤیاهای بزرگ داشته باشند. فرهنگ سازمانی شما باید مبتنی بر داشتن رؤیاهای بزرگ و تلاش برای محققساختن آنها باشد.
نیاز انسان به نوآوری
موج جدیدی به وجود آمده که شرکتها را وادار به نوآوری میکند. بهعلاوه شرکتهای جدیدی هم در نیاز به نوآوری و نیازهای قرن بیستویکم به وجود آمدهاند. شرکتهای قدیمی و جدید مدام به این فکر میکنند که چگونه میتوانند پاسخگوی نیاز نسل فعلی و بعدی باشند.
در این راستا «برایان چسکی» به تجربه ایربیانبی در طول پاندمی کرونا اشاره میکند. او میگوید کرونا باعث تنها شدن آدمها شد. ایربیانبی تلاش کرد نقش خود را در این شرایط درک کرده و به سمت نوآوری برای انطباق بیشتر با این وضعیت حرکت کند. چسکی توضیح میدهد: «تنهایی گاهی اتفاقهای بدی را در پی خود دارد. البته همیشه نه، اما تنهایی بسیاری از مواقع به اعتیاد، خودکشی و افسردگی منجر میشود.»
چسکی از معدود بنیانگذارانی است که در دوره پاندمی بهدنبال راهحلی برای بهبود شرایط با استفاده از فناوری بود. او معتقد است ماشینها وسیلهای هستند که خلاقیت انسانها از طریق آنها بروز میکند. ماشینها نمیتوانند جایگزین انسانها باشند. ماشینها میتوانند کارهای جالب و خارقالعادهای انجام دهند، اما قادر به انجام تمام کارهایی که یک انسان انجام میدهد، نیستند.
در واقع چگونگی استفاده از هوش مصنوعی به ما بستگی دارد. ما میتوانیم از تواناییهای هوش مصنوعی استفاده کنیم تا خلاقیت خود را نشان دهیم، نوآوریهایمان را از طریق آن به نمایش بگذاریم و در ایدهآلترین حالت بشریت را قادر به انجام کارهای بزرگتر کنیم.
نوآوری و رهبری
رهبر خوب خود را در زمانهای سخت نشان میدهد. رهبر باید بتواند شرایط سخت را مدیریت کند و از قبل زمینه را برای نوآوری فراهم کرده باشد.
«پاتریک اسپنس»، مدیرعامل شرکت «سونوس» بهخوبی میداند وقتی یک شرکت نسبت به خود احساس رضایت دارد، چه اتفاقی میافتد. او میگوید: «من ۱۴ سال زندگیام را پای شرکتم گذاشتم. زحمت کشیدم، اما دیدم اگر از منطقه امن خود بیرون نیایید، چه اتفاقی میافتد.»
او توضیح میدهد: «در ابتدای مسیر، روی این موضوع تمرکز میکنید که شرکت خود را به یک نقطه خاص برسانید. در واقع هدفگذاری میکنید تا محصولات متناسب بازار تولید کنید. وقتی به آن نقطه رسیدید، احساس موفقیت کرده و فکر میکنید موفق شدهاید. اشتباه این است که در همان نقطه متوقف شوید. شما باید ادامه دهید و نوآوری کنید.»
یکی دیگر از درسهای کلیدی در مورد نوآوری و رهبری از زبان «جوآنا کولز»، مدیرعامل شرکت «نورثاستار اکویزیشن»، در مورد سخنان دیگران است. او معتقد است نباید فقط طبق ذهنیت خود جلو بروید. باید از دیگران مشورت بگیرید، ارزیابی آنها را بشنوید و همانطور از سوی دیگران حمایت شوید. نکتهای که در این درس ارزش زیادی دارد، این است که دیگران میتوانند سؤال بپرسند و گاهی در دل سؤالات آنها پاسخهایی مییابید که بسیار مهم هستند. بهعلاوه گاهی این سؤالات شما را به فکر کردن در مورد چیزهای بیشتری وامیدارند و باعث میشوند مسائل را از زوایای مختلفی ببینید.
نوآوری برای آینده
ما باید تلاش کنیم بفهمیم چه تحولاتی در آینده در دنیای فیزیکی و دیجیتالیای که در آن زندگی میکنیم، رخ خواهد داد و راهحلهایی مطابق با آنها پیدا کنیم. با توجه به این واقعیت، باید خاطرنشان کرد که دیگر داشتن نوآوری کافی نیست، بلکه باید برای نوآوری چهارچوب داشته باشیم. نوآوری و ارائه راهحل برای یک مشکل، مدلی موقت است و برای همان مشکل یا مشکلات مشابه جواب میدهد، اما اگر یاد بگیریم برای تعامل با دنیای جدید نوآوری کنیم، میتوانیم به مدل بینهایتی دست یابیم.
چنانچه «آلبرت سانیگر»، بنیانگذار و مدیرعامل «نیت»، پلتفرم خردهفروشی لباس در مورد دنیای کسبوکار خودش میگوید: «آینده را پیشبینی میکنم که میتوان آسایش و حفظ حریم خصوصی را با هم داشت. این دو دیگر با هم در تضاد نخواهند بود. من میخواهم مطمئن شوم که مردم میتوانند هر دو را داشته باشند.»
بنابراین اگر میخواهیم کسبوکار خود را در اوج نگه داریم، نهتنها باید برای مشکلات فعلی راهحل پیدا کنیم، بلکه باید دنیای آینده و چالشهای آن را نیز بشناسیم و برای آنها پاسخی بیابیم. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، باید به یک مدل تعاملی با آینده دست یابیم، باید بدانیم چه در انتظار ماست و برای آن برنامهریزی کنیم، باید بتوانیم به نوآوری شکل، چهارچوب و جهت بدهیم.