کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نوآوری در گلخانه؟
علی مزینانی، مدیرعامل روزنامه هفت صبح | انتشار روزنامه به زبان ساده یعنی کالایی تولید کنیم که زمان مصرفش کمتر از شیر پاستوریزه و پروسه تولید تا مصرفش هم حداکثر ۱۲ ساعت است. کالایی که نباید هیچ روزش شبیه دیروز باشد و بهشدت محتاج نوآوری در فرم و محتواست تا از قافله تغییرات و نیازهای جامعه عقب نماند و ارزش خریدش را از دست ندهد. در پاسخ به پیشنهاد تحریریه «کارنگ» سه نکته از تجربه کاریام در حوزه مطبوعات مرتبط با اقتصاد نوآوری بخوانید:
یک؛ فضای گلخانهای آفت هرگونه نوآوری در هر صنعتی و کسبوکاری است و طبیعتاً این آفت در صنعت تولید محتوا (نشر و مطبوعات) مخربتر است. نمیتوان انتظار نوآوری داشت وقتی در گلخانه بزرگ رسانهای با یارانه، کاغذ دولتی، آگهی دولتی و دیگر «هویج»ها، نشریات و انتشاراتیها سرپا نگه داشته شدهاند و آنطرف هم نظارت و کنترل شدید محصول وجود دارد و همیشه ریسک توقف انتشار هست. مدیر یا سرمایهگذار هر اندازه هم دغدغه نوآوری داشته باشد، وقتی خود را با رقبای دوپینگشده طرف میبیند و هر نوآوری را به معنای بالاتر کردن ریسک بیزینس خود تلقی میکند، بالاخره تسلیم میشود و همان سیاست کجدار و مریز را پی میگیرد. در سیاست گلخانهای تلاش بای همسانسازی و استاندارد کردن محصولات اولویت است. نشانه این سیاست در حوزه مطبوعات اینکه دولت برای توزیع کمکها نظام رتبهبندی خاصی را طراحی کرده که هدف غاییاش کم کردن نوآوری و در چارچوب نگهداشتن رسانههاست.
دو؛ اعتراف میکنم تصورم این بود با روشهای نوآورانه میتوانیم فرصتهای بیشتری برای توسعه کسبوکار روزنامه فراهم کنیم؛ از توزیع سیدی هدیه همراه با روزنامه تا مسابقه نظرسنجی با جایزه و انتشار روزنامه در روزهای تعطیل نوروز و حتی انتخاب اسم. همه چیزمان خلاف روند معمول روزنامهداری بود. آیا نتیجه گرفتیم؟ راستش را بخواهید لذت نوآوری را چشیدیم اما نتیجه کار این بود که پسرفت کمتری نسبت به دیگران داشتیم و اگر الان نظر مرا بخواهید، خواهم گفت تا زمانی که رقابت و الزامات آن نباشد ترجیح خواهم داد ایده نوآورانه را تلف نکنم و انرژی و توان موجود را صرف زمینهسازی برای فعالیتهای نوآورانه کنم. قطعاً سخت است و در حوزه مطبوعات کمی تا قسمتی محال. اما به نظرم نمایش نوآوری در شرایط گلخانهای فقط بخشی از نمایش بزرگتر خواهد بود و هیچ زمانی اصلاح اساسی صورت نخواهد گرفت.
سه؛ نکته آخر: برای نوآوری باید ساختارها و شرایط معمول را تخریب کنید. همین یک جمله کافی است که شما مقابل دهها قانون، دستورالعمل، مجوز و… قرار بگیرید. شاید بگویید نوآوری یعنی همین شکستن و تخریب و نباید غر زد. اما کمی واقعنگری بد نیست تا شاید موج جدید «اقتصاد نوآوری» شبیه به مفاهیم «کارآفرینی»، «دانشبنیان» و «استارتاپ» به بیراهه نرود. شرط لازم پا گرفتن اقتصاد نوآوری شکستن گلخانه است. برای راستیآزمایی هم کافی است بررسی کنیم مداخله دولت از طریق مجوزها و یارانهها رو به کاهش است یا افزایش.
برای مثال، اگر برای راهاندازی یک مرکز نوآوری باید مجوز گرفت و بعد هم تسهیلات و یارانه و معافیت مالیاتی و غیره، مطمئن باشیم که نتیجه همان آش و همان کاسه است. توصیه شخصیام به دوستان «کارنگ» این است که به جای ترویج مفهوم «اقتصاد نوآوری» سعی کنند بر نبایدها تمرکز کنند و دوغ و دوشاب نوآوری را از هم تمیز دهند، در غیر این صورت اقتصاد نوآوری هم موجی خواهد بود که موجسواران دولتی، خصولتی و حتی خصوصی متبحری پیدا میکند و بعد هم تبدیل میشود به یک ردیف بودجه و تمام.