کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اکوسیستم نوآوری کشور سال ۱۴۰۱ را با اینکه این سال به عنوان سال دانش بنیانها نام گذاری شده بود با سختیهای بسیاری پشت سر گذاشتند و این سختی در ۶ ماه دوم سال با فیلترینگ و محدودیتهای اینترنت که همچنان هم ادامه دارد بیشتر شد.
حالا بسیاری از مدیران و کسبوکارهای فعال در اکوسیستم نوآوری با وضعیتی که اینترنت دارد چندان امیدی به رشد و توسعه خود در سال ۱۴۰۲ ندارند و تمام امیدشان این است که همین شرایطی را که دارند بتوانند حفظ کنند.
برخی مدیران اعلام میکنند سال ۱۴۰۲ میتواند سال محدود شدن یا از میان رفتن شرکتهای نوپا و شرکتهایی که توان مالی کمتری دارند، باشد. به باور این گروه شاید بتوان این سال را سال شروع تجمیع و بههمپیوستن شرکتها دانست که برای مدیریت هزینههای خود در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
یک سال مالی بحرانی

اشکان امیرزاده ابراهیمی، مدیرعامل آداک فنآوری مانیا و عضو هیئتمدیره نصر تهران / از نگاه من سال ۱۴۰۲ میتواند سال محدود شدن یا از میان رفتن شرکتهای نوپا باشد و شرکتهایی که توان مالی کمتری دارند. شاید بتوان این سال را سال شروع تجمیع و بههمپیوستن شرکتها دانست که برای مدیریت هزینههای خود در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
البته تنها نمیتوان گفت کسبوکارهای کوچک و نوپا از این وضعیت آسیب میبینند و در معرض نابودی قرار دارند، بلکه این وضعیت به همان میزان هم میتواند برای شرکتهای خیلی بزرگ که ورودی درآمدیشان کاهش مییابد، چالشبرانگیز و خطرآفرین باشد، زیرا دیگر نمیتوانند از پس هزینههای خود برآیند و ممکن است به مشکلات اساسی بربخورند.
کاهش نوآوری

امیرحسین کارآگاه، مدیرعامل شتابدهنده پرسیسژن / به نظرم در سال آینده بسیاری از کسبوکارهای کوچک از بین خواهند رفت و ما بهشدت ادغام کسبوکارها را شاهد خواهیم بود، به این معنی که کسبوکارهای بزرگ، کسبوکارهای کوچک و متوسط را به طور کامل میخرند، زیرا این دسته از کسبوکارها آنقدر گرفتار خواهند شد که ترجیح میدهند توسط یک شرکت بزرگتر خریداری شوند.
همچنین فکر میکنم سرعت ورود محصولات جدید به بازار کند شود که علتش نیز کمبود نقدینگی شرکتهاست و ورود سرمایهگذاران جدید هم بسیار محدود خواهد بود. از آنجا که شرکتها مجبورند امور روزانهشان را بگذرانند و محصولات موجود خود را مدیریت کنند، احتمالاً از بودجه تحقیق و توسعه خود میکاهند و در نتیجه سرعت ورود محصول جدید به بازار نیز کاهش مییابد.
قوی سیاه

آزاد معروفی، مدیرعامل لاوان ارتباط و دبیر کل سازمان نصر کشور / اینکه در سال ۱۴۰۲ چه اتفاقی برای اکوسیستم آیتی رخ خواهد داد، موضوعی است که به عوامل بسیار متعددی بستگی دارد. از جمله به توسعه و رشد این حوزه و اهتمامی که دولت ممکن است در ایجاد شبکه ملی اطلاعات و ایجاد زیرساختهای بیشتر یا فیلترینگ بیشتر داشته باشد یا موضوعاتی چون نرخ ارز و مسائل تحریمی.
واقعاً پیشبینی آنقدر پیچیده است که نمیتوان بهسادگی درباره سال آتی صحبت کرد. کسری بودجه دولت هم یک طرف مسئله است. البته یکسری از شاخصها نیز کورسوی امیدی ایجاد میکنند؛ مثل اینکه حوزه اقتصاد دیجیتال وارد برنامه هفتم توسعه شده است.
با توجه به اینکه طی این سالها حوزه آیتی برخلاف بیشتر بخشها و صنایع به جای رکود و نزول رشدی بیش از ۷ درصد را تجربه کرده، این امید ایجاد میشود که ورود حوزه اقتصاد دیجیتال به برنامه هفتم توسعه، حداقل این روند ادامه یابد و همچنان شاهد رشد این بخش باشیم.
اما مسئله اینجاست که حوزه آیتی به بخشهای دیگری هم گره خورده است. از آنجا که چشمانداز خوبی به طور کلی برای اقتصاد کشور تصور نمیشود، معلوم نیست اقتصاد کلان چه تأثیراتی بر حوزه آیتی میگذارد و این کار پیشبینی را دشوار میکند. اگر صنعت دیگری بود، میشد با اعداد و ارقام راجع به آن صحبت کرد ولی حوزه آیتی پیچیدهتر است.
من امید دارم ولی پیشبینی یک قوی سیاه است. نمیتوانیم بگوییم آینده چگونه خواهد بود. شخصاً به رشدی هرچند کم امید دارم، ولی به هرحال ممکن است اتفاقاتی باعث شود این رشد متوقف شود یا سیر نزولی پیدا کند.
فراموششدن نوآوری و اشتیاق برای توسعه
سارا راد، همبنیانگذار ابر دراک / از نگاه من سال آینده همین اندک امید باقی در اقتصاد دیجیتال و فضای اقتصاد نوآوری هم از بین خواهد رفت و مسیرهای توسعهای به بنبست میرسند. ازبینرفتن امید در سطوح و اشکال متفاوت نمود پیدا خواهد کرد؛ به طور مثال چالش نیروی انسانی شدیدتر خواهد شد و کسبوکارها شاهد مهاجرت سرمایههای انسانی خود خواهند بود.
تجارب سالهای اخیر ابر دراک نشان داده که افراد تشنه یادگیری که عمدتاً افراد ممتاز و نیروهای متخصصاند، خواهان کسب تجارب جدیدند. تیم فنی ما از این نیروها تشکیل شده بود. آنها مسیر مهاجرتی خود را طی کردند و به مرور زمان بازه سنی مهاجرت نیروهای انسانی مجموعه کاهش پیدا کرده است. اگر پیشتر افراد با مدارک دکتری و ارشد سودای مهاجرت داشتند، امروز نیروهایی انسانی با مدرک لیسانس کشور را ترک میکنند و حتی وارد مقاطع تحصیلی بالاتر هم نمیشوند.
در خصوص توسعه کسبوکار هم باید بگویم در سال آینده برای کسبوکارها سال تلاش برای بقاست، نه پیشرفت و توسعه. شرایط کشور از نظر اقتصادی به گونهای شده که کسبوکارها از جمله استارتاپها نمیتوانند از قبل برای توسعه خود برنامهریزی کنند. این شرایط برنامهریزی را به سمت رفع نیازهای موجود و تلاش برای پایداری میبرد و پارامترهای تلاش برای نوآوری و توسعه محصول و بازار را حذف میکند. ازبینرفتن امید، سرمایهگذاران را هم با تردید مواجه و آنها را از سرمایهگذاری بر بخشهایی اکوسیستم منصرف یا محتاط خواهد کرد.
آینده حوزههای زیرساختی که اینترنت پایه اساسی کسبوکارشان است، در هالهای از ابهام قرار دارد و بازار ایران برای این نوع کسبوکارها از قبل هم کوچکتر شده و سرویسهایی که به جهانیشدنشان امید داشتیم، به انزوا کشیده میشوند.
از نگاه من، صاحبان کسبوکار، نوآوران و کارآفرینان در سال 1402 عینک واقعبینی خود را به چشمانشان نزدیکتر خواهند کرد. در واقع آنها به اقدامات کمریسک متمایل شده و مفاهیم نوآوری و اشتیاق برای توسعه را به فراموشی میسپارند.
رونق سرمایهگذاری شرکتی

احمد واشقانی فراهانی، مدیرعامل اسمارتآپ / فکر میکنم برای سال آینده سرمایه ویسیها به سمت بازارهای پایدار و در حال رشد میرود و با توجه به وضعیت اقتصادی ایران، احتمال اینکه ویسیها افزایش سرمایه جدی داشته باشند، واقعاً کم است.
با در نظر گرفتن این گزاره، احتمالاً نهادها یا شرکتهای سنتی سرمایه خود را وارد بازار استارتاپی کنند. همچنین نیمهدولتیها مانند بانکها و امثالهم به احتمال بسیار زیاد به صورت دستوری وارد این بخش میشوند. اهالی صنعت نیز به واسطه مشوقهای دولتی و ابزارهای دولتی مثل اعتبار مالیاتی و امثالهم وارد این بازار میشوند.
در سال آینده، بخشهایی وارد بازار میشوند که در شرایط رکود تورمی ایران و با وجود کاهش توانمندی خرید مردم، کماکان بازارهای بزرگ و جذابی باشند و جریان مالی مطلوبی داشته باشند؛ احتمالاً شرکتهایی از جنس صنایع غذایی، دارویی و حوزه سلامت که نیازهای اولیه جامعه را پوشش میدهند.
با شناخت این پرسونا، ما میفهمیم باید نیاز و نگاه این سرمایهگذاران مرتفع شده و به آنها پاسخ داده شود. اگر واقعاً این مجموعهها به دنبال اهداف اقتصادی – نه صرفاً ویترین – باشند، احتمالاً روی بخشهای مختلف خود یا روی تکمیل زنجیره ارزششان سرمایهگذاری خواهند کرد.
به این معنی که روی استارتاپهایی سرمایهگذاری میکنند که ارزش سرمایهگذاری کردنشان از هزینه R&D و توسعه بازار و دسترسی به مخاطب جدید بیشتر باشد و باعث افزایش جریان مالی یا کاهش بخشی از هزینههایشان شود. بهعنوان مثال توسعه داخلی ابزارهایی برای مدیریت خط تولید شاید برایشان چند ۱۰ میلیارد تومان هزینه داشته باشد، ولی بتوانند با ۱۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری روی یک استارتاپ، این موضوع را حل کنند.
بنابراین با چنین منطق اقتصادی که هزینه سرمایهگذاری پایینتر از هزینه توسعه و R&D باشد و در راستای دستیابی به اهداف جدید، احتمالاً اقدام به سرمایهگذاری خواهند کرد. البته تأکید میکنم آن دسته که هدف اقتصادی دارند.
مخاطب اینها که هستند؟ زمانی که درباره هزینه – فایده و مقایسه هزینهای میان تحقیق و توسعه داخلی یا سرمایهگذاری روی کسبوکار صحبت میکنیم، احتمالاً استارتاپهای کوچک یا حداکثر متوسط مد نظر باشند؛ کوچکترها با محصول رقابتی و میانردهها با محصول و دسته مشتریهای جذاب رویشان سرمایهگذاری انجام میشود. بهواسطه اینکه هرکدام از این مجموعهها برای سرمایهگذاری یکسری خط آستانه دارند که اگر این آستانه بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ باشد، وارد نمیشوند. بنابراین احتمال ورود صنایع به استارتاپهای بزرگ کم است.
از این موضوع بگذریم، موضوع بعدی تبادل اشتراک (Share Swap) است که احتمالاً سال آینده بسیار استفاده میشود. در تمام ردهها و در تمام موضوعات، شرکتهای فناور ممکن است بتوانند تیمی را اقناع کنند که در سازمانشان ادغام شوند. بهعنوان مثال اسنپ، دیجیکالا یا شرکتهایی که در فضای فناوری وجود دارند، این کار را انجام میدهند. ویسیها ممکن است با یکدیگر همافزایی کنند، چون امکان سرمایهگذاری جدید و زیادی ندارند و برای بهبود صورتهای مالیشان ممکن است چنین اتفاقی را رقم بزنند.
شاید بتوان گفت به طور کلی آمیخته شدن کسبوکارها و پارتنرشیپ به موضوعی بسیار جدی بدل خواهد شد و نوع جدیدی از توسعه کسبوکار و در ادامه، توسعه اکوسیستم را شاهد خواهیم بود. احتمالاً استارتاپهایی که زنجیره ارزش یا مخاطب مشابهی دارند و توانمندی این را دارند که با همگرایی، ارزش و جریان مالی بیشتری ایجاد کنند، این کار را انجام دهند و میزان پارتنرشیپها و جوینتونچرها و ایجاد ماهیتهای جدید افزایش یابد.
در پایان میتوان گفت حوزههایی برای مدل کلاسیک ویسی جذابیت خواهند داشت که پا را فراتر از مرزهای ایران گذاشته باشند و هسته اصلی کسبوکارشان خارج از ایران فعالیت کند و حتی مشتریانش نیز محدود به بازار داخلی نباشند.
این امر نیازمند آن است که توسعهای جدی در مهارتهای کسبوکاری و شناخت فضای بینالملل در بنیانگذاران استارتاپها ایجاد شود. با توجه به پرسونای جدیدی که احتمالاً در فضای استارتاپی سرمایهگذاری میکند نیز استارتاپهای کوچک تا میانرده گزینههای جذابی خواهند بود و ممکن است بازارشان یک مقدار گل کند و بزرگتر شوند.
راهی جز ایجاد کنسیرسیومها نداریم

بهناز آریا، مدیرعامل گروه شرکتهای کهکشان و رئیس کمیسیون افتا در سازمان نصر تهران / در حال حاضر و همچنین در سال آینده، مشکل کمبود نیروی انسانی متخصص، مشکل همه شرکتهاست. با توجه به کمبود نیروی انسانی و بالارفتن هزینه نیروی انسانی متخصص، به نظرم سال آینده بسیاری از کسبوکارهای متوسط نابود میشوند.
یا باید شرکتها بسیار کوچک و با هزینههای کم باشند یا به صورت استارتاپی تا بتوانند زنده بمانند یا شرکتها بزرگ باشند که حتی به نظر من شرکتهای بزرگ هم در سال آینده مجبورند از سایز کسبوکار خود بکاهند و مقداری از هزینههایشان را کاهش دهند.
مخصوصاً در حوزه امنیت همیشه با این مسئله مواجهیم که چرا شرکتهای اینترپرایز و خیلی بزرگ نداریم تا بتوانیم پروژههای بزرگ تعریف کنیم. این همیشه در کشور ما مسئله بوده و به نظر من همچنان این مسئله نهتنها حل نمیشود، بلکه پررنگتر از قبل باقی خواهد ماند.
تنها راهی که برای شرکتها وجود دارد، ایجاد کنسرسیومهاست تا بتوان به روش همکاری شرکتهایی که وجود دارند، پروژههای بزرگی را انجام داد. در موضوع امنیت در کشور پتانسیل بالایی برای کار وجود دارد و چه در حوزه امنیت بومی و چه خدمات، با توجه به اتفاقات اخیر میطلبد به این موضوع اهمیت ویژه داده شود و به نظر میرسد حاکمیت هم در حال تمرکز روی این موضوع است.
در نتیجه ممکن است در سال آینده پروژههای بسیاری تعریف شوند. اما این پروژهها چطور با کمبود اساسی نیروی انسانی انجام خواهد شد؟ به نظرم راه دیگری جز ایجاد کنسرسیومها وجود ندارد. احتمالاً شرکتها بخواهند به این روش کار کنند.
چالش کمبود نیروی انسانی متخصص را نیز باید با آموزشهای بسیار زیادی حل کنیم. در حوزه امنیت، مسئله اساسی این است که آموزش کوتاهمدت جواب نمیدهد و یک متخصص امنیت زمان بیشتری میخواهد تا بتواند به مباحث مسلط شود. پس حتماً در این بخش چالشهای فراوانی خواهیم داشت.
در حوزه آموزش نیز در یکی، دو سال اخیر به علت شیوع کرونا، بهشدت تقاضا برای آموزش آنلاین افزایش پیدا کرده و فرهنگ آموزش آنلاین نیز در کشور تا حدودی جا افتاد. در حال حاضر مسئلهای که وجود دارد این است که اگرچه آموزش آنلاین کمک میکند به اینکه بتوانیم تعداد آموزشگیرندگان را بالا ببریم و نیروی بیشتری تربیت کنیم، ولی بالا رفتن هزینههای آموزش و هزینه تمامشده برای مصرفکننده نهایی باعث شده تا چالشهای آموزش پذیرفتن نیز روزبهروز بیشتر شود.
اگرچه ما کمبود نیروی متخصص داریم و علاقهمندیم نیروی بیشتری پرورش دهیم، اما افزایش هزینهها بهشدت روی حجم آموزش اثر گذاشته و آن را کاهش داده است. همین امر سبب شده آموزشها به سمت خودخوانی و سلفاستادی و ویدئوهای آنلاین در حال حرکت باشد.
در حالی که به اعتقاد ما حتماً لازم است کلاسهای آموزشی مهارتی داشته باشیم و نیاز داریم بچهها آموزش عملی ببینند تا بتوانند وارد بازار کار شوند و با این هزینهها هر روز آموزش از سبد خانوارها خارج میشود. پس ما در مورد افراد و مصرفکنندگان نهایی همچنان دچار معضل آموزش هستیم که آموزش در اولویت قرار ندارد و اگر هم هست، با هدف مهاجرت است. در سازمانها نیز با توجه به هزینههایی که در کلیه بخشها وجود دارد، چند سالی است که با خارجشدن آموزش از اولویت سازمانها مواجهیم. در نتیجه به نظرم باز هم اوضاع نیروی انسانی از قبل بدتر خواهد شد.
دولت بسیار در حال تلاش است طرحها و مدلهایی را برای فراگیر شدن آموزش ایجاد کند و امیدوارم نتیجه این طرحها کاهش هزینهها برای مصرفکننده با حفظ کیفیت باشد تا بتوانیم این چالش را در سال آینده تا حدودی مرتفع کنیم.
تغییرات مدیریتی

سعید قدوسینژاد، مدیرعامل فینوتک / به اعتقاد من در سال آینده این احتمال وجود دارد که حجم همکاریهای بانکها و شرکتهای آیتی افزایش یابد. بهعلاوه سرمایهگذاری در این بخش از سوی سرمایهگذاران کمتری انجام میپذیرد، ولی مبالغ بالاتر خواهند رفت.
معتقدم سال ۱۴۰۲ بحرانهای محیطی از هر نظر افزایش خواهند یافت که میتواند بحران نیروی انسانی، تورم، افزایش نرخ ارز و امثالهم را شامل شود. همچنین یکسری صنایع مانند لندتکها در میان کسبوکارهای فینتکی با رشد بیشتری مواجه خواهند شد.
از سویی دیگر، بازیگران بزرگ اکوسیستم از جمله بانکها، PSPها و رگولاتور تغییرات مدیریتی بیشتری را تجربه خواهند کرد. در نهایت رگولاتور در سال ۱۴۰۲ احتمالاً به این سمت حرکت کند که همکاری بیشتری با کسبوکارها داشته باشد و از حجم اقدامات سلبی و آنی رگولاتور کاسته خواهد شد.
ظهور لندتکهای کریپتویی

مجتبی صفری، مدیرعامل بایتیکل / با توجه به اینکه حوزه کاری ما در زمینه فینتک، ارزهای دیجیتال و آموزش بود، حسمان این است که سال آینده یکسری از فینتکها، خصوصاً لندتکها میتوانند در فضای کریپتو نیز دیده شوند. در سالی که گذشت صرافیهای رمزارزی به شکل قارچی زیاد میشدند و سال آینده احتمال میدهم که نه به شکل قارچوار، ولی فرایند آغاز به کار چند لندتک کریپتویی باشد که اتفاقاً خود ما نیز به دنبالش هستیم.
کار جذابی است که چون کاربران از آن استقبال میکنند، طبیعتاً کسبوکارها نیز به سمت ارائه این سرویس خواهند رفت و ترند خواهد شد. با توجه به سبک زندگی که در ایران وجود دارد، ترند شدن لندتکهای ریالی از چند ماه پیش با آغاز به کار مجموعههایی چون اسنپپی که سرویسهای اعتباری ارائه میدادند، شروع شد. آنها نیز کارشان به احتمال زیاد رونق بیشتری میگیرد.
به علاوه احساس میکنم کمکم برخی صرافیها به سمت ارائه سرویسهای متنوعتر میروند و از فضای سنتی تبادل و به قول حاکمیتیها، سوداگری بازار ارز فاصله میگیرند تا بتوانند نیاز کاربران را برطرف کنند و جدای از صرافی، محصولات جدیدتری ارائه دهند. احتمالاً فارغ از اتفاقاتی که در جهان رخ خواهد داد و روند صعودی یا نزولی بازار کریپتو، رمزارزها در ایران هایپ جدیدی را تجربه کنند. ما این مسائل را پیشبینی کرده بودیم و به همین دلیل روی سامانه آموزش ورود به بازار و منتورینگ هوش مصنوعیمان، پیش از عید کمپین میرویم.
در سال گذشته همه صرافیها سعی کردند با مارکتینگ گسترده حجم بازار بگیرند، اما با همان محصول صرافی. الان دیگر هر کسی که میخواسته وارد این فضا شود، در دو صرافی عضو است و هزینه مارکتینگ بالا رفته و رقابت برای جذب کاربر از این سطح خارج شده است.
در حال حاضر به نظر میرسد برای جذب کاربر باید با ارائه سرویسهای متنوع این کار را انجام دهند و ما که کارمان در حوزه ورود به بازار و آموزش با هوش مصنوعی بود، طی مذاکراتمان با صرافیها متوجه شدیم که بسیار مشتاق هستند که بتوانند سرویسها و UX و CX بهتری به کاربر بدهند. قبلاً با پولپاشی و تبلیغات کلیکی و بنری مشتری میگرفتند، اما الان بازار تا حدودی اشباع شده و به دنبال مزیت رقابتی میگردند.
عدم قطعیت بزرگ
مسعود حسینی، همبنیانگذار عصر داده / در سال آینده در حوزه فینتک که ما در حال فعالیت در آن هستیم، عدم قطعیتی بزرگ وجود دارد که وابسته به شرایط حاکم بر کشور است و یکی از نشانههایش هم همین موضوع نوسانات ارزی است که کار را برای ما سخت میکند.
میدانید که کسبوکارها اگر بخواهند مخصوصاً در حوزههای نوآورانه رشد کنند، نیاز به سرمایهگذاری دارند.
در شرایط موجود، نوسانات ارزی سرمایهگذاری داخلی را دچار مشکل کرده و سالهاست سرمایهگذاری خارجی را نیز از دست دادهایم و بازار را به کشورهای همسایه واگذار کردهایم.
بر این اساس سال آینده قاعدتاً سال چندان خوبی برای کسبوکارها نیست. همانطور که در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نبوده و چالشهایی که در این دو سال داشتیم، قطعاً در سال ۱۴۰۲ بسیار بدتر میشود.
نکته مهمی هم که وجود دارد، این است که شاید کسبوکارها بتوانند در شرایط رکود یا وضعیت اقتصادی بحرانی کار کنند، ولی امید فاکتوری نیست که بتوان آن را بهراحتی به کسبوکارها بازگرداند.
چالش اصلی کسبوکارها در این دو، سه سال اخیر علاوه بر حوزههای مالی، تأمین منابع انسانی هم بوده و در سال آینده با توجه به شرایط کشور و نبود امید، اوضاع میتواند بسیار پیچیدهتر شود و شرایط سختتری را ایجاد کند.
قاعدتاً انتظار میرود که سال آینده بخش قابل توجهی از کسبوکارها و شرکتهایی که محصولاتشان اولویت بالایی ندارند و مثلاً در حوزه FMCG نیستند، در سبد مصرفکنندگان قرار نگیرند و از بازار حذف شوند یا حداقل به یک خواب زمستانی فروروند تا زمانی که دوباره شرایط کار فراهم شود.
ونزوئلایی شدن شاخ و دم ندارد

حامد اکبری، مدیرعامل ایتوپیا / من بینانگذار یومیل و یوآیدی هستم. یوآیدی در حوزه احراز هویت دیجیتال فعال است و یومیل شبکه وندینگ ماشینهای غذای گرم است. دلیل سوئیچ ما از یوآیدی به یومیل، علاوه بر علاقه ما به خلاقیت، مسئله ترند و تحمیل آن به ما بود. احساس کردیم که این ترند در ایران در حال رخ دادن است و باید به سمت آن برویم.
مسائلی مثل اختلالات اینترنت، مهاجرت، وضعیتهای اقتصادی رو به افول و نداشتن افق از آینده باعث میشوند که مجموعههایی مثل ما به این فکر کنند جایی بروند که شاید کمی امنتر باشد. شاید فضای استارتاپ و آیتی در کشور دیگر امن نباشد. این تصور کلاسیکی است که به نظر من بهزودی در تمام سطوح در اکوسیستم نمود خواهد داشت.
یعنی ناچاراً شاهد مهاجرت موضوعی از فناوریهای پیشرفتهتر به فناوریهای متوسطتر خواهیم بود که دلیل آنهم حفظ بقاست. این موضوع در حال حاضر نیز قابل مشاهده است و بازار مثل قبل آوانگارد و پیشرو نیست و اتفاقات جدیدی در آن رخ نمیدهد. در واقع کارآفرینان دیگر چنین تقاضا و طمعی ندارند.
روند دیگر فراگیر شدن کسبوکارهایی است که به هر نوعی به موضوع اقتصادیکردن میپردازند؛ یعنی کسبوکارها مجبور خواهند شد مزیت خود را در حوزه اقتصادیکردن تعریف کنند. به عبارتی هر کسبوکاری به هر کاری مشغول است، احتمالاً به سمت اقتصادیکردن آن پیش خواهد رفت. برای مثال ما هم در یومیل در حال اداره پلتفرمی هستیم که بتواند غذای اقتصادی ارائه دهد. این مسئله در ترندهای جهانی در دوران رکود نشان داده شده و میبینیم که در دوران رکود غذاهای خیابانی رشد میکنند.
بهعلاوه کسبوکارها به سمت BNPL، نه بهعنوان یک راهکار خلاقانه بلکه بهعنوان یک راه بقا خواهند رفت. البته این مسئله بد است و نباید به آن به چشم یک مدل کسبوکاری زیبا نگاه کرد. وقتی بازار به سمت اقتصادیشدن میرود، سطح کیفیتها پایین میآید و در نتیجه قیمت نیروی انسانی هم کم میشود. بر این اساس یک دور باطل به وجود میآید و مهاجرت نیروی انسانی بیشتر میشود که در نهایت به همین وضعیتی میانجامد که در حال حاضر میبینیم. ونزوئلایی شدن شاخ و دم ندارد و همین است.
روند دیگر فروپاشی استیلای دولت است. دولت بیش از حد همهچیز را در دست گرفته و برخلاف بخش خصوصی پول زیادی دارد. به نظر من بخش خصوصی خالی شده و دولت تبدیل به تنها قطب پولی، رگولاتوری و سیاسی شده است.
دولت زورش را به همهجا میرساند و مشکل این است که دانش کافی ندارد. در نتیجه هرچه جلوتر میرود، بیشتر بازی را از دست میدهد. در نتیجه در سال ۱۴۰۱ اکوسیستم پیمانکاری میشود و شرکتها پیمانکار دولت خواهند شد. در واقع تا حدی به سمت کمونیستی شدن پیش میرویم.
مسئله نقدینگی

علی حاجیزاده مقدم، مدیرعامل آدانیک / با توجه به شرایط تورمی که به فقیرشدن طبقه متوسط منجر شده، قاعدتاً شکاف طبقاتیمان بسیار عمیقتر میشود. اگر تمرکز کسبوکار روی طبقه متوسط باشد، به نظر میرسد که باید این فرض را در نظر گرفت که این طبقه قدرت خرید خود را بهشدت از دست داده، بنابراین باید روی نیازهای پایهای این بخش تمرکز کرد و در خدمات و سفر و امثالهم گزینههای ارزان یا بهصرفهتر عرضه کرد یا خرید اعتباری و پرداخت دیرتر، همانطور که الان هم خیلی ترند است، سال آینده کماکان مهم خواهد بود. راه دیگر این است که روی طبقه ثروتمند جامعه تمرکز داشت که اینها وضعیت مالیشان بهتر هم میشود و محصولات یا خدماتی متناسب با آنها عرضه کرد.
باز هم با فرض اینکه تنش اضافهای در بخش اقتصادی پیش نیاید و بانکها در همین وضعیتی که هستند، باقی بمانند، احتمالاً اگر نرخ دلار تثبیت شود، گزینههای سرمایهگذاری متنوعتر برای سرمایههای خرد پیشنهاد شود؛ چیزی از جنس سرمایهگذاریهای ترکیبی یا کمک به پسانداز و امثالهم. مثل کاری که برخی استارتاپها در حال حاضر انجام میدهند، مانند اینکه ملک متری میفروشند یا صندوقهای پسانداز ترکیبی عرضه میکنند که در آن کریپتو، طلا، ارز و… برای مبالغ کم هست که کاربر هدفش نیز طبقه متوسط ضعیفشدهای است که باید بهنوعی خود را نجات دهد. یک پیشبینی این است که بورس خود را به سایر بازارها میرساند. بنابراین در حوزه سرمایهگذاری در بورس هم پیشبینی میکنم که احتمالاً فرصتهایی برای کار باشد؛ بهخصوص با همین روش جمعکردن سرمایههای خرد با مدل ترکیبی.
کسبوکارهای کوچک و متوسط قاعدتاً بسیار آسیب میبینند. هلدینگها و شرکتهای بزرگ که سرمایههایشان در حوزههای زیربنایی یا در حوزههای متعدد پخش شده، به احتمال بیشتری میتوانند نجات پیدا کنند. به طور خاص تأمین نقدینگی برای کسبوکارهای کوچک و متوسط دشوار میشود. این هم جزو مواردی است که هلدینگها و جاهای بزرگ بهتر میتوانند برای خود مدیریت کنند، ولی کسبوکارهای کوچک و متوسط در این بخش بحران دارند. یکی از دلایلی که ممکن است نابود شوند نیز همین است. با افزایش تورم، هم نیازشان به نقدینگی افزایش مییابد و هم مدیریت این نقدینگی برایشان دشوار میشود.
به نظر میرسد در سال آینده جذب سرمایه هم سختتر از گذشته باشد، زیرا سرمایه خارجی که وارد نمیشود و سرمایههای داخلی نیز در حال خروج هستند. امسال جذب سرمایه دشوار بود و سال آینده از این هم دشوارتر خواهد شد. بنابراین شاید تمرکز روی اکوسیستم استارتاپی خارج از ایران برای کسانی که بخواهند کسبوکاری راه بیندازند، عاقلانهتر باشد، حتی در حد کشورهای اطراف مانند عمان و ترکیه و مانند اینها.
تابآوری برای کسبوکارهای بزرگ دشوارتر است

محمدرضا قلعهنوی، رئیس رسته خدمات فناوری اطلاعات نصر تهران / فناوری اطلاعات نبض تپنده زندگی است و به هر شکل نقش ویژهای را در جامعه فعلی ما ایفا میکند. شاید یکی از دلایل مهمی که فعالان اکوسیستم کماکان در بسیاری از جهات پرتلاش و پرانرژی ظاهر میشوند، وجود همین شاخصه مهم است.
در خصوص ورود سرمایهگذاران باید بگویم در همین وضعیت نیز سرمایهگذارانی ورود کرده و با وجود شرایط دشواری که در کشور وجود دارد، این ریسک را برای خود برداشتهاند و حتی شاید موفقیتهایی نیز حاصل شده که باید منتظر نتایج آنها بود. از جهتی سنتیها نیز مجبور خواهند شد تغییراتی در ساختار و شکل فعالیت خود داشته باشند تا بتوانند کسبوکار خود را در وهله اول حفظ کنند و سپس توسعه دهند و تنها راه موجود استفاده از فناوری با رویکرد تحول دیجیتال در سازمانهایشان است.
به نظرم میزان تابآوری دیگر برای شرکتهای کوچک و بزرگ تفاوتی ندارد. هر مجموعهای بر اساس مقیاسی که دارد، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که شاید این موضوع برای شرکتهای بزرگتر بیشتر باشد و طبیعتاً کار را سختتر کند؛ برای شرکتهای کوچکتر هم همینطور، کما اینکه شاید شرکتهای کوچکتر به جهت چابکی در برخی موقعیتها سریعتر بتوانند خود را نجات دهند.
اما همه این موارد نسبی است و نمیتوان با قطعیت روی آنها پافشاری کرد. حوزههایی که به عقیده بنده به طور ویژه ترند خواهند شد، تحلیل داده و هوش مصنوعی، بلاکچین و انافتی و توکنایز دارایی، دادهسازی (Datafication)، رایانش ابری و شبکههای مبتنی بر نرمافزار، رشد و توسعه شبکههای 5G و 6G، توسعه بخش انرژیهای تجدیدپذیر هستند و همچنین به طور ویژهتر بازار و اکوسیستم گرایش ویژهای به سمت اقتصاد بر پایه گیگ خواهد داشت.
حرکت به سوی بلاکچین و هوش مصنوعی

شهرام شکوری، مدیرعامل طرفهنگار / ما معمولاً روی افقهای سه تا پنج ساله کار میکنیم و روی وضعیت اقتصادی و بازارهای مالی مختلف تحلیل داریم. اما اگر بخواهم درباره سال آینده به شکلی کلی صحبت کنم، باید بگویم سال آینده میتواند برای اکوسیستم کارآفرینی کشور سال سختتری باشد و فکر میکنم تابآوری موضوع بسیار مهمی است. شرکتهایی که نگاه بینالمللی دارند، اگر محدودیتها اجازه دهد، میتوانند عملکرد موفقتری داشته باشند و شرکتهایی که نگاه داخلی دارند، با توجه به تورم و مشکلات اقتصاد کلان، کارشان پیچیدهتر است.
در حالت کلی و در افق سه تا پنج ساله نیز کسبوکارها در تمام جهان در حال تغییر هستند و به سمت مجازیشدن و فناوریهایی چون بلاکچین، هوش مصنوعی، زیستفناوری و بیوژنتیک میروند. در این مدت دنیا بهشدت تغییر میکند و کسبوکارها دچار تحول اساسی و بنیادین میشوند. برای همین هم میگوییم انقلاب صنعتی چهارم در پیش است.
در این میان ایران هم مستثنا نیست و فکر میکنم ایران هم بهخصوص در حوزههای هایتک و نرمافزار از این تغییرات تبعیت میکند و روی لبه فناوری حرکت میکند. بنابراین متأثر از این تغییرات بزرگ جهانی خواهد بود. با توجه به تعامل اندک ما با جهان و معضلاتی که وجود دارد، مشکلات کسبوکارهای ما دوچندان است.
اگر برای آینده سناریوهایی را متصور هستیم، در ابعاد جهانی مشکلات بسیار است و پیچیدگیهای فراوانی وجود دارد و ابهام و عدم قطعیت بالاست. در مورد ایران این را هم باید به موارد یادشده بیفزاییم که مسئله تحریمها، مشکلات اقتصادی و کارآفرینی و رگولاتوری، مشکلات و پیچیدگیها را دوچندان میکند.
هوش مصنوعی، جایگزین نیروی انسانی

صادق محمدی، مدیرعامل مدیانا / گذشته از مسائل و مشکلاتی مانند اینترنت، تورم، منابع انسانی و عدم شفافیت که در شش ماه گذشته تجربه کردیم، اتفاقات دیگری هم در سال آینده پیش خواهند آمد که میتوان به آنها از چند جنبه نگریست. یکی از اتفاقاتی که سال آینده برای شرکتها و استارتاپها میافتد، این است که آنها بالاجبار از برخی هزینههای خود خواهند کاست. به عبارت دیگر شرکتها به بودجه خود دقت بیشتری خواهند کرد و با حسابوکتاب بیشتری برای تبلیغات، برندینگ و پروموشن خود هزینه میکنند.
فکر میکنم ترند سال آینده این باشد که بحثهای مالی برای شرکتها جدیتر و همچنین نقش مدیران و مشاوران مالی پررنگتر شود، زیرا شرکتها بر اساس تجربیاتی که از اتفاقات سال قبل داشتهاند تلاش میکنند قدمهای بااحتیاطتری در مسیر مالی خود بردارند.
ترند دیگر سال آینده که به نظرم تا پایان سال فراگیر خواهد شد، بحث هوش مصنوعی و سرویسهای مربوط به آن است. این سرویسها به سمتی میروند که پاسخگوی سؤالاتی باشند که قبلاً توسط نیروی انسانی پاسخ داده میشدند. فکر میکنم هوش مصنوعی بسیاری از حوزهها، بهخصوص مارکتینگ و پشتیبانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابراین اگر این ترند مسیر درستی را در پیش بگیرد و در کشور ما نیز مسیری را برود که در سایر کشورها طی میشود، نیروی انسانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با توجه به نکاتی که در مورد هزینه شرکتها و بودجه ذکر شد، شرکتها آرامآرام به سمت جایگزین کردن برخی نیروها و تخصصها با هوش مصنوعی قدم خواهند برداشت.
در حال حاضر هم هوش مصنوعی میتواند کار بسیاری از نیروهای کپیرایتر را انجام دهد. بنابراین حدس میزنم ترند سال بعد حتماً استفاده از هوش مصنوعی و بهکارگیری این فناوری در گروههای مختلف میشود. به طور خلاصه هوش مصنوعی بر حوزه منابع انسانی و نیروی انسانی اثر میگذارد و به نظر میرسد که میتواند جایگزین منابع انسانی شرکتها باشد. از طرفی با توجه به اینکه توجه شرکتها به هزینهها و بودجه بیشتر میشود، ناگریز خواهند شد که به سمت هوش مصنوعی حرکت کنند.
موضوع دیگری هم که فکر میکنم حتماً در سال آینده تجربه میشود، شرکتها و استارتاپهای حکومتی هستند. با توجه به تجربه سالی که گذشت، سرمایهگذاریهای جدی از سوی حاکمیت در حوزه استارتاپها صورت میگیرد و سعی میشود جایگزینهایی برای استارتاپهای ارگانیک شکل گیرد. در سال گذشته هم شاهد این روند بودیم، اما به نظرم سال بعد سرعت این روند خیلی بیشتر شود و حاکمیت برای ایجاد جایگزین در هر حوزهای تلاش کند.
تمرکز روی پروژههای کوتاهمدت

نوید رجاییپور، مدیرعامل فردابانک / به نظرم در سال ۱۴۰۲ بهخصوص فینتکها و سرویسهای مرتبط با بانکداری، کسبوکارها و پروژههای زودبازده که در سالهای پیش، روی رگولاتوریشان کار شده، شانس بیشتری برای جذب سرمایه داشته باشند. بنابراین شرکتهای فینتکی و به طور کلی استارتاپها باید به این مسئله دقت کنند که برای جذب سرمایه، باید تلاش کنند خروجی پروژههایشان بسیار سریع باشد.
متأسفانه در اکوسیستم سال آینده زمانی برای کار عمیق نداریم و مجبوریم به سراغ سرویسها و پروژههایی برویم که در سالهای گذشته رویشان تلاشهایی شده ولی به دلیل برخی مسائل مانند رگولاتوری و امثالهم به نتیجه نرسیده و کارهای نوآورانهای که بعد از یکی، دو سال جواب میدهند، فعلاً کنار بگذاریم. برای سرمایهگذاران نیز سود کوتاهمدت اهمیت بیشتری مییابد. از آنجا که بازار ثبات ندارد، طبیعی است به سمت پروژههایی بروند که در کوتاهمدت به نتیجه و سود میرسند.
به دلیل حل نشدن برخی مسائل و مشکلات از سوی حاکمیت، کسبوکارها مجبورند برای رسیدن به اهدافشان از راههای میانبر و کوتاهمدت استفاده کنند. بعد از یک سال نیز چارهای ندارند جز اینکه این مسیر را بازطراحی کنند، زیرا به خاطر محدودیتها مسیر خود را میانبر و زودگذر دیده بودند تا بتوانند تایم تو مارکت را حفظ کنند. ولی اگر فضا بهبود یابد، باید تغییراتی حاصل شود.
در این میان از حاکمیت هم نمیتوان انتظار ویژهای داشت. فقط باید با کمک انجمنها و صنوف کاری کرد که حاکمیت در سطح نظارت باقی بماند و وارد اجرا نشود. پیشنهاد و خواهشی که از حاکمیت داریم نیز همین است که در این سال دشوار که محدودیتهای فراوانی پیش روی کسبوکارهاست، خود را درگیر اجرا نکند و تنها نظارت داشته باشد؛ آن هم نظارتی که با تعامل صنوف و کسبوکارها همراه باشد.
پر کردن فاصله میان عرضه و تقاضا

محمدصادق آزادانی، رئیس کمیسیون لندتک سازمان نصر تهران / به نظر میرسد مهمترین اتفاق سال پیش رو افزایش تقاضای تسهیلات خرد خواهد بود. شاخصهای کلی اقتصادی به ما میگویند که ما هم در بخش عرضه مشکل داریم و هم قدرت خرید مردم با گرفتاری مواجه شده است. از طرفی شبکه بانکی هم از لحاظ تسهیلات و سرویسهای خرد تغییرات عمدهای نداشته است.
یکی از صحبتهای آقای محرمیان در همایش بانکداری این بود که اولویت در سال آینده اعتبارسنجی خواهد بود. پیشفرض این است که زیرساخت لازم از نظر داده تکمیل نشده و آقای محرمیان این عامل اعتبارسنجی را بهعنوان مهمترین عامل بر سر راه تسهیلات خرد قلمداد کرد.
این نشان میدهد تسهیلات خرد در حال حاضر اولویت بالایی دارد، زیرا برآوردها میگویند تقاضای این دسته از تسهیلات در سال آینده افزایش خواهد داشت. در حال حاضر لندتکها ظرفیت خوبی دارند اما به دلیل شکلنگرفتن امکانات و تعاملات لازم، فاصله بین تقاضا و مکانیزمهای موجود که به این تقاضا جواب بدهند، زیاد است و شاید در سال آینده لندتکها بیش از سایر کسبوکارهای فینتکی بتوانند نقشآفرینی داشته باشند.
پیشبینیام این است که بیزینسمدلهای BNPL توسعه مییابند و همکاری بهتر با شبکه بانکی رخ خواهد داد. همچنین بانکها به شکل مستقل روی راهکارهای لندتکی سرمایهگذاری خواهند کرد. همه روندها حاکی از این هستند که تقاضا شناسایی شده و لازم است اولویت بالاتری در سیاستگذاری به آن داده شود و با نگاه مثبتتر و جدیتر به این بخش نگاه شود تا بتوان این فاصله میان عرضه و تقاضا را بهتر پوشش داد. توسعه فعالیت لندتکها و رشد کمی و کیفی آنها طی دو، سه سال اخیر نیز نشاندهنده همین روند است.
از طرفی و در پی این اتفاق، احتمالاً توسعه زیرساختها را در سال آینده شاهد خواهیم بود. در چند سال اخیر روی موضوعاتی چون سفته الکترونیک، چک الکترونیک، سوئیچ ستاره که توثیق آنلاین داراییهای مختلف است و امضای الکترونیک کار شده و سال آینده نیز به احتمال زیاد این موارد زیرساختی بیشتر توسعه پیدا کنند.
ورود سرمایهگذاران به حوزههای تخصصی

کتایون سپهری، مدیر شتابدهنده منش / برای اینکه درباره آینده کسبوکارها و اکوسیستم استارتاپی صحبت کنم، لازم است یک فلشبک به عقب بزنم. ما سه سال کرونا را بهتازگی از سر گذراندهایم و آسیبهای بسیاری را متحمل شدهایم. یکی از اتفاقاتی که افتاد، این بود که کیفیت آموزش و سطح استارتاپهای ایجادی نهتنهها در ایران، که در تمام دنیا پایین آمد.
آنقدر این مسئله جدی بود که سازمان بینالمللی کار (ILO) که هر سال اجلاسی به نام ILC دارد که سه، چهار کمیته در آن به مسائل مبتلابه کار در دنیا رسیدگی میکند، امسال در خردادماه یکی از کمیتههایش که من هم نماینده بخش کارفرمایی ایران در این کمیته بودم، راجع به موضوع کارآموزی بود.
بحث این بود که آنقدر به خاطر کرونا و دورکاری و آموزشهای از راه دور کیفیت آموزشگیرندگان مانند دانشآموزان و دانشجویان پایین آمده که حتماً باید تسهیلی در سیستم کارآموزی در کشورها اتفاق بیفتد تا بتوان کمی این افت کیفیت بچهها را جبران کرد. در واقع کارآموزی واسط بین مدرسه یا دانشگاه و فضای کار است.
در حال حاضر در جهان احساس میشود که فارغالتحصیلان در حدی نیستند که بتوانند جذب بازار کار شوند و آن نیازهایی را که یک کارآفرین یا کارفرما دارد، پوشش دهند. این یک موضوع دوساله است. امسال شروع شده و پیشنویسی به شکل پیشنهاد آماده کردهاند که کشورها چطور به این موضوع بپردازند.
ما هم مسیری طولانی داریم، زیرا موضوع سرمایه انسانی یکی از همان بحثهای بسیار مهم در کشور ماست که میتواند حیات استارتاپها را به خطر بیندازد. بنابراین حتماً باید روشهای جایگزینی داشته باشیم. شکلگیری آکادمیهایی که روی موضوعات تخصصی کار میکنند و پروژههایی که در حوزه هدایت مسیر شغلی و اینهاست، میتوانند کمککننده باشند. به نظر میرسد اگر بتوانیم همه با هم به این فرایند کارآموزی کمک کنیم تا فارغالتحصیلان بتوانند خود را به بازار کار نزدیکتر کنند، میتوانیم معضل منابع انسانی را ظرف دو، سه سال آینده تا حدودی حل کنیم.
بعد از کرونا که همه رویدادهای شبکهسازی تعطیل بود، اتفاق دیگری که افتاد این بود که با شرکت در چند رویداد متوجه شدم اگر بچههایی ایدهپردازی کنند که نوپا هستند، بسیار ایدهها ابتدایی خواهد بود. ولی از سویی دیگر بچههایی که قبلاً در اکوسیستم فعال بودند، بعد از دو، سه سال دوری از فضا ایدههایی بهشدت جذاب و پخته ارائه میدادند.
این اواخر من در رویدادی دانشآموزی و دانشجویی در حوزه سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی در سیستان و بلوچستان شرکت کردم. آنقدر دانشآموزان ایدههای خلاقانه و جذاب داشتند که حتی خود منتورها و داوران حوزه ژنتیک که در این رویداد حاضر بودند، از این ایدهها تعجب میکردند. همین هفته هم در زنجان در رویدادی فینتکی حضور داشتم که باز هم با ایدههای جذابی مواجه شدم. همین باعث شد بسیار امیدوار شوم.
در نهایت این را میخواهم بگویم که من با وجود تمام مشکلات و سختیها، تمام فکرم این است که اگر خوب کار کنیم و نوآور باشیم و تمرکزمان روی ایدههای متفاوت باشد و دیانای رشد را داشته باشد، میتوان سرمایهگذار یافت. شاید حوزهها محدودتر باشد یا سرمایهگذاران کمتر کار کنند، ولی برای ایدههای نوآورانه سرمایهگذار وجود دارد.
نمیخواهم بگویم ۱۴۰۲ بسیار درخشان است، ولی اگر تیمها بتوانند خود را به نقطه خوبی برسانند، پیشنهادهای سرمایهگذاری مناسبی هم دریافت میکنند. بهخصوص که سیویسیها و سرمایهگذاران تخصصی هم پا به میدان گذاشتهاند. ۱۰۰ استارتآپ ۲۲ اسفندماه رویدادی در سیستان و بلوچستان تعریف کرده و ۸۰ میلیارد تومان هم سرمایه با خود میبرد. در حال حاضر هر شب داریم دو، سه تیم را ارزیابی میکنیم تا بتوانیم تیمهای بهتر را برای حضور در این رویداد آماده کنیم.
به نظرم اتفاقی که در اکوسیستم در حال روی دادن است و سال بعد بیشتر شاهدش خواهیم بود، این است که سرمایهگذاریها در حوزههای تخصصی اتفاق میافتد و استارتاپها نیز باید به این سمت حرکت کنند.
دولت، بخش خصوصی را ضعیف کرده است

حمید بابادینیا، مدیرعامل گیلاس کامپیوتر / من میخواهم وضعیت سال ۱۴۰۲ را از دید فنی و اقتصادی بررسی کنم. در حال حاضر مشکلی که وجود دارد و کمتر به آن پرداخته میشود، معضلات اقتصادی گریبانگیر شرکتها، بخشهای خصوصی و خصوصاً بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط در سال ۱۴۰۲ متأثر از ۱۴۰۱ است.
دقت بفرمایید که از شهریور تا اسفند ۱۴۰۱ کلاً کسبوکار تمام بخش خصوصی داون بوده و این مشکل باعث شده بسیاری از شرکتها از اندوختههای سنوات گذشتهشان استفاده کنند که همین باعث ضعیف و کوچکشدنشان شده است، به این امید که بتوانند در سال جدید گشایشی در کارشان داشته باشند.
دولت در سال قبل با یک اشتباه در محاسبه حقوق و افزایش ۵۴درصدی حقوقها به یک تورم زیاد دامن زد، بدون اینکه منِ بخش خصوصی و صاحب بنگاه اقتصادی را ببیند که آیا توانش را دارم چنین حقوقی پرداخت کنم؟
دولت به جای اینکه مشکلات تورم اقتصادی را حل کند، توپ را در زمین بخش خصوصی انداخت و حقوقها را دستوری بالا برد که به صورت صوری حقوق افراد افزایش یابد و دقت نکرد که همین موضوع باعث تورمی خواهد شد که نهتنها باعث شکوفایی اقتصادی و خوشحالی کارگر نمیشود، بلکه باعث میشود آنها کماکان سفرهشان خالی باشد و بخش خصوصی هم ضعیفتر شود.
چون بخش خصوصی با همان بضاعتی که در سال ۱۴۰۰ داشت، سعی میکرد خود را به جلو حرکت دهد و در سال ۱۴۰۱ هزینههای سرسامآوری در رابطه با حقوق به او اضافه شد که مقداری از مشکلات معیشتی کارگران را حل کند؛ ولی نهتنها آن مشکلات حل نشد – زیرا تورم از این افزایش حقوق سبقت گرفت – بلکه برآیند برداری این حرکت، ضعیفشدن بخش خصوصی بود، چون درآمدهایش پایین آمد.
از شهریورماه به بعد هم با مسائلی که در کشور اتفاق افتاد، فروش پایین آمد و درآمدها کم شد و آن فشاری که در شش ماه اول به بخش خصوصی وارد آمده بود، در شش ماه دوم به شکل تصاعدی افزایش یافت. در نتیجه بسیاری از کسبوکارهای کوچک از بین رفتند و یکسری شرکتهای قدیمی به واسطه انجام یکسری کارهای خدمات مهندسی و نه فعالیتهای کسبوکاری ناشی از واردات – زیرا واردات هم به دلیل مشکلات ارز با اختلالات شدیدی مواجه شده بود – توانستند سر پا بمانند.
دولت هم این را فهمیده و در حال حاضر مشکلی با اتحادیههای کارگری دارد که میخواهند افزایش حقوق در سال ۱۴۰۲ را بالاتر از ۲۰ درصد ببرند. دولت میداند بخش خصوصی دیگر توان پرداخت حقوق با افزایش بیش از ۲۰ درصد را نخواهد داشت. بالاخره ۲۰ یا ۲۵ درصد، اتحادیهها و دولت روی رقمی توافق میکنند که در نتیجه آن، در سال ۱۴۰۲ با موج شدید ریزش مواجه میشوید. اینجا نه موضوع مهاجرت شخصی است، نه حرکت بنگاههای اقتصادی به سمت کشورهای حاشیه خلیج فارس یا اروپا، بلکه دیگر موجودیتی برای بخش خصوصی نخواهد ماند که بتواند با این موجهای عظیم اقتصادی مقابله کند.
یکی از معضلات اصلی شرکتها هم خود دولت است. دولت به خاطر عدم مدیریت صحیح منابع اقتصادی باعث میشود بخش خصوصی ضعیف شود. چطور؟ خیلی از دوستان و همکاران و مدیران ما در طول سال درگیر دریافت مطالبات خود از دولت هستند. مدیر یک بنگاه اقتصادی در طول سال چندین ماه از وقتش برای جمعآوری مطالباتش سپری میشود. به قول بعضی از دوستان حتی به سال هم کشیده است. وقتی که من پولم را بعد از شش، هفت ماه از دولت میگیرم، مثل این است که به دولت وام بدون بهره دادهام؛ یعنی دولت نهتنها به بخش خصوصی کمک نکرده، بلکه از منابع بخش خصوصی نیز استفاده کرده است.
حالا راه برونرفت از این بحران چیست؟ راهش این است که دولت در سال ۱۴۰۲ مقداری به بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی، خصوصاً بنگاههای کوچک و متوسط کمک کند. کوچکها خیلی مهم هستند، زیرا تمام استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان در این دسته قرار میگیرند و اگر به آنها کمک نکنیم، باید مقوله دانشبنیان را کلاً فراموش کنیم.
دولت باید وام وجوه ادارهشده به این افراد بدهد و وزارت صمت و وزارت آیسیتی به کمک این بخشها بیایند و خون جدیدی در رگهای این شرکتها جاری کنند. زیرا در غیر این صورت سال ۱۴۰۲ سالی خواهد شد که در تاریخ حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات با عنوان یک بحران شدید اقتصادی ثبت خواهد شد. شاید در سال ۱۴۰۲ ریزش بالای ۴۰، ۵۰ درصد داشته باشیم که از الان هم میتوان آن را پیشبینی کرد.
سال بقا

مجید کمالو، مدیرعامل آرنو ونچرز / سال آینده به صورت کلی اکوسیستم حالتی انقباضی به خود میگیرد و حجم سرمایهگذاریها بهشدت کاهش مییابد و از نظر من سال بعد، سال بقاست؛ یعنی شرکتها، استارتاپها و حتی سرمایهگذاران باید به راهکارهایی برای بقایشان فکر کنند.
کسانی که سال بعد را پشت سر میگذارند، احتمالاً چالشهای آتی خیلی نتواند آنها را از پا درآورد، زیرا یکی از سختترین چالشهایی که پیش رو داریم، چالشهای سال ۱۴۰۲ است که خیلی هم مشابه هیچکدام از چالشهای گذشته نیست. کسبوکارها باید مدیریت هزینه کنند و سعی کنند با حداقل هزینه پیش بروند و برنامههای رشد و توسعه خود را محدود کنند.
با توجه به اینکه اکوسیستم حالت انقباضی به خود میگیرد، سرمایهگذاران چندان سرمایهگذاری جدیدی نخواهد داشت و تمرکز خود را روی حفظ پورتفوی پیشین خود میگذارند. در این وضعیت استارتاپهایی که با بوتاسترپ رشد کردند، بسیار راحتتر هستند تا استارتاپهایی که جذب سرمایه کردند.
دسته اول از آنجا که عادت کردهاند با بوتاسترپ پیش بروند و فقدان سرمایه برایشان امری طبیعی است، با چالشها راحتتر کنار میآیند. ولی کلاً ادامه مسیر به شکل بوتاسترپ، چه برای آنهایی که سرمایهگذاری داشتند و چه برای آنها که نداشتند، یک اصل میشود و همه باید با همان روش پیش بروند و لازم است رسیدن به نقطه سربهسر تمرکز اصلی بنیانگذاران و هیئتمدیره شرکتها باشد.
مسئله دیگری که سال بعد خواهیم داشت، تورمی جدی است که باعث میشود حفظ و نگهداشت نیروی انسانی بسیار سخت شود و در شرکتها قطعاً چالش نیروی انسانی را خواهیم داشت و رقابتی برای نگهداشت نیروی انسانی اتفاق میافتد؛ خصوصاً نیروی انسانی بااستعداد که در لایههای C شرکتها کار میکنند.
اتفاقی که اکوسیستم میتواند به سمتش حرکت کند این است که هم شرکتها و هم سرمایهگذاران از موازیکاری دست بردارند و به جای انجام کارهای مشابه، با یکدیگر همافزایی داشته باشند و کارهای اشتراکی انجام دهند تا هم هزینههایشان کم شود و هم قدرت بیشتری داشته باشند. انجام کارهای مشابه باعث هدررفت منابع میشود. این کار نیز در راستای همان مسئله مدیریت هزینهها و تلاش برای بقا و محدود کردن برنامههای رشد است.
نکته بعدی این است که در سال آینده شرکتها باید یاد بگیرند با وام و تأمین مالی کوتاهمدت کارشان را پیش ببرند. تا امروز مدل تأمین مالی در اکوسیستم بلندمدت بوده و جذب سرمایه بازه یک تا دو ساله داشته است. چیزی که در سال بعد اتفاق میافتد و شرکتها باید بتوانند از آن استفاده کنند و شاید دولت هم به این سمت برود، استفاده از منابع مالی کوتاهمدت است که بتوانند با نرخهای بهره پایینتر، جذب منابع مالی کنند و برنامههای حداقلی برای ادامه کار شرکتشان داشته باشند. معمولاً شرکتها برای این کار آموزش ندیدهاند و احتمالاً در ساختار هزینهها و مالی و درآمدهای شرکت باید تنظیمات را تغییر دهند تا بتوانند منابع مالی کوتاهمدت را جذب و از آن استفاده کنند.
نکته پایانی در تأکید صحبتهای قبلی این است که شرکتها، استارتاپها و سرمایهگذاران تعجب نکنند اگر ببینند در مسیر سرمایهگذاری یا جذب سرمایه، برنامهها متوقف میشود یا مثلاً نیمی از پول تزریق شده و باقیاش تزریق نمیشود.
حتی سرمایهگذاران نباید تعجب کنند که کسبوکارها از ادامه مسیر انصراف دهند و برنامههای سرمایهگذاری کامل محقق نشود. احتمال میدهم این اتفاق رایج شود. لزوماً پرتکرار نیست، ولی این روند را شاهد خواهیم بود که قراردادها تا پایان پیش نمیروند. در چنین شرایطی طبیعی هم هست که سرمایهگذاران برنامههای دیگری داشته باشند.
در مجموع کلیتی که برای سال آینده میبینم، یک سال بهشدت انقباضی با رویکرد کاهش هزینه برای شرکتها و استارتاپها و ویسیها و مدیریت شدید هزینهها جهت حفظ و بقاست. امیدوارم از سال آینده با تمام این چالشها عبور کنیم. واقعاً شرکتهایی که از این سال عبور کنند، نامیرا خواهند شد و هیچوقت از بین نمیروند و در سالهای آینده از آنها بیشتر خواهیم شنید.
سال خودیها و خصولتیها

هادی فرنود، بنیانگذار کاموا و همبنیانگذار رویداد همفکر / فکر میکنم ۱۴۰۲ سالی باشد که با توجه به تورم بالایی که خواهیم داشت – پیشبینی من این است که دلار از ۶۰، ۷۰ هزار تومان عبور میکند – حقوقها افزایش بیشتری بیابد و در نتیجه تعدیلهای بیشتری را حتی در شرکتهای بزرگی که نسبتاً ثبات دارند نیز شاهد باشیم.
شرکتهای کوچک و متوسط بسیاری تعطیل خواهند شد و سرمایهها به خاطر تورم به سمت بازار پرریسک استارتاپها نخواهد آمد و خصولتیها همچنان تلاش میکنند بازار را بگیرند و در هیئتمدیره برخی شرکتهای استارتاپی وارد شوند و بخشی از آنها را در دست بگیرند.
اصولاً گمان نمیکنم به خاطر ریسکهای بالا، چشمانداز روشنی برای سرمایهگذاری در این بخش وجود نداشته باشد. فکر میکنم دولت هم جدا از مسئله کارآمدی، دیگر آن توانایی لازم برای تزریق پول به صندوقهای سرمایهگذاری را ندارد و احتمالاً ترجیح میدهد فقط از خصولتیها و خودیها پشتیبانی کند؛ آن هم با انواع و اقسام رانتهایی که به بهانه اینترنت ملی و پیامرسان میدهد که با توجه به همسویی دولت و این شرکتها، تعدادشان در سال آینده بیشتر هم میشود.
من چشمانداز مثبتی نمیبینم که اینترنت بهبود یابد و احتمالاً وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند و عملاً گمان میکنم در مرحله بذری و استارتاپهایی که در هر سال شکل میگیرند، افت بسیار شدیدی را شاهد باشیم و استارتاپهای جوان و نوپایی که میخواهند در سال ۱۴۰۲ شکل بگیرند، تعدادشان بسیار اندک خواهد بود.
سال ۱۴۰۲ احتمالاً سال تابآوری و زندهماندن است و اینکه تلاش کنی سرت را بالای آب نگه داری تا غرق نشوی. در چنین شرایطی استراتژی ادغامشدن با شرکتهای دیگر خیلی منطقی به نظر میرسد و شرکتهای متوسط و بزرگ احتمالاً به این فکر بیفتند که با هم ادغام شوند و ریسک از بین رفتنشان را کم کنند.
در جستوجوی اسمارتمانی
علی کشفی، همبنیانگذار فلایتیو / من فکر میکنم در اکوسیستم استارتاپی که سالها رشد کرده و با تمام فراز و نشیبها به اینجا رسیده، دو قطعه پازل که بسیار مهم و تعیینکننده هستند، مغفول ماندهاند. یکی ویسیهایی که سرمایهگذاری کنند و اسمارتمانیای که به اندازه کافی دراین فضا وجود داشته باشد.
اکوسیستم ما اکوسیستمی است که در آن استارتاپ زیاد است، ولی ویسی متأسفانه بسیار کم است. همان تعدادی که هستند نیز سرمایه بسیار محدودی دارند و اساساً همان سرمایه کم نیز چندان خطرپذیر نیست. یعنی اسم را یدک می کشند ولی متأسفانه رسم درست نیست. موضوع دیگر، خروج استارتاپهاست.
طبیعتاً وقتی استارتاپهای بزرگ زیادی نداشته باشیم و سازوکار خروج اینها هم وجود نداشته باشد، IPO نیز کم اتفاق میافتد. از طرفی استارتاپهای بزرگی نیستند که بخواهند M&A انجام دهند و از سویی دیگر سازوکار ورود استارتاپها به بورس وجود ندارد. این دو چالش سبب میشوند اکوسیستم استارتاپی نتواند به آن جایگاه و رشدی که باید برسد.
عملاً زمانی که نزد سرمایهگذارها پول خطرپذیر و اسمارت نباشد، استارتاپهای زیادی هم شکل نمیگیرند یا رشد نمیکنند. از آنسو عدم خروج استارتاپها هم باعث میشود سرمایهگذار راغب نشود در این بخش سرمایهگذاری کند، آن هم وقتی بازارهای رقیبی مثل بازار ارز و سکه و مسکن و… موازی آن وجود دارند و میتوانند سودهای بسیار بیشتر و باثباتتری بدهند.
واقعیت این است که با توجه به شرایط اقتصادی سال ۱۴۰۱ و اینکه در بعضی از شاخصهای مختلف رکوردشکنی داشتیم و فکر میکنم در ۱۴۰۲ این اتفاق ادامه پیدا میکند، میزان اسمارتمانی بسیار کمتر از ۱۴۰۱ و سالهای قبلش خواهد بود. به هر حال تا سازوکار خروج استارتاپها در بورس ایجاد نشود، آن بخشی از افراد که با وجود تمام این شرایط حاضر به سرمایهگذاری هستند، کاهش مییابد. امیدواریم در سال ۱۴۰۲ این سازوکار ایجاد شود، ولی واقعیت این است که تا زمانی که وضعیت اقتصادی ناهنجار باشد، فکر نمیکنم در این زمینه هم انفاق خوبی رخ دهد.
کاربردی شدن رمزارزها

محمدمهدی شریعتمدار، مدیرعامل جیبیت / مهمترین مسئله در سال ۱۴۰۲ به نظر من این است که از یک طرف ریال به صورت مداوم و بسیار شدید ارزش خود را از دست میدهد که این اتفاق مقداری به منابع انسانی آسیب میزند – به این خاطر که حقوقشان هرچقدر هم افزایش پیدا کند، قدرت خریدشان به اندازه کافی بالا نمیرود – و از طرف دیگر مسئله محدودیتها و مشکلات سیاسی و اجتماعی را داریم که باز هم روی حوزه منابع انسانی اثر میگذارد.
چرا تمام تمرکزم روی منابع انسانی است؟ به این دلیل که شرکتهای فناور یک هسته اصلی دارند که هم اجرا را بر عهده دارد، هم عملیات و هم تولید را. یعنی هم محتوا و فکر بر عهده نیروی انسانی است و هم اجرا و هم عملیات بعد از اجرا.
با این توضیح اولیه، اگر بخواهم بگویم چه اتفاقی در بازار میافتد، باید اشاره کنم که شرکتهایی که درآمدشان روی مارجین کالا یا دلار است، مثل آنهایی که کالا میفروشند یا آنهایی که در حوزه رمزارز فعالیت دارند یا بورسی هستند، با تورم مارجینشان هم رشد میکند.
شرکتهایی که به اندازه کافی سایز گرفتهاند، میتوانند حقوقهای بالاتری پرداخت کنند. از آنجا که منابع انسانی محدود میشود و رقابت بر سر منابع انسانی بسیار افزایش مییابد، اینها میتوانند در این فضا رقابت جدی انجام دهند و نیاز خود را برطرف کنند و زنده بمانند.
بر این اساس من فکر میکنم شرکتهایی که سایز گرفتهاند، باقی خواهند ماند و شرکتهایی که درآمدشان روی مارجین کالا و دلار است. اما شرکتهایی که خدماتی هستند و مارجینشان افت میکند، مثل آچاره یا شرکتهای پرداختی مثل ما که مارجینمان رشد نمیکند، صرفاً خیلی بزرگهایشان ممکن است بتوانند در دو سال آینده زنده بمانند.
تازه میگویم ممکن است و با شک این ایده را مطرح میکنم، زیرا آنقدر هزینههایشان زیاد میشود و درآمدهایشان صرفاً در اثر رشد تعداد مشتریان میتواند افزایش یابد که ممکن است به صورت ناخودآگاه نابود شوند. چیزی که پیشبینی میکنم این است که شرکتهای کوچکتر و آنها که روی مارجین دلار و کالا نیستند، بهشدت آسیب ببینند و فقط در این حوزهها ممکن است چند شرکت بزرگ زنده بمانند و از این موج بگذرند.
از نظر فناوری هم به گمان من در ۱۴۰۲ اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد. از جمله در حوزه فینتک، بانکداری باز تا حدودی شکل میگیرد، البته اگر با دخالت رگولاتور نه به معنی تنظیمگری، بلکه به معنی ورود به بازار مواجه نشویم. تنظیمگری به رشد بازار و رضایت مشتری نهایی کمک میکند، ولی اگر با پدیده ورود به بازار مثل مواردی که قبلاً هم شاهد بودیم، مواجه میشویم که همیشه هم بهانه نظارت و کنترل است و هیچوقت گفته نمیشود برای ورود به بازار است، این اتفاق رخ نخواهد داد. لذا فکر میکنم این حوزه میتواند رشد کند، اما به شرط عدم ورود به بازار توسط نهادهای متولی و زیرمجموعههایشان.
در حوزه رمزارز نیز فکر میکنم کاربردی شدن محصولات یکی از اهدافی است که ممکن است توسط شرکتهای این حوزه اتفاق بیفتد. یعنی تا الان به دید سرمایهگذاری به رمزارزها نگاه میشده ولی در سال آینده ممکن است این حوزه وارد زندگی کاربردی شود. در حوزه لندتک – وامدهی نیز یک ورژن و یک نسل را تجربه کردهایم و به نظرم نسلی که از این حوزه در سال ۱۴۰۲ وارد بازار میشود، بسیار سریعتر و در دسترستر است. همچنین حاشیه سود این دسته نیز پایینتر خواهد بود. بهعلاوه سال بعد اعتبارسنجیها هوشمند میشوند و اثر اعتباری به وجود میآید؛ یعنی اگر شما رفتار سوئی داشته باشید، دیگر نمیتوانید یکسری خدمات را دریافت کنید.
به طور کلی فکر میکنم سه حوزه رمزارز، بانکداری باز و لندتک خوب رشد میکنند و بالغ میشوند. شاید در حوزه ولثتک نیز تحولاتی را شاهد باشیم و نهالهای تازهای به وجود بیاید.
خبری از توسعه نخواهد بود

احمد طاهرخانی، مدیرعامل هومکا / موضوع خروج افراد از اکوسیستم استارتاپی را بسیاری مطرح میکنند و این را نیز میافزایند که این اکوسیستم در سال آینده ورودی چندانی هم نخواهد داشت. حضور سرمایهگذاران خطرپذیر در سال آینده کمرنگتر از سال ۱۴۰۱ خواهد بود و شرایط اخیر و نبود چشمانداز، باعث میشود تیمهای استارتاپی که ایدهای را شکل میدهند و به دنبال همتیمی میگردند و نوآوری میکنند، دیگر به سراغ این بخش نیایند.
حتی تولید نوآوری در سازمانها و شرکتها هم بسیار کم میشود، زیرا برای آن آیندهای نمیبینند. دلیلش هم این است که نمیتوانند افراد باانگیزه برای پیشبرد کار بیابند و دلیل حذف شدن افراد باانگیزه از این فضا نیز فقدان سرمایه است. همین حالا هم شاهد این اتفاق هستیم.
استارتاپهای فعلی که در مراحل اولیه به سر میبرند، سعی میکنند خود را زنده نگه دارند و کمتر برای توسعه هزینه میکنند، زیرا میخواهند فعلاً بقای خود را حفظ کنند. همین مسئله یکسری از صنایع را که در فضای دیجیتال کار میکنند نیز تحتالشعاع قرار میدهد، مثل شرکتهایی که خدمات بازاریابی دیجیتال میدهند.
ما روی بیلبوردها هم فقط چند برند مطرح را میبینیم که سالهاست فعالیت دارند و تنها صدای شرکتهای بزرگ شنیده میشود. کوچکترها چون در فضای زندهمانی قرار دارند، میخواهند بااحتیاط حرکت کنند، هزینه چندانی نمیکنند و بیشتر به ذخیرهسازی سرمایههایشان میپردازند. فکر میکنم باز هم از این دست اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۱ رخ داد و کل صنعت را تحت تأثیر قرار داد، در سال آینده هم میافتد، زیرا راهکاری از سوی حاکمیت برای اتفاقات ارائه نشده است.
با شرایطی که در حال حاضر میبینم که عزمی نیز برای تغییر آن وجود ندارد، بزرگترین آسیب سال بعد را بیمیلی به ورود به این حوزه و همچنین عدم تمایل به توسعه کسبوکار میدانم. احتمالاً از حجم و کیفیت رویدادهای دانشگاهی و استارتاپویکندهایی که موتور محرک این اکوسیستم بوده نیز کاسته خواهد شد، زیرا هم متولیان برگزاری این رویدادها کم شدهاند و هم دانشجویان فضا را شناختهاند و علاقه چندانی به حضور در فضای استارتاپی ندارند.
رشد آیتی همچنان ادامه دارد

مظاهر مرجانی، مدیرعامل پارمیس / به نظر من حوزه آیتی همیشه در حال رشد است و جلوی این رشد را هم نمیتوان گرفت. رشد آیتی یک ترند جهانی است، پس قطعاً در کشور ما هم روندی روبهرشد خواهد داشت. شاید سرعت رشد این حوزه در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها کمتر باشد، اما همواره در حال رشد و گسترش است.
به نظر من از دو بعد میتوان به ترندها نگاه کرد. اول اینکه یک ترند چه سروصدایی به وجود میآورد و در چه بخشهایی نمود بیشتری پیدا میکند. با توجه به سروصدا کردن چت جیپیتی و استفاده روزافزون از هوش مصنوعی، میتوان گفت که احتمالاً در آینده تأثیر پلتفرمهای هوش مصنوعی را خواهیم دید.
فارغ از اینکه اصلاً کسی به سمت تولید این دست پلتفرمها میرود یا نه، معتقدم در سال آینده تأثیر استفاده از این پلتفرمها رشد و نمو بیشتری خواهد داشت. تقریباً مانند زمانی که شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام آمدند و توانستند روند را تغییر بدهند و مردم را به سمت شبکههای اجتماعی ببرند.
به نظر من هوش مصنوعی هم میتواند چنینی تأثیری داشته باشد. ممکن است تأثیر آن در کشور ما به دلایلی مثل زبان فارسی کمتر باشد، اما حداقل استفاده از آن ترند خواهد شد. اما در چه حوزههای دیگری نرمافزارها یا حوزه آیتی میتوانند رشد کنند؟ به نظر من خدمات عمومی که آیتی به مردم و کسبوکارها ارائه میدهد، همچنان شاهد رشد خواهد بود.
در سال آینده با توجه به شرایط خاصی که وجود دارد، سرمایهگذاران با ملاحظهکاری عمل خواهند کرد و نسبت به گذشته دستودلباز نخواهند بود. دو دلیل هم برای این موضوع وجود دارد. اول اینکه بخشی از سرمایهگذاریها توسط صندوقهایی انجام میشود که از دولت وام میگیرند. بودجه این صندوقها محدودتر و دستشان بستهتر میشود.
دوم اینکه عدم قطعیت در آینده باعث میشود سرمایهگذاران شخصی نیز با احتیاطتر رفتار کنند و سختگیرتر شوند. از طرف دیگر احتمالاً به خاطر پارهای از مسائل استقبال از استارتاپها نیز نسبت به گذشته کمتر شود. دو یا سه سال پیش استارتاپها اقبال بیشتری داشتند و تبوتاب راهاندازی استارتاپ بیشتر بود، اما در حال حاضر به دلایل مختلف این تبوتاب کمتر شده است.
به تابآوری کسبوکارها در سال پیش رو نیز میتوان از دو منظر نگاه کرد. در بحث تابآوری شرکتها، چه کوچک و چه بزرگ، دو مورد اهمیت دارد. مورد اول مالی و مورد دوم ساختاری است. از لحاظ مالی شرکتهای بزرگتر تابآوری بیشتری نسبت به شرکتهای کوچکتر دارند. در شرایط مالی بد، شرکتهای کوچکتر بسیار آسیبپذیر هستند.
مشکلات مالی در شرکتهای کوچک میتواند آنها را خیلی سریع از گردونه خارج کند. برای مثال فرض کنید که حقوق شرکتی فقط یک یا دو ماه عقب بیفتد. این مسئله باعث ایجاد نارضایتی و کاهش نیروها میشود. این چرخه باطل ادامه پیدا میکند تا وقتیکه ظرف شش ماه تا یک سال آن شرکت را ساقط کند.
اما از لحاظ ساختاری، شرکتهای کوچکتر تابآورتر هستند و راحتتر میتوانند خود را با تغییرات سریع وفق دهند و محصول جدید تولید کنند. البته این مسئله هم فقط برای استارتاپها یا شرکتهای کوچکی امکانپذیر است که هسته توانمندی داشته باشند و فقط با کمک پول سرمایهگذار روی پا نباشند.
علاوه بر مسئله مالی، داشتن بنیانگذاران قوی و متخصص از نظر فنی هم مهم است. در صورت وجود چنین بنیانگذارانی، حتی اگر منابع مالی کافی در اختیار نباشد، شرکتهای کوچک میتوانند ادامه دهند و حتی نسبت به شرکتهای بزرگ، تابآوری بیشتری داشته باشند.
بدون سرمایهگذاری، خبری از رشد نیست

امیرحسین عبیری، مدیرعامل آیتول / از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۱ شاهد چندین اتفاق بودیم. اولاً بهجز مهاجرت نخبگان و کارمندان شرکتها، مهاجرت بنیانگذاران را دیدیم. آن هم بنیانگذاران شرکتهایی که موفق حساب میشوند و توانستهاند سرمایههای خوبی جذب کنند و رشد کنند و شرکتی چند صد نفری شوند. این یک نشانه جدی بود از اینکه وقتی از اکوسیستم اقتصاد دیجیتال حرف میزنیم، حتی کسانی که درون آن هستند هم نمیتوانند چندان به آینده آن امیدوار باشند.
نشانه دیگر این بود که ما از سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ مگر شاهد چند سرمایهگذاری در اکوسیستم بودهایم؟ حجم سرمایهگذاریها چند دلار بود؟ در فضایی که در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ داشتیم، حتی شرکتهای خارجی روی کسبوکارها سرمایهگذاری میکردند و حتی سرمایهگذاریهای داخلی نیز اعداد معناداری چون ۵، ۱۰، ۲۰ و حتی ۱۰۰ میلیون دلار بود.
ولی از سال ۱۳۹۷ تا الان چند سرمایهگذاری داشتیم که عددش حتی به یک میلیون دلار رسیده باشد؟ همه اینها نشان میدهد دیگر اکوسیستمی وجود ندارد و اگر چیزی هنوز هست، تهمانده شرکتهایی است که در سالهای ۱۳۹۰و ۱۳۹۷ شکل گرفتهاند و توانستهاند رشد کنند، وگرنه اتفاق جدیدی در اکوسیستم نمیافتد.
زمانی که ما دانشگاه میرفتیم، در کنار ۹۰ نفری که در فکر مهاجرت بودند، پنج نفر هم به راهاندازی کسبوکار در کشور فکر میکردند ولی به نظر میرسد حالا تعداد کسانی که به انجام این کار میاندیشند، تقریباً صفر است.
در ادامه این روند ما شاهد سرمایهگذاری جدی در اکوسیستم نخواهیم بود و وقتی سرمایهگذاری نباشد، رشدهای جدی هم رخ نمیدهد. اتفاقی که شاهدش خواهیم بود احتمالاً حضور همان شرکتهایی است که از قبل وجود داشتهاند. البته من درباره شرکتهایی که به نحوی به حاکمیت یا دولت وصل هستند، صحبت نمیکنم. بلکه اینها را درباره شرکتهایی میگویم که به شکل خصوصی کار خود را شروع کردهاند و در این فضا رشد داشتند.
درباره سال ۱۴۰۲ گزارشی را هم شرکت «ایلیا» چندی پیش منتشر کرد که شامل نگاه مدیران عامل شرکتهای خصوصی و غیرخصوصی به سال آینده بود. در این گزارش هم ناامیدی جدی وجود داشت و کسی احساس نمیکرد وضع بهتر خواهد شد. طبیعتاً قطعی اینترنت و ناامیدی افراد اکوسیستم و مشکلاتی که داریم، به این موضوعات اضافه شده است.
در مجموع اگر بخواهم جمعبندی کنم، سال ۱۴۰۲ را سالی میبینم که سرمایهگذاری ویژهای در این حوزه اتفاق نمیافتد و همچنان شاهد روند رشد مهاجرت نهتنها افراد کلیدی شرکتها بلکه بنیانگذاران خواهیم بود و چیزی که از اکوسیستم باقی خواهد ماند، معدود شرکتهایی است که طی سالهای گذشته رشد داشتهاند و در مدار آن رشد کار خود را ادامه دهند.
تورم ۴۰درصدی

احمد افتخاری، مدیرعامل آپسان / برای وضعیت اقتصادی در سال آینده میتوان سناریوهای متفاوتی را متصور بود. بخش زیادی از این سناریوها از سوی دولت و نهادهای حاکمیتی ارائه میشود و قسمت دیگری نیز توسط کارشناسان غیردولتی و بهاصطلاح فعالان بخش خصوصی.
بر اساس آمارهای منتشرشده از سوی نهادهای رسمیتر، مهمترین فاکتورها از نظر اقتصاددانان که روی آنها اتفاق نظر دارند، نرخ رشد GDP و تورم سال آینده است که آمارهای رسمی نشان از رشد واقعی ۲درصدی GDP دارند و نرخ تورم هم بر اساس قیمت مصرفکننده برابر با ۴۰ درصد پیشبینی میشود. طی چند سال اخیر نرخ تورم در همین حوالی ۴۰ درصد بوده است.
درآمدهای نفتی در بودجه سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۶۰۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده که بسیار به مذاکرات یا امکان توافقات یا محدودیتهای تحریمی بیشتر وابسته است، ولی در هر حال این نرخ درآمدی را میتوانیم بهعنوان معیار رسمی در نظر داشته باشیم.
تورم مسکن هم ۱۴ درصد پیشبینی شده که تجربه ثابت کرده معمولاً وقتی قیمت مسکن شروع به رشد میکند، درصدهای پیشبینیشده را پشت سر میگذارد و باید انتظار اعداد بالاتری را داشته باشیم. نرخ ارز نیز به گفته خود دولت و بر اساس فروش روزانه نفت از ۳۲ هزار تومان تا ۴۶ هزار تومان پیشبینی شده، اما بعید به نظر میرسد، چراکه دلایل بنیادی دیگری که بتواند چنین ارقامی را نتیجه دهد، دیده نمیشود؛ مگر اینکه در مذاکرات و رفع تحریمها بتوان اقدامات مؤثری را شاهد بود.
بدهی دولت نیز به کمترین مقدار خود در چند سال اخیر میرسد و به طور ناخالص ۳۱.۹ درصد از GDP خواهد بود و این عدد تا چند سال آینده نیز افزایش خواهد داشت. کسری بودجه نیز با توجه به روندها و پیشبینیهای گذشته ۲۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود.
تمرکز بر ارز
ایمان ضیائی، مدیرعامل مزبار / به طور کلی بغرنجتر شدن فضای لجستیکی کشور و گرانتر شدن آن را پیشبینی میکنم که ناشی از گرانی و کمبود نیروی انسانی اصلح است. در نتیجه این اتفاق، کاهش هوش سازمانی را شاهد خواهیم بود که خود میتواند باعث کاهش خلاقیت در مجموعهها شود؛ کمااینکه تا امروز هم شده است.
در نتیجه این رخدادها سرمایهگذاران محافظهکارتر از گذشته خواهند شد، جز در مواردی که پای استارتاپهای مبتنی بر ارز در میان باشد. حال میتوانند این کسبوکارها در حوزه فینتک باشند یا لجستیک با محوریت برنامههای صادراتی. به طور کلی سرمایهگذاران روی استارتاپهایی سرمایهگذاری خواهند کرد که پایه کاریشان ارز داخلی نباشد.
کسبوکارهای SaaS کشش بیشتری خواهند داشت. چرا میگویم SaaS؟ به خاطر شرایط کشور نیست، بلکه به این دلیل است که این دسته از کسبوکارها عمدتاً پتانسیل تابآوری بالاتری دارند. علاوه بر اینکه در حالت نرمال تابآورتر هستند، در شرایط بحرانی هم میتوانند خود را حفظ کنند. با توجه به مشکلاتی که وقوع آنها در سال آینده محتمل است، مانند گرانی بنزین و مسائلی که در پی آن میآیند، کسبوکارها گرانتر خواهند شد و برای سرمایهگذار جذابیت کمتری خواهند داشت. پس کسبوکارها باید خود بتوانند بقایشان را حفظ کنند.
فکر میکنم برای سال بعد استارتاپهایی در حوزه نیچمارکت بیشتر خواهیم داشت، زیرا فضای امنتری برای سرمایهگذاران است و ریسک کمتری دارد. زیرا همگان میدانند که هدفگذاری کسبوکارهای اینچنینی روی بخشی از جامعه است که در شرایط بغرنج هم آنقدرها افت تقاضا نخواهد داشت.
استراتژی ادغام رو به عقب
نیما قاضی، رئیس انجمن تجارت الکترونیک / ما چند سالی است تغییراتی در ساختار حکومت داشتیم و با عوض شدن دولت و مجلس، رویکردهای جدیدی به اکوسیستم استارتاپی وارد شدند. رویکردهای این افراد فرسنگها با مسئولان قبلی فاصله داشت.
اگر پیش از این دنبال این بودیم که در کشور اکوسیستمی ایجاد شود و این اکوسیستم مثل کشورهای دیگر رشد و توسعه پیدا کند و استارتاپها اسکیل کنند و نقشی در اقتصاد کشور بر عهده بگیرند، این نگاه در حاکمیت جدید بسیار محدود شد. از طرفی دیگر با توجه به اتفاقات ۱۴۰۱ و اضافهشدن عدم ثبات سیاسی به این ماجرا، ما وارد پارادایم جدیدی در این حوزه اقتصادی شدیم.
پیادهسازی مدلهای غربی توسعه در استارتاپها تا اسکیلآپ کنند، فاند ریزینگ با مدلهای ویسی و امثالهم داشته باشند و… دیگر در حال حاضر کار نمیکند.
حاکمیت میخواهد برای خود اکوسیستمی جدید با یکسری بازیگر جدید ایجاد کند که عموم این بازیگران به جای اینکه نگاهشان به مردم و نیاز آنها باشد، به حکومت و نیاز حکومت است و نیازهای امنیتی را پاسخ دهند، نه نیازهای اقتصادی را.
اگر حکومت تا پیش از این تا حدودی نگاه اقتصادی به کسبوکارهای حوزه اقتصاد دیجیتال داشت، الان دیگر نگاه امنیتی دارد و ترجیح میدهد که اگر هم رشد اقتصادی در اینجا رخ میدهد، در یک اکوسیستم جدید باشد که آن اکوسیستم اول نیاز امنیتی حکومت را پاسخ دهد و بعداً به توسعه اقتصادی بیندیشد. بنابراین بسیاری از امکانات توسعه که قبلاً کم و بیش و شکستهبسته وجود داشت، از بین میروند، کما اینکه تا به حال نیز از بین رفتهاند.
از طرفی به خاطر شرایط تحریم، استارتاپها در ایران نمیتوانند از مرزهای جغرافیایی عبور کنند. پیشقراولان و پرچمداران اکوسیستم به اشباع در بازار ایران رسیدهاند و نمیتوانند در این بازار رشد سریع استارتاپی داشته باشند. بعضاً هم اگر تک و توک وارد کشورهای دیگر میشوند، چراغ خاموش است و با هزار مسئله حقوقی که نهایتاً اتفاق بزرگی نمیافتد و اگر هم بیفتد، سودش برای خارج از این اقتصاد است.
اگر ما این موضوع را کنار موضوع قبلی قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که در پارادایم جدیدی که ایجاد شده، پلتفرمها، اکوسیستم استارتاپی و اقتصاد دیجیتال، به جای رشد فزاینده استارتاپی روی میآورند به بوتاسترپینگ و اینکه هزینه و درآمد خود را با هم بالانس کنند و بتوانند با کمترین جذب سرمایه پیش روند.
بهعلاوه به جای توسعه بازار و توسعه جغرافیایی که عملاً دیگر امکانپذیر نیست، مجبور هستند به عقب برگردند و استراتژی ادغام رو به عقب (Backward Integration) داشته باشند؛ به این معنی که مثلاً استارتاپی که سبزی میفروشد، خودش سبزی هم بکارد یا کسی که بلیت هواپیما میفروشد، بلیت هواپیما چارتر کند یا هواپیما بخرد یا ایرلاین بزند.
به نظر من این تصویر، یک استثنای بزرگ دارد و آن هم قانون جهش تولید دانشبنیان است که در آن قانون بندی آمده که شرکتهای بورسی میتوانند تا ۳۰ درصد مالیات خود را روی اقتصاد دانشبنیان سرمایهگذاری کنند. من نمیدانم چه بلایی بر سر این قانون میآید، زیرا از پارادایم قبلی که گفتم آمده است، ولی اگر این قانون واقعاً اجرا شود و این اتفاق بیفتد، تا حدودی وضعیت را تغییر میدهد و امکانات جدیدی ایجاد میکند.
باز هم آن مسیر رشد باقی میماند و به نظر من استارتاپهایی که بالغ شدهاند، به سمت قسمتهای دیگر اقتصاد حرکت میکنند؛ ولی استارتاپهایی که برای رشد به تأمین مالی نیاز دارند، اینجا میتوانند از این منبع استفاده کنند و رشد داشته باشند. این هم موضوع کلانی است که میتواند روی فضای کسبوکار تأثیر جدی بگذارد.
اما نمیدانم این قانون چطور اجرا خواهد شد و ممکن است با توجه به رویکردهای دولت، موانعی برایش ایجاد شود که بسیاری از این سرمایهها وارد اقتصاد دیجیتال نشود و به جاهای دیگری برود. بعید هم نیست که این اتفاق رخ دهد. اینها که گفتم نه برای بازه زمانی یکساله، بلکه برای افقی حداقل پنج ساله است.
جیب خالی ویسیها

پرهام قبادی، مدیرعامل نوبار / به نظر من چون تمام ویسیهای ایران به یک منبع بالاسری وصل هستند و آن منبع هم بهنوعی به حکومت متصل است، تمام صندوقهای ویسیها خالی میشوند. اگر هم خالی نشوند، ترجیح میدهند پولشان را در صندوقهای دیگر ببرند و این مسئله باعث میشود میزان سرمایه در اکوسیستم کاهش یابد. نتیجه این اتفاق به لابیگری ختم میشود؛ یعنی کسانی که با لایههای بالاتر در ارتباط هستند، سعی میکنند برای استارتاپها سرمایه جذب کنند.
سرمایهگذارانی هم مثل هلدینگهای صنعتی سرمایهشان را به حوزههای جذابتر مثل پتروشیمی، نفت و گاز و بهطور کلی حوزههایی میبرند که دولت در آنها کسری بودجه دارد. دولت به خاطر کسری بودجهاش در این حوزهها از این سرمایهگذاران دعوت و آنها را از طرق گوناگون مثل سوبسید تشویق به سرمایهگذاری میکند. این سرمایهگذاران هم ترجیح میدهند در جایی سرمایهگذاری کنند که مشوق دارند.
در استارتاپها دیگر مشوقی وجود ندارد. در نتیجه استارتاپهای با اندازه ما، شروع به دستوپا زدن میکنند و همگی تبدیل به یکسری کسبوکار بدون نوآوری میشویم. تنها چهار قلمرو باقی میماند که متعلق به دیجیکالا، اسنپ، هزاردستان و صباایده است. این چهار شرکت چون منابع مالی دارند، یا استارتاپهای موازیکار توان رقابت با آنها را ندارند و از گردونه رقابت حذف میشوند یا اگر مزیت رقابتی برجستهای داشته باشند، توسط این شرکتها خریداری خواهند شد.
استارتاپهایی هم که تازه میخواهند از مراکز نوآوری و شتابدهی بیرون بیایند، باید به این موضوع فکر کنند که وارد کدامیک از این چهار قلمرو خواهند شد. تنها برنامه خروج برای بنیانگذاران در ایران این است که ببینند استارتاپشان را کدامیک از این شرکتها میخرند. برای مثال باید راهحلی ارائه دهند که به درد اسنپ بخورد یا فیچری توسعه دهند که به کار دیجیکالا بیاید. به نظر من در غیر این صورت اکوسیستمی وجود نخواهد داشت که از ویسی سرمایه بگیرد.
منابع انسانی هم با چالش مهاجرت روبهرو خواهد شد. البته استارتاپهای سطح ما درگیر این چالش نیستند. چالشی که ما با آن درگیر هستیم، افزایش حقوق است. در اواخر سال دلار به ۶۰ هزار تومان رسید. البته بعد ریزش داشت، اما همان ۶۰ هزار تومان در ذهن مردم نقش بسته است. این موضوع تورم انتظاری است.
فردی که با من برای حقوق سال آیندهاش مذاکره میکند، دلار ۶۰ هزار تومانی را در نظر دارد. در نتیجه ما خدماتیها مجبوریم برای پوشش این هزینهها سطح کیفیت سرویسمان را پایین بیاوریم یا قیمت را افزایش دهیم. وقتی قیمت را هم بالا میبریم، ریزش مشتری داریم. جذب سرمایه هم بعید میدانم داشته باشیم، مگر مثل فناپ از ریش بکنیم و به سبیل پیوند بزنیم.
پیشبینی ۱۴۰۲؛ پاسخ به یک پرسش دشوار

امیرمسعود اسکوییلر، مدیرعامل ایران رایانه / پیشبینی اینکه در سال آینده چه اتفاقی میافتد، بسیار دشوار است. سادهترین پاسخ این است که در هر سیستمی با یک ورودی ثابت، همان خروجی را خواهیم داشت و تا سیستم را اصلاح نکنیم، خروجی همان است که بود. حالا کمی پیچیدگی را بیشتر کنیم؛ میخواهیم ورودی را تغییر بدهیم تا خروجی متفاوت داشته باشیم یا اصلاً میخواهیم سازمان را تغییر بدهیم تا با همان ورودی، خروجی متفاوت داشته باشیم؛ این یعنی تغییر.
برای اینکه پیدا کنیم که باید چهکار کنیم و کدام قسمت را تغییر دهیم تا شرایط بهتر شود، باید بدانیم چه میخواهیم. فقط باید توجه داشته باشیم که مرتکب خطا نشویم. ظرفیت اشتباه همیشه محدود است. نقل است که به ناپلئون گفتند پیروز شدیم ولی نیمی از لشکر نابود شد و او در پاسخ گفته بود که اگر یک بار دیگر پیروز بشویم، کاملاً نابود خواهیم شد.
برای پیشبینی آینده میتوان سناریوهای مختلف نوشت و بر اساس اولویت مرتب کرد. حالا بر اساس آن چیزی که میخواهیم اتفاق بیفتد، اقدام کنیم، وقت بگذاریم و هزینه کنیم. فقط همه میدانیم که بعضی کارها را به این راحتی نمیتوانیم انجام بدهیم و زیرساخت و اکوسیستم آن باید موجود باشد.
مثلاً کشورهایی هستند که پول زیاد هم دارند، ولی دانشگاه یا بیمارستان خوب ندارند. در مقابل کشورهایی هستند که محدودیت مالی دارند، ولی دانشگاهشان معتبر است و بیمارستانشان در سطح بهترینهاست. صادرات نرمافزار ما را با هند مقایسه کنید؛ آنچه در این مورد جلو رشد ما را میگیرد، نداشتن تجربه و سابقه است که مستقیماً ناشی از ارتباط بینالمللی ضعیف در بلندمدت است.
میپرسید آیا در سال ۱۴۰۲ میتوانیم تورم یک رقمی داشته باشیم؟ اساتید دانشگاهی و سیستم آموزشی کیفی داشته باشیم و نیروی متخصص کافی تربیت کنیم؟ گردشگر خارجی و گردشگری سلامت و درآمد ارزی بیشتر داشته باشیم و شرکتهای نرمافزاری ما نرمافزارهایی با کیفیت و استاندارد جهانی تولید کنند و محصولات خود را به دنیا صادر کنند؟ میتوانیم سرمایهگذاری خارجی و کسبوکارهای پررونق و اقتصاد توسعهیافته دیجیتال داشته باشیم؟
قاعدتاً نمیتوانیم، ولی میتوانیم رشد تورم راکم کنیم و رشد مهاجرت نخبگان را کاهش دهیم و جلوی تصمیمات اشتباه را بگیریم و در هر مرحله یک قدم جلوتر برویم.
در مورد عبور شرکتها از بحران نیز صحبت زیاد شده و لازم به توجه است که به تعداد شرکتهای خصوصی عضو در سازمان، راهحل برای عبور از بحران میتوان طراحی کرد و نوشت، ولی این راهحلها در موارد بسیاری اشتراک دارند. در هر حال بایستی کارهایی که باید انجام میدادیم، باز هم انجام بدهیم.
آیا اگر تورم نداشتیم دنبال بازار و کیفیت و سرمایهگذاری نبودیم؟ پس آن کارها را باید انجام بدهیم، بهعلاوه کارهای دیگری که بحران به ما تحمیل میکند. حالا دیگر کیفیت و بهرهوری ضروریتر است و رقابت نزدیکتر، همکاری و کار صنفی واجبتر.
در یک بازار سرمایهداری با محدود شدن درآمدها، شرکتها مجبورند برای بقا، هزینه خود را متناسب با کمشدن درآمد، کاهش دهند تا باقی بمانند. در نتیجه نیروهای اضافه را بدون تأمل تعدیل میکنند و خوب میدانند که دوباره جایگزینکردن این نیروها دیگر به این سادگی نیست. مخصوصاً برای شرکتهای نرمافزاری که بیش از ۸۰ درصد هزینهشان، هزینه نیروی انسانی است.
این کمکردن هزینهها به معنی کوچکشدن شرکتها و ضعیفشدن توان اجرایی آنها و به تعبیری دیگر، از بین رفتن سرمایه ملی است. بهراستی چند بار میتوان نیروها را کم کرد و ادامه داد؟ کارفرمای شرکتهای تولیدکننده نرمافزار بهصورت سنتی شرکتهای دولتی هستند و این شرکتها برای بقای خود به سفارش کار و عقد قرارداد با دولت وابستهاند. وقتی کار کم میشود، بازار کوچک میشود و شرکتها که عمدتاً کوچک هستند، کوچکتر میشوند و در معرض تعطیلی قرار میگیرند؛ شرکتهایی که سالها تجربه و دانش اندوخته دارند و سرمایه نامشهود کشور هستند.
آمارهای مهاجرت تکاندهنده است، ولی آنهایی که هستند و مهاجرت نکردهاند چطور است که نمیتوانند مشکلات خود و دیگران را حل کنند؟ بسیاری از اندیشمندان ما حرف نمیزنند و انتقاد نمیکنند و به این روش عادت کردهاند. خبرگان و اندیشمندان بایستی با وسعت نظر مسائل را ببینند و راهحل ارائه دهند تا از میان پیشنهادها و انتقادها راهکارها و طرحهای سازنده پیدا شود.
اما در این میان چه کسانی صدمه بیشتری میبینند؟ در مرحله اول صحبت از کسانی است که از رانت و وام و حمایت استفاده نمیکنند یا نمیتوانند بکنند و ارتباطی هم ندارند و حامی هم ندارند و ملک و ثروت ندارند و داراییشان فکر و ذهن خلاق و ایدههای نو آنهاست و دانش و تجربهشان در حوزه فناوری است.
افراد و شرکتهای کوچکی که همه میدانند مهم هستند. سازمانهای خیرخواهی نیز وجود دارند که سعی میکنند حمایت کنند، ولی حمایت اکوسیستم میخواهد، زیرساخت میخواهد و یک اشتباه همهچیز را ضعیف میکند و اشتباههای مکرر باعث نابودی همهچیز میشود.
به عنوان مثال وام دادند تا از پروژههای نرمافزاری حمایت شود. کار شروع شد و با انرژی جلو رفت، ولی زمان گذشت و نوبت بازپرداخت شد، ولی وام ادامه پیدا نکرد. درحالی که یا نرمافزار آماده و قابل ارائه به بازار نبود یا برای بازاریابی و فروش پیشبینی سرمایهگذاری نشده بود. پس همهچیز متوقف شد؛ نه نرمافزار کاملی ایجاد شد و نه حمایت خیرخواهانه به نتیجهای که باید رسید.
یا در مورد دیگر در سالهای ۹۴ یا ۹۵ که موضوع توافق برجام مطرح بود، برای یک سال تمام هتلهای تهران رزرو بود. خارجیها آمده بودند و میخواستند شرکای تجاری خود را در ایران پیدا کنند. بازار جدیدی برای هتلها و رستورانها ایجاد شده بود، پس هتلها شروع به تعمیرات و بازسازی و حتی بازگشایی کردند، ولی برجام به نتیجه نرسید و این بازار هم دوباره راکد شد. ضربه نهایی را هم پاندمی وارد کرد. به این ترتیب بیشتر کسانی که روی این بازار سرمایهگذاری کرده بودند، متحمل ضرر شدند.
در مدیریت مشتریان ناراضی، سعی میکنیم اول مشتریان ناراضی را بیتفاوت کنیم و بعد به جلب رضایت مشتریان بیتفاوت بپردازیم؛ به همین ترتیب کار شرکتها و فناوری را نمیتوان مستقیماً از خستگی و ضعف به شکوفایی رساند. اول بایستی دورنمایی داشته باشند و کورسویی از انتهای راهی که میروند ببینند و کسبوکارشان را از زیان خارج کنند و بعد سودآور و شکوفا شوند.
در چنین بازاری، سرمایهگذاران در چه زمینههایی سرمایهگذاری میکنند و ترند به کدام سمت است؟ در کشور ما برخلاف روندهای جهانی، فناوری اطلاعات سهم کوچکی در بازار سرمایه رسمی و غیررسمی دارد و علاقه غالب سرمایهگذاران بیشتر مربوط به جانب اینترنت است. اینترنت زیرساخت است و برای رشد سایر رشتهها ضروری است، ولی قاعدتاً این روند بهزودی تغییر خواهد کرد.
ما بهصورت سنتی از نرمافزار بسیار ارزان استفاده میکنیم، درحالی که الزاماً پایینبودن قیمت نرمافزار ما به نفع کشورمان نیست، همانطور که پایینبودن قیمت نیروی کار به نفعمان نیست. این به بهای ازدسترفتن کیفیت زندگی برنامهنویسان و در نتیجه عدم رقابتپذیری شرکتها در نگهداشتن نیروها تمام میشود، استانداردهای کاری ضعیف میشوند و کیفیت پایین میآید و در فروش محصولات نیز در بازار رقابت شانس خود را از دست میدهیم.
شاید این تأثیر طرز فکری است که نقض قانون حمایت از تولیدکننده و استفاده از نرمافزار کپیشده را تشویق کرده و اگر فکری برای آن نشود، بالاخره ما را به سمت استفاده از نرمافزارهای خارجی هدایت خواهد کرد. در عین حال در کشور ما هم به دنبال مشکلات ایجادشده در اکوسیستم و کوچکشدن بازار، رقابت شدیدتر میشود و در عمل رقابت برای بقا خواهد بود؛ اقتصادها کوچکتر و بازارها انقباضیتر و سختتر خواهند بود. در عین حال فناوری اطلاعات همراه با توسعه و نوآوری این شانس را دارد که از این گرفتاریها مستثنی باشد.
امیدواری اینجاست که با تحول دیجیتال در جهان، فرصتها و بازارهای جدیدی علیالخصوص در خدمات دولتی و دولت الکترونیک به وجود آمده است. در مدت کوتاهی فرهنگ کاری تغییر کرده، دورکاری رواج یافته، کلاسهای درسی، خرید و فروش و جلسات کاری شکل خود را به دیجیتال نزدیک کردهاند.
در نتیجه تولید داده و محتوا بیشتر شده و همه اینها نیاز توسعه فناوری اطلاعات و استفاده از آن را افزایش میدهند و طبیعی است که اگر به آن رونق آرمانی برسیم، سرمایهگذارانی هم آمادگی خواهند داشت تا در فناوری اطلاعات سرمایهگذاری کنند.
اگر همه را با هم بررسی کنیم، شاید هر بنگاهی بتواند به راهکاری برای خود برسد. هر کسبوکاری سعی میکند تهدیدهای محیطی و بیرونی را کم کند و از فرصتها بهره ببرد و از طرف دیگر هم از نقاط قوت خود استفاده کند و نقاط ضعف خود را تقویت کند.
به طور کلی در فناوری اطلاعات، تحول دیجیتال بازارهای جدیدی ایجاد کرده و چشمانداز نیازهای بازار کار نرمافزار برای سالهای آتی تفاوت کرده و در برنامههای ۱۰ ساله و ۲۰ ساله کشورها، افزایش نیاز به خدمات پیشبینی شده است. انقلاب صنعتی چهارم مدتهاست که شروع شده، ولی کارهای بسیاری هست که انجام نشده و ما میتوانیم نیرو و تخصص خود را در این حوزهها استفاده کنیم.
اگر خودمان را با آن هماهنگ کنیم، میتوانیم فرصتهایی برای توسعه فناوری در کشور و حتی فروش و صادرات داشته باشیم. در مقابل تهدیدهایی هست که به اندازه کافی در مورد آنها صحبت شده و بیثباتی نرخ ارز و تورم و بلاتکلیفی روابط بینالمللی از آن جملهاند.
به شکلی باور دارم که روزهای سخت میتوانند مقدمه تحولات بزرگی در زندگی و کسبوکار ما باشند. مشکلات مشترک شرکتها را به هم نزدیک میکند و درک این مطلب که این شرکتها میتوانند صنعت و مجریان و متولیان آن را هماهنگ کنند، اجازه میدهد همکاری و همگرایی به وجود بیاید.
در روزهای سخت، همکاری بازوهای صنفی و تخصصی بسیار ضروری است و نقش انجمنها و سازمانهای صنفی علیالخصوص سازمان نظام صنفی رایانهای میتواند بسیار پررنگ باشد. این تشکلها میتوانند از یک طرف چهارچوب اخلاق کاری را ایجاد کنند و از طرف دیگر در بالابردن کیفیت و بهرهوری شرکتها برای رقابت در بازار سالم مؤثر باشند و مانند کالا و خدمات شبهعمومی که دستیابی به آنها از عهده شرکتهای منفرد خارج است، دانش و امکاناتی در اختیار شرکتها قرار دهند، تعرفههای عادلانه تدوین کنند و از آن دفاع کنند و در مناقشات و اختلافات صنفی داوری کنند.
وقتی شرکتهای فناوری اطلاعات پراکنده هستند، صدمهپذیرند و وابسته به تیمهای محدود و کوچک فنی. یک صنف قدرتمند میتواند از منافع همه حمایت کند و راهگشای بالابردن بهرهوری باشد، به وحدت رویه و استانداردهای فنی روزآمد برسند و با سرعت و اطمینان پروژههای خود را به پیش ببرند. همچنین مطالبهگر باشد؛ به گونهای که رضایت همه تأمین شود. نکته قابل توجه این است که هر قدر جلوتر برویم، لزوم این همکاری بیشتر خواهد بود.
سرگردانی نقدینگی
سارا میرسالاری، همبنیانگذار خانومی / سال آینده غیر از چالش نیروی انسانی، مسئله مهم کسری نقدینگی شدید در تمامی کسبوکارهاست. آن دسته از کسبوکارهایی که تراز نقدینگی مثبت دارند، فرصت رشد پیدا میکنند، اما آن کسبوکارهایی که برای ادامه فعالیت خود نیازمند سرمایه هستند، با چالش بیشتری مواجه خواهند شد.
از سوی دیگر، به نظر میرسد در سال آینده نقدینگیهای خرد بسیار بیشتر سرگردان شوند. با توجه به این موضوعات، یک فرصت کسبوکاری در سال آینده میتواند ارائه خدمات و محصولات مالی و توسعه کسبوکارهای فینتکی باشد.
سال بد کسبوکارهای کوچک

فرزاد مقدم، مدیرعامل تسکا / به نظرم اکوسیستم در سال ۱۴۰۲ به سمت این میرود که مجموعهها به جای ارتقا، به دنبال بقای خود باشند. اگر با وضعیتی که در شش ماه دوم سال ۱۴۰۱ وجود داشت، بخواهیم سال ۱۴۰۲ را پیشبینی کنیم، عملاً کسبوکارها برای بقا دستوپا خواهند زد و نباید به دنبال نوآوری بگردیم.
چالش اصلی شرکتها در این سال مدیریت منابع انسانی و مالی است. به نظرم استارتاپها و کسبوکارهای کوچک سال سختتری را هم خواهند داشت. مجموعههای بزرگ و سرمایهگذاران نمیتوانند به آنها کمکی کنند یا نجاتشان دهند، زیرا خودشان هم درگیر چالشهای متعددی هستند.
وضعیت اینترنت که مشخص است و امیدی هم ندارم که اتفاق جدیدی بیفتد و گشایشی ایجاد شود. افرادی که در بدنه حاکمیت هستند هم نشانهای از تغییر رویکرد ندارند. فکر میکنم باید برای سال آینده به این فکر کرد که چطور میشود کسبوکارهای کوچک را نجات داد که بسیار هم کار دشواری است.
قانونگذاری خوب یا بد؟

محمدمهدی مؤمنی، مدیرعامل ازکیوام / به طور کلی پیشبینی میکنم با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، در سال آینده هم کسبو کارها اوضاع چندان خوبی نداشته باشند. احتمالاً باز هم شاهد موضوعاتی چون تصمیمگیریهای لحظهای خواهیم بود که مشکلات مختلفی را در فضای کسبوکاری ایجاد میکند و باعث آسیبدیدن انواع و اقسام صنایع مخصوصاً کسبوکارهای آنلاین میشود. همین مسئله نیز طبیعتاً به کاهش سرمایهگذاریها میانجامد.
ریسک در فضای کسبوکاری ایران بهشدت بالا رفته و این مسئله بسیار آسیبزاست. در حوزه فینتک، رگولاتوری به شکل جدی وارد لندتک شده و جلسات متعدد با کسبوکارهای این بخش دارد و روی صنعت لندتک تمرکزی جدی ایجاد شده است. دخالت رگولاتور در این صنعت میتواند در دو جهت عمل کند و مثبت یا منفی باشد.
قسمت مثبت ورود رگولاتور این است که احتمالاً اگر به شکل خوب قانونگذاری انجام شود، به قانونمندتر شدن صنعت و افزایش کیفیت کمک میکند و اعتماد به این صنعت افزایش مییابد؛ مشابه اتفاقی که برای پرداختیارها افتاد. اما چنانچه قانونگذاری و تنظیمگری بهدرستی انجام نپذیرد، ممکن است سبب شود ریسکهای غیرسیستماتیک وارد سیستم شده و آسیب جدی به کسبوکارهای این صنعت وارد آید. اگر مورد دوم روی دهد، طبیعتاً افزایش ریسک ورود سرمایه به این فضا را محدود خواهد کرد.
احتیاط! فرصتی برای رشد نیست

حمیدرضا اشجع، مدیرعامل مستر بلیط / به نظرم سال ۱۴۰۲ کسبوکارهای حوزه گردشگری وضعیت بدتری نسبت به شرکتهای استارتاپی دیگر دارند و ما بیشتر تحت تأثیر وضعیت گردشگری هستیم. اما اگر بخواهم به طور کلی در رابطه با شرکتهای استارتاپی صحبت کنم، برآوردم این است که در سال آینده فرصت رشد چندانی وجود ندارد.
زیرا هم کارآفرینان و هم سرمایهگذاران نسبت به انجام کارهایی از این جنس محتاطتر هستند و ترجیح میدهند سرمایه زمانی و مالی خود را جایی ببرند که بازدهی بیشتری داشته باشد. متأسفانه به دلیل تورمی که در کشور وجود دارد، مخصوصاً این اواخر که ملموستر بود، کسبوکارهایی که مانند استارتاپها داراییمحور نیستند، آسیب جدی میبینند. یعنی همه کاری که انجام میدهند، با رشدی که در بازار املاک یا طلا یا ارز اتفاق میافتد، پوچ میشود و ارزش خود را از دست میدهد.
مسئله فرار مغزها و مهاجرت نیروی انسانی هم باعث میشود شرکتها نتوانند مسیر رشد پایداری را طی کنند، چون افراد توانمندشان دائماً در حال چرخش و رفتوآمد هستند و در پی اینکه چطور میتوانند مهاجرت کنند.
به ۱۴۰۲ امیدوارم

سید محمدحسین سجادی نیری، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری داوین / من سال ۱۴۰۲ را سالی بسیار مهم و حیاتی برای اکوسیستم نوآوری کشور میدانم. در سال ۱۴۰۱ تغییر معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و درگیری آن سازمان با موضوع جایگزینیها و تغییر مدیران آن معاونت، عملاً به حذف یک حامی و بازیگر جدی در اکوسیستم منجر شد و هیچ اقدام مؤثری از آن معاونت دیده نشد.
از سویی ناپایداری شرایط صندوق نوآوری و شکوفایی هم بر رکود در این عرصه افزود. تغییرات سازمان بورس و فرابورس و رویکرد محتاطانه این مجموعهها نیز مزید بر علت شد. ناپایداری مرکز ملی فضای مجازی و نیز درگیر شدن وزارت ارتباطات با اصل مسئله اینترنت نیز باعث شد اقدام مؤثری از این مجموعهها برای توسعه اکوسیستم دیده نشود (البته تلاشهای آقای لاجوردی در وزارت ارتباطات برای توسعه زیرساخت جهت توسعه پلتفرمهای بومی ستودنی بود).
از سوی دیگر از سالهای قبل نیز با رکود رویدادهای نوآورانه، رکود شکلگیری و موفقیت شتابدهندهها و استارتاپاستودیوها و بهصورت کلی رکود جریان ورودی استارتاپی برای اکوسیستم نوآوری مواجه بودیم.
مسائل مختلف از جمله بنبست ورود استارتاپهای بزرگ کشور به بورس (با وجود آنکه شاهد ورود تپسی به بورس بودیم اما به خاطر مشکلات موجود بر سر راه دیجیکالا، کافهبازار، اسنپ، علیبابا و… حس باز شدن این مسیر بههیچوجه به فعالان اکوسیستم القا نشد) و عدم ورود سرمایهگذاری خارجی به اکوسیستم، با بستهشدن جریان خروجی اکوسیستم نیز مواجه بودیم. بهعبارتی رود در جریان اکوسیستم با بستهشدن جریان ورودی و خروجی آن به یک شبهمرداب تبدیل شده است که باید برای دوباره به جریان افتادن آن اقداماتی انجام شود.
با این مقدمه، پیشبینی من برای سال ۱۴۰۲ اینچنین خواهد بود که امیدوارانه فکر میکنم در سال ۱۴۰۲ از اواخر تابستان و با ورود به نیمه دوم سال، جریان اکوسیستم تا حدی باز خواهد شد. کمکم معاونت علمی و فناوری با استقرار مدیرانش به اقداماتی دست خواهد زد، از جمله اجرایی کردن بخشهایی از قانون جهش تولید دانشبنیان که میتواند به ورود سرمایه به اکوسیستم منجر شود.
احتمالاً تغییر رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی یا تثبیت رئیس آن، صندوق را از حالت ناپایدار خارج خواهد کرد و صندوقهای پژوهش و فناوری اندکی فعالانهتر عمل خواهند کرد. بورس و فرابورس رفتارهای ریسکپذیر جدیتری بروز خواهند داد و شاهد ایجاد صندوقهای جسورانه بورسی جدید خواهیم بود. همچنین امیدوارانه شاهد ورود حداقل دو استارتاپ بزرگ دیگر به بورس یا فرابورس هستیم و ایجاد تابلوی دانشبنیان در فرابورس، استارتاپها و شرکتهای کوچکتر را نیز راهی بورس خواهد کرد.
بهخاطر محدودیتهای بینالمللی، توسعه برخی از پلتفرمهای داخلی پایدارتر و جذابتر خواهد شد، مانند رقابت ارائه خدمات روی پیامرسانهای بومی و شکلگیری استارتاپهایی در این حوزه که سرویسهای خارجی را شبیهسازی میکنند.
شاهد توسعه زیرساختهای بومی ابری و CDN خواهیم بود. توسعه راهکارهای مالی و فینتکی و BNPL در ورتیکالهایی مانند سلامت و اقلام زودمصرف و لوازم الکترونیکی و خانگی را شاهد خواهیم بود. اپراتورهای مالیاتی بخش خصوصی در اندازههای بزرگ متولد خواهند شد و امیدوارم با تغییر نگرش بیمه مرکزی ایران به خاطر آییننامه دانشبنیان وزارت اقتصاد، در حوزه فناوریهای بیمه یا اینشورتک با رشد خدمات دیسراپتیو/ تحولی مواجه باشیم. من با وجود تمام اتفاقات تلخ سال ۱۴۰۱، امیدوارانه وارد سال ۱۴۰۲ خواهم شد.
استقبال از لندتکها

میرمیثم سیدی، مدیرعامل آیتیساز / در سال ۱۴۰۲ احتمالاً شاهد اتمام کار بسیاری از کسبوکارها خواهیم بود. شرکتها سیاست انقباضی در پیش گرفتهاند تا سایز خود را کوچک کنند، زیرا بنیه مالی مورد نیاز را ندارند. در مورد حمایت از کسبوکارها حرفهای بسیاری زده میشود، ولی در عمل اتفاقی نمیافتد.
به عنوان مثال ما پروژهای را برای وزارت ارتباطات با تأیید سازمان فناوری اطلاعات، تعریف کردیم که در زمینه هوش مصنوعی است. این پروژه همینطور مرحله به مرحله بالا رفت تا به کارگروه رسید. در کارگروه کسانی که حتی نمیدانند هوش مصنوعی به چه معناست، در این باره اظهارنظر کردند و در نهایت گفتند این پروژه جزو اولویتها نیست.
هفته بعد وزیر فناوری امارات اعلام کرد که این پروژه جزو اولویتهای ما هست و اگر مایل هستید، ما روی آن سرمایهگذاری میکنیم. الان امید ما به جای اینکه به افرادی در داخل کشور باشند، به سمت خارج از کشور است تا بتوانیم با شرکتهای خارجی مذاکره کنیم و محصولاتی را که تولید میکنیم، در اختیار آنها قرار دهیم.
در حوزه فینتک یکی از بخشهایی که احتمالاً در سال آینده رشد خوبی خواهد داشت، حوزه لندتک است، زیرا زیرساختهای لازم برای آنها تاحدودی ایجاد شده و مردم هم از آن استقبال میکنند. حتی کسبوکارهای بزرگی چون دیجیکالا و اسنپ نیز به سمت این بخش رفتهاند و فروش اقساطی کالا و خدمات خود را راهاندازی کردهاند. با توجه به تورمی که داریم و بانکها نیز موظف به پرداخت تسهیلات خرد شدهاند، پلتفرمهایی شکل خواهند گرفت که واسط بانکها و مردمی باشند که میخواهند تسهیلات خرد دریافت کنند.
اندکفرصتهایی برای اکوسیستم اقتصاد نوآوری

شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ / با توجه به وقایع سال ۱۴۰۱، پیشبینی میکنم در سال آینده جریان ورود سرمایههای جدید به اکوسیستم اقتصاد نوآوری کمرنگ شود و نرخ پدیدآمدن شرکتهای استارتاپی و طرحهای تجاری کوچک به دلایل متعددی کاهش پیدا کند. اینکه شرکتها فقط از نظر سهامی ارزشمند و همیشه گرفتار دغدغه نقدینگی باشند، بهمرور به از دست رفتن مطلوبیتشان منجر خواهند شد. با این حال هنوز در این شرایط فرصتهایی وجود دارد.
یکی از این فرصتها حرکت طرح و ایده از ویسی به سیویسی است و این یعنی طرح و ایدهها در زنجیره ارزش صنایع بزرگتر که در نرخ تولید ناخالص ملی هم مؤثرند، قرار بگیرند تا با اتصال آنها به صنایع دیگر و رفع معضلاتشان، ارزشافزوده نهایی را افزایش دهند.
از سویی دیگر رویکردهای ماههای اخیر بازار سرمایه نشان میدهد بورس آماده تأمین مالی و پذیرش طرحهای تحولساز است؛ شرکتها و طرحهایی که ابعاد بزرگی در اقتصاد دیجیتال دارند و از قدمهای ابتدایی میتوان به پذیرهنویسی آن فکر کرد، از این مدل ایدهها هستند. به سرانجام رسیدن این ایده مستلزم اتصال بازیگران اقتصاد دیجیتال به سایر بخشهای اقتصادی، تأمین سرمایه اولیه و دانش فنی و سپس تأمین مالی توسط مردم در بازار بورس است.
اینها نمونهای از فرصتهای موجود در اکوسیستم اقتصاد نوآوری هستند که توسط استارتاپها قابلیت اجراییشدن دارند. از سمتی دیگر در سال ۱۴۰۲ باید به شرکتها و طرحهای بزرگ توجه کرد تا آنها محرکی برای تکمیل زنجیره استارتاپها باشند.
عوارض زلزله هشت ریشتری

شهریار ازهاریانفر، بنیانگذار شرکت نردبان اندیشه فردا / سالی که گذشت، آبستن حوادث بیشماری برای اکوسیستم نیمهجان استارتاپی ایران بود. فیلترینگ گسترده شبکههای اجتماعی و افتادن به جان اینترنت و فیلترهای پیدرپی فروشگاههای عرضه اپ، تنها بخشی از اتفاقاتی است که در راستای نابودی اکوسیستم روی داد.
بدون شک سال جدید با ادامه همین روند بسیاری از کسبوکارها با مشکلات بزرگ و کوچکی روبهرو خواهند شد که حیات آنها را به خطر خواهد انداخت و اساساً این سؤال مطرح میشود که تا کجا میتوان این محدودیتها را تحمل کرد و چرا باید در این شرایط همچنان به تولید محصول ادامه داد؟
عمده مشکلات اکوسیستم در گرو اقتصاد کلان کشور و روند گسترش رکود تورمی، سیاست خارجی، ادامه محدودیتهای دسترسی همگانی به اینترنت، فیلترینگ شبکههای اجتماعی و فروشگاههای توزیع اپلیکیشنها، ادامه اختلال در صنعت پرداخت و پرداختیاریها، نیروی انسانی و انگیزش و صادرات است.
صنعت بازیهای رایانهای نیز متأثر از فیلترینگ شدید اینترنت، مضاعف بر موارد فوقالذکر، با مشکلات بسیار بیشتری مواجه خواهد شد. با فیلترینگ گوگلپلی و اختلال در انواع سرویسهای آنلاین، بسیاری از تیمها با کاهش ۸۰درصدی منابع مالی روبهرو شدهاند و در آستانه تعطیلی هستند.
به صورت مشخص عوارض این زلزله هشت ریشتری به کوچکشدن تیمها و فشار بیشتر و کوچکشدن پروژهها منتهی خواهد شد. سیاست کوتاهمدت و راهبرد اساسی در این زمینه برای جلوگیری از تعطیلی و مهاجرت بسیاری از متخصصان، چندمهارتی است که افزایش فشار بر نیروی کار را در پی خواهد داشت.
ادامه اختلال در اینترنت و فیلترینگ به تحلیل و فرسایش اکوسیستم و اختلال جدی در روند طبیعی رشد شرکتها و محصولات منجر خواهد شد. این بدین معناست که شرکتها باید با نیروی انسانی بسیار کمتر اما کار دوچندان، با کوهی از مشکلات دستوپنجه نرم کنند.
از طرفی با تورم ۵۰درصدی کشور و افزایش نرخ دستمزد، بسیاری از شرکتها تابآوری خود را از دست خواهند داد و این اختلال جدی و مستقیم در چرخه کسبوکارها ایجاد میکند که نهایتاً به پدیده بیکاری، مهاجرت، چندمهارتی، تعطیلی کسبوکارهای کوچک و متوسط و در نهایت مهاجرت در سایه خواهد انجامید.
این موضوع میتواند تشدید خروج بخشی از نیروی انسانی با تخصص بالا به سمت بازارهای جهانی را به همراه داشته باشد. لذا سال آتی با توفندهای ناپیوسته بسیاری روبهرو خواهیم بود که بسیاری از آنها مبتلابه وضعیت عمومی کشور در عرصه سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد و فرهنگ است. لذا قطعات این پازل چنان به یکدیگر متصل هستند که نمیتوان با رفع یک عامل، منتظر مرتفعشدن تمامی مشکلات باشیم.
مسئله رگولاتوری

مهدی عبادی، مدیرعامل وندار / کماکان مسئله اصلی حوزه فینتک، مسئله رگولاتوری است. این را ممکن است ما در دسته محدودیتهای عمومی بگذاریم یا نه؛ اما احتمالاً در سالهای پیش رو همچنان این مسئله، برای فینتکیها مهمترین خواهد بود. دلیلش هم این است که نگاه رگولاتور هنوز نگاه توسعهمحور نشده و عموماً محدودیتزاست.
اگر بخواهیم از این مسئله عبور کنیم، دومین مسئلهای که تمام استارتاپها با آن مواجه خواهند بود و طبیعتاً کسبوکارهای حوزه فینتک را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد، مسئله سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری روی استارتاپها در ایران بهشدت کاهش پیدا کرده و عملاً صندوقها یا سرمایهگذاری نمیکنند یا اساساً پولی ندارند که بخواهند سرمایهگذاری کنند. طبیعی هم هست. با شرایط اقتصادی کنونی، اگر پولی هم وجود داشته باشد، دست و دل سرمایهگذاران چندان به سمت سرمایهگذاری روی استارتاپها نخواهد رفت.
درباره ترند حوزه فینتک در سال ۱۴۰۲، من فکر میکنم پرداخت با BNPL بهشدت رشد میکند که دلایل متفاوتی دارد. اولاً اینکه در دنیا ترند است و طبیعتاً این ترند جهانی روی ایران هم تأثیر میگذارد. دوم اینکه قدرت خرید مردم پایین آمده و BNPL احتمالاً میتواند بخشی از قدرت خرید ازدسترفته مردم را به آنها بازگرداند.
در نهایت چالش منابع انسانی با توجه به موج جدید مهاجرت، در سال ۱۴۰۲ بهشدت جدی خواهد بود و حتماً شرکتهای بسیاری با این چالش دستوپنجه نرم خواهند کرد.
اکوسیستم در حال پوستاندازی است

حسین اسلامی، رئیس سازمان نصر تهران / سال ۱۴۰۲ از مناظر اقتصادی از سال ۱۴۰۱ سختتر خواهد بود. دلایل متعددی هم برای آن وجود دارد. ولی من با نگاه برخی دوستان که از پایان اکوسیستم صحبت میکنند، به هیچ عنوان موافق نیستم و احساس میکنم اکوسیستم در حال پوستاندازی است.
البته برخی مجموعهها به دلایل گوناگون دچار آسیب میشوند یا تا امروز دچار آسیب شدهاند و ممکن است نتوانند کسبوکار خود را ادامه دهند. قطعاً در این میان تابآوری شرکتهای بزرگتر بیشتر از شرکتهای کوچکتر است. از طرف دیگر به نظرم برخی سرمایهگذاران این کار را ادامه نخواهند داد، بهخصوص سرمایهگذاریهای بلندمدت نخواهند داشت.
ولی برخی سرمایهگذاران حداقل برای کوتاهمدت وارد این اکوسیستم خواهند شد، زیرا قیمت بعضی از کسبوکارهایی که شاید چند ماه پیش بیشتر از حالا بود، پایینتر آمد و عدهای از سهامداران راضی هستند که با قیمت کمتری کسبوکار خودشان یا بخشی از سهام خود را واگذار کنند.
لذا در افق کوتاهمدت انتظار داریم بعضی از مجموعههای سهامداری جدید را ببینیم. بهخصوص مجموعههای سنتی و معدنی را بهعنوان علاقهمندان به این اکوسیستم میبینم. همین انتخابات اتاق نویدبخش است، زیرا استقبال ویژهتری از حوزه فاوا و حوزه کسبوکارهای دانشبنیان برای حضور در هیئت نمایندگان شده است.
روند دیگری که با توجه به وضعیت اقتصادی میبینم و به طور مداوم رصد میکنم، رشد لندتکهاست. به نظر میرسد این حوزه آرامآرام قدرت و قوت میگیرد و از آن استقبال میشود. اقداماتی شبیه به ادغام مدل نتبرگ و تخفیفان را نیز احتمال میدهم که به دلایل متعدد تشدید شود. گردشگری داخلی نیز با توجه به اینکه از کرونا عبور کردهایم و وضعیت جامعه ملتهب بوده و مردم از نظر اقتصادی در تنگنا هستند و تقاضا برای سفرهای خارجی کمتر شده، احتمالاً رونق میگیرد و توسعه پیدا میکند.
به هر حال اکوسیستم در حال پوستاندازی است و کار دشوار. آنهایی که علاقهمند به ادامه کار نیستند، ممکن است وارد بخشهای دیگر شوند یا از ایران مهاجرت کنند، ولی نسل جدید و متفاوتی هم با حمایتگرفتن از دولت در تلاش خواهند بود که بهعنوان بازیگر در این اکوسیستم حضور یابند.
سال ثبات

اکبر قنبرپور، مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی پیام / من فرد خوشبینی هستم و گمان میکنم سال آینده بهتر از سالی که گذشت، باشد. بالاخره از عمر سیستم نوپای نوآوری و استارتاپی کشور یک سال گذشته است. ما یک اکوسیستم ۵۰ ساله نداریم که یک سال ۲ درصد از عمرش باشد، بلکه اکوسیستمی تقریباً ۱۰ ساله داریم که این یک سال ۱۰ درصد از عمرش را تشکیل میدهد. بنابراین من فکر میکنم بلوغ در اکوسیستم در حال افزایش است و از رفتارهای هیجانی و پیشبینیهای اشتباه ناشی از عدم تجربه، فاصله میگیریم و افراد با واقعبینی بیشتری عمل میکنند.
به نظر نمیرسد حجم سرمایهگذاری از سال ۱۴۰۱ متفاوتتر باشد ولی فکر میکنم در مورد برخی پارامترهایی که ما را هنوز در ابهام گذاشته، سال آینده میتوانیم نظر قطعی بدهیم که یا اصلاح میشوند یا در همان وضعیت باقی میمانند. ثبات سال آینده را بیشتر از امسال میدانم و به نظرم اتفاقاتی که بنا بوده به خاطر شرایط محیطی رخ دهد، امسال تا حد زیادی رخ داده و دیگر نوسانات عجیبوغریبی در سال آینده نخواهیم داشت. هم از نظر سیاسی و اقتصادی و هم از لحاظ فرهنگی و اجتماعی سال باثباتتری را نسبت به ۱۴۰۱ شاهد خواهیم بود.
به طور کلی نیز گمان میکنم سال آینده برای ایدههایی در حوزه هوش مصنوعی و اینترنت اشیا فرصتهای خوبی وجود داشته باشد. به نظر نمیرسد در حوزه پلتفرمها اتفاق جدیدی را شاهد باشیم و کسبوکارهایی که سالهای قبل شکل گرفتهاند، کمی بزرگتر میشوند. از سال آینده نه انتظار چالش عجیب و نه جهشی بزرگ را دارم.
یک امیدواری شکننده

فرزین فردیس، رئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران / سال ۱۴۰۱ سال بسیار سختی برای اکوسیستم نوآوری کشور بود، علیالخصوص که مجموعه اتفاقات طوری در اقتصاد کلان و فضای اجتماعی کشور رقم خورد که مهمترین سرمایه اکوسیستم، یعنی جوانان خلاق، پرانگیزه و بامهارت روحیه و انگیزهشان را برای ماندن در ایران و تلاشکردن و ساختن از دست دادند و قصد و میل و اقدامشان را به مهاجرت یا تشدید کردند یا تصمیم گرفتند کسبوکار استارتاپی و نوآورانهشان را تعطیل کنند و کارمند شوند یا هرچه سریعتر از کشور بروند.
با این وجود شخصاً به سال ۱۴۰۲ امیدوارم و امیدم ناشی از چند اتفاق خوبی است که در حال وقوع است. یکی اینکه به نظر میرسد بخشهایی از حاکمیت که معمولاً در شرایط بسیار سخت عقلانی عمل کرده و سعی کرده هستههای خشن و تندرو حکمرانی را کنترل کند، وارد عمل شده و تصمیم گرفته بیش از این اجازه ندهد ناامیدی در میان جوانان ایجاد شود و فضای اقتصاد کلان کشور با تلاطم روبهرو شود. میبینیم بعضی از کارهایی که سالهای سال است گفته میشود بایستی انجام شود، در حال وقوع هستند.
البته این امیدواری من، یک امیدواری بسیار شکننده است. اگر مجموعه حکمرانان کشور به فرایند اصلاحیشان در ابعاد مختلف، از اقتصاد کلان گرفته تا گشودگی در فضای اجتماعی و کاهش محدودیتهای اینترنت و امثالهم ادامه ندهند و به یکی دو اقدام تا به حال انجامشده بسنده کنند، مسلماً پاسخگوی حجم خبرهای منفی و تخریبی که وجود دارد، نیستند و نمیتوانند به طور کامل جبرانکننده لطماتی باشند که طی این مدت وارد شده است.
با همه این حرفها و با وجود اینکه امیدواررم ۱۴۰۲ از ۱۴۰۱ سال بهتری باشد، سال آینده را سال سختی مخصوصاً در بخش نقدینگی میدانم. بنگاهها و استارتاپها بسیار در این بخش با مشکل مواجه خواهند شد و اکیداً باید نقدینگی خود را مدیریت و کنترل کنند و حواسشان باشد برای چه چیزهایی هزینه میکنند و اگر احیاناً فرایندهای توسعهای دارند، چطور آن را مدیریت کنند.
شانس دیگری که میتواند در اکوسیستم وجود داشته باشد، تزریق بخشی از سرمایههای شرکتهای بزرگ و متمول اقتصاد است که میتواند در قالب طرح جهش تولید دانشبنیان به سمت اکوسیستم نوآوری بیاید و آنها به جای پرداخت بخشی از مالیات، همان سرمایه را در اکوسیستم نوآوری بیاورند و کمک کنند تا برخی شرکتهای توانمندتر این حوزه که توانستهاند خود را حفظ کنند و سرپا نگه دارند، بتوانند از این منابع مالی بهرهمند شوند.
ولی به نظرم سرعت شکلگیری فکرها و اندیشههای جدید و استارتاپهای کوچک اولیه نسبت به سالهای گذشته کند خواهد شد و صرفاً برخی مجموعههای متوسط و بعضاً بزرگ که با درایت سالیان گذشته توانستهاند خودشان را با وجود همه سختیها حفظ کنند، موفق به جذب برخی از این سرمایهها و منابع میشوند که در این صورت امکان رشد و بقای خود را به شکلی فراهم میکنند.
سال مهآلود
محمود کریمی، مدیرعامل شرکت سکوی خلق آینده
۱. مطلوبم این است که سال ۱۴۰۲ را خلاف بسیاری از پیشبینیهایمان زندگی کنیم. واقعبینی این اجازه را نمیدهد، اما در خیال شدنی است. این سال میتوانست امیدآفرین و پر از شوق باشد اگر…
۲. برای این یادداشت، پیشینه این اکوسیستم جوان و سالهایی که بر آن گذشته را مرور کردم. ارکانی که در آن شکل گرفتند و روشی که با یکدیگر همپایی کردند (و نکردند). ابعادی که در اقتصاد و تأثیری که بر محیط کسبوکار داشتند و آنچه اکنون دارند و ندارند. فکر میکنم به کسانی که حضور داشتند و آنها که از پیش چشممان دور شدهاند.
به یاد میآورم حاضران و غایبان را، فعالان و ناظران را. خبرهای فصل زمستان را مرور میکنم و موضوع نشستهایی که برگزار شدهاند. نمیدانم اگر از ابزارها و موتورهای هوش مصنوعی پرآوازه امروزی بخواهم که برایمان تصویری از گذشته و آینده این اکوسیستم بدهند، در این دو قاب چه ترسیم میکنند و چه پیش چشم ما نقش میبندد؟
۳. شرایط محیط کسبوکار، نرخ بالای تورم، لجامگسیختگی بازار ارز، سیاستهای محدودکننده، شتاب گرفتن نرخ مهاجرت، مبهم ماندن خروج از سرمایهگذاریهای گذشته، محدودیتهای ارتباط با دنیا، آسیبپذیری صاحبان سرمایه و ترجیح دست به عصا پیش رفتن ایشان، تصمیمگیری برای اقدامهای جسورانه را تحت تاثیر منفی قرار داده است. نه بازار، رونق و شرایط پذیرش رشد سریع یک کسبوکار را دارد و نه بازیگران آن تاب و توانی برای پر ریسک تاختن. نتیجه مشخص آن پرهیز از باز کردن پروندههای جدید و ترجیح به محافظهکاری است.
4. سیاستهای جاری و پیامدهای آن انگیزههای درونی و پایداری جوانها و خانواده کارآفرینی را برای ساختنهای جدید آسیب زده است. آسمان این اکوسیستم به حدی مهآلود شده که دیدن دوردست جذاب، نشدنی به نظر میآید. با این حال، برای مردمان این اکوسیستم به گمانم هنوز قدرت امید بر ترس غالب است. همه دوست دارند اتفاقی رخ دهد که راهی برای گشایشی محسوس باز کند. توان تابآوری بالا، هوشمندی زیاد، چابکی و انعطاف بسیار، از نیازمندیهای به سلامت گذر کردن از روزگار پرابهام پیش رو است.
۵. خانواده این اکوسیستم، روزها و ماههای دشواری را تجربه کردهاند که خروج از آن، به شرط تغییرات مثبت محیط کسبوکار، نیازمند زمان است. توصیه عالمان، افزایش حد مشارکتها و تعاملهاست؛ استفاده از فرصتهای همافزایی بازیگران مختلف اکوسیستم، بازنگری در رویههای پیشین و اقدام به تغییرات استراتژیک، جدیگرفتن فرصت ادغامها، پذیرش شراکت با بازیگران بزرگ و شکلگیری صندوقهای مشترک سرمایهگذاری.
امیدوارم سال ۱۴۰۲ را با طلوعی درخشان شروع کنیم. به قدری درخشان که دلگیری افق پیشبینیهای سخت را از ذهنمان بزداید و در پایان بهار، از خطا درآمدن پیشبینیها خرسند باشیم.
بازگشت مردم به خرید حضوری و رکود لجستیک

مهرداد ملکمحمدی، مدیرعامل تاپین / شرایط بسیار سخت است، ولی آدمها به امید زنده هستند. اتفاقاتی که افتاد، اعتراضات و اختلالات اینترنت، باعث محدود شدن فعالیتهای اپلیکیشنها شد، ولی باید امید داشته باشیم. به نظر من سال آینده رکودی نسبی در حوزه تجارت الکترونیک خواهیم داشت که این رکود از دو جهت اتفاق خواهد افتاد. اول اینکه تقریباً زمان زیادی از همهگیری کرونا گذشته و مردم دوست دارند به زندگی معمولی برگردند. در نتیجه تجارت الکترونیک و حوزه لجستیک دچار رکود خواهد شد، چون مردم به سمت خرید حضوری متمایل خواهند شد.
دوم اینکه با توجه به شرایط اقتصادی پیچیده کشور، سرمایهگذاران کمتر به سمت اکوسیستم نوآوری میآیند. دلیل این مسئله مبهمبودن قوانین در حوزههایی است که اطلاعرسانیمحور هستند. احتمالاً برگزاری رویدادها با محدودیت و سختگیری بیشتری مواجه میشوند و در نتیجه استارتاپها هم محدود خواهند شد. این اتفاق بر شکلگیری اکوسیستم تأثیر منفی میگذارد.
نکته دیگر در مورد حوزه لجستیک این است که تغییرات از لحاظ زمانی دیرتر متوجه آن خواهد شد. به همین دلیل تأثیرات تغییرات و اتفاقات سال ۱۴۰۱ بهعلاوه تأثیرات دوران پساکرونا در سال بعد در حوزه لجستیک نمایان خواهد شد. در نتیجه حوزه لجستیک دچار رکود شدیدی میشود.
ولی از طرف دیگر فناوری در این حوزه رشد خواهد کرد، زیرا هزینههای منابع انسانی، مکان و سرمایههای انسانی بالا میرود و شرکتها مجبورند به این سمت بروند تا بتوانند هزینههایشان را کاهش داده و خدماتی با فناوریهای بالاتر به مشتری ارائه دهند. این شرکتها به سمت ارائه سرویسهایی مثل پیکاپ و جمعآوری میروند، زیرا فروشگاهها در حال کوچکتر شدن هستند و به این سرویس احتیاج دارند.
احتمالاً فروشندگان کوچک در سطح کشور از طریق مارکتپلیسهایی مثل دیجیکالا و باسلام و… بیشتر قوت میگیرند و این موضوع کار را برای ارائه سرویسهای یکپارچه توسط ارائهدهندگان سخت میکند. در نتیجه در سال ۱۴۰۲ شرکتهایی که بتوانند خدمات جمعآوری و فرستمایل بهتری ارائه دهند، میتوانند حجم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند.
به نظرم شرکتهای حملونقل در سال جدید باید روی پیکاپ و جمعآوری محصولات از محل خود کسبوکارها سرمایه گذاری کنند. از سرویسهای دیگری که این دست شرکتها باید به آن توجه کنند، سرویس فولفیلمنت است. این سرویس در سال ۱۴۰۲ بازار بهتری خواهد داشت، زیرا کسبوکارهای کوچک و متوسط دیگر نمیتوانند هزینه انبارهایشان را تأمین کنند و به سمت شرکتهایی مثل روناد میروند که کارهای فولفیلمنت را برایشان انجام دهند؛ یعنی محصولاتشان را نگه دارند و کارهای ارسال را با هزینه و درگیری کمتر مدیریت کنند.
در کل فکر میکنم امسال برای صنعت لجستیک سالی توأم با رکود و نوآوری بالا خواهد بود. رکود از این نظر که حجم سفارشها کمتر میشود. نوآوری هم از این جهت که بهخاطر کاهش درآمدها، به سمت حذف هزینهها میروند که باعث میشود نوآوری در این حوزه بهشدت بالا رود و ماهیت سنتی که در این چند سال بوده و اجازه نمیداده که این حوزه وارد موضوع تجارت الکترونیک و نوآوری شود، از بین میرود و با صنعت لجستیکی هایتکتر مواجه خواهیم بود.
حال بد مردم و استارتاپها
بابک سهرابی، مدیرعامل جاجیگا / به نظر میرسد سلسله تصمیمات نادرست حاکمیت و دولت مستقر تمامی ندارد و واضح است که آقایان تسلطی بر اوضاع ندارند؛ چه در حوزه مسائل اقتصادی، چه در حوزه مسائل اجتماعی و چه در حوزه سیاست داخلی و بینالملل. اوضاع در همه این بخشها نابسامان است.
استارتاپها و کسبوکارهای نوپا قرار است در چنین بستری کار خود را ادامه دهند. فضای استارتاپی به اندازه کافی ابهام دارد و ذاتاً پرریسک است، در جامعهای که ریسکهای اجتماعی و اقتصادی چندین برابر نرمال است، مسلماً کار بسیار دشوارتر میشود و احتمال اینکه بتوانیم از این دوره به سلامت عبور کنیم، بسیار پایین میآید.
در این فضا احتمال شروع و موفقیت یک استارتاپ جدید بسیار پایین است. بنابراین من پیشبینیام راجع به استارتاپهایی است که قبلاً کارشان را انجام دادهاند و مخاطب خود را پیدا کردهاند و در دوره رشد هستند. برای این استارتاپها، تحقق رشد بسیار دشوار خواهد بود؛ یادمان هم نرود که استارتاپها با رشد سریعشان معنی میگیرند. در یک بستر اجتماعی صدمهدیده و مأیوس و با آیندهای مجهول، رشد کردن اگر هم امکانپذیر باشد، بسیار پرهزینه و لاغر است.
ما در حوزه گردشگری در واقع «حال خوب» عرضه میکنیم و «خوشحالی» موضوعی است که در این شرایط اجتماعی خریدار ندارد. تورم فعلی نیز اوضاع را پیچیدهتر میکند. در حوزه کاری ما یعنی گردشگری، هزینهها آنقدر بالا رفته که خدمات اقامتی را هم برای عرضهکننده و هم مشتری غیراقتصادی کرده است؛ بهعنوان مثال میانگین افزایش نرخ اقامت در شش ماه گذشته در پلتفرم جاجیگا نسبت به ماههای مشابه سال قبل ۳۶ درصد بوده که بهوضوح پایینتر از نرخ تورم واقعی است. یعنی ارائهدهنده خدمت نمیتواند به اندازه نرخ تورمی که خود تجربه میکند، قیمتها را بالا ببرد.
با این وجود قیمتها از نظر مخاطب بالاست و بازار کشش ندارد. خدمات در حیطه گردشگری جزو نیازهای ضروری و الزامی یک خانواده نیست و میتواند از سبد مصرف خانوار حذف شود و در عمل همین اتفاق در حال وقوع است. بزرگشدن طبقه متوسط یک هدف مهم در کشورهای در حال توسعه است و یک عامل رشد محسوب میشود، ولی در سالهای گذشته در ایران سال به سال طبقه متوسط کوچک شده و نمیدانم آیا هنوز چیزی از آن باقی مانده یا نه!
حال سؤال این است که آیا ما در این فضا هم میتوانیم رشد میکنیم؟ بله؛ در مورد جاجیگا احتمالش وجود دارد، همچنان که در دوره کرونا رشد کردیم. در سال آینده بازار گردشگری کوچکتر میشود، ولی سهم رزرو آنلاین اقامتگاه از کل بازار بیشتر میشود، زیرا این محصول در واقع مخاطب خود را پیدا کرده و برایش ارزش ایجاد میکند. ما سهم بیشتری از آن بازار کوچکتر را در اختیار میگیریم و مجموعاً رشد میکنیم. در حالی که پتانسیل صنعت گردشگری در ایران بسیار بسیار بیشتر از این اعداد است.
مسئله مهم دیگری که با آن مواجه هستیم، مهاجرت است. زمانی از مهاجرت نیروهای کارشناس صحبت میکردیم، بعد این موج به مهرههای کلیدی و مدیران ارشد رسید، ولی حالا نوبت به مهاجرت بنیانگذاران استارتاپها رسیده است. در حالی که این افراد از پوستکلفتترین اجزای اکوسیستم هستند که همیشه صحبت از ماندن و جنگیدن و ساختن میکردهاند و این نشان میدهد که دیگر «کارد به استخوان رسیده».
اکوسیستم استارتاپی مردمیترین بخش اقتصاد ایران است، پس وقتی هم حال مردم بد است و هم جیبشان خالی است و هم آیندهشان مبهم است، ما هم که بخشی از این مردم هستیم، لاجرم صدمه میبینیم و حالمان بد خواهد بود. مجموعه این عوامل باعث میشود که سال آینده را سالی سخت برای اکوسیستم استارتاپی بدانیم که استراتژیاش نه تلاش برای رشد که حفظ بقاست.
با همه این شرایط من همچنان امیدوارم به آیندهای که روشن است. امیدوارم عدهای «دیوانه جانسخت» پیدا شوند که در کنار هم بمانیم و بجنگیم و پس بگیریم. بهقول استیو جابز، «افرادی که آنقدر دیوانه هستند که فکر میکنند میتوانند دنیا را تغییر دهند، کسانی هستند که واقعاً این کار را میکنند.»
ثروت ستارگان بزرگترین پورتفوی حوزه فینتک را دارد
حمید نصیری، مدیرعامل شرکت مدیریت ثروت ستارگان / مأموریت شرکت مدیریت ثروت ستارگان، سرمایهگذاری بر استارتاپهای حوزه فینتک است. وقتی از فینتک صحبت میکنیم، تعریف مشخصی دارد و استارتاپهای حوزه بانک، بیمه و بورس را دربر میگیرد. اخیراً استارتاپهای حوزه رمزارز و دیفای هم به این مجموعه افزوده شدهاند. سرمایهگذاری روی این استارتاپها مأموریت ما در اکوسیستم نوآوری کشور است و سعی میکنیم از این طریق به این اکوسیستم، رشد آن و همچنین رشد و پیشرفت جوانان کشور و در نهایت اقتصاد نوآوری کشور کمک کنیم.
اما رویکرد ما در این مجموعه برای انجام مأموریتی که از آن سخن گفتم، چه بوده است؟ ما سعی کردیم تمرکز خود را روی استارتاپهای فینتکی بگذاریم، ولی حوزه تمرکز خود را در سال جاری گستردهتر کردیم، زیرا احساس کردیم شاید تعداد استارتاپهای حوزه فینتک محدود باشد. در نتیجه لازم دانستیم گستره استارتاپهای انتخابیمان را از طریق رویکردهای جدید توسعه دهیم، اما همچنان روی حوزه فینتک متمرکز هستیم.
با این حال سه رویکرد جدید را به رویکرد فعلی خود اضافه کردیم. یکی از آن سه رویکرد، توجه به حوزه سلامت بود. با توجه به اینکه شرکت مدیریت ثروت ستارگان زیرمجموعه بانک کارآفرین و توجه به حوزه سلامت یکی از رسالتهای این بانک است، بنابراین آمادگی بررسی، پذیرش و سرمایهگذاری روی استارتاپهای حوزه سلامت و غذا و دارو را هم داریم.
رویکرد دیگر ما سرمایهگذاری مشترک با سایر همکاران در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر است. با توجه به اینکه حجم سرمایهگذاریها ثابت مانده، اما هزینههای استارتاپها بیشتر شده و دیگر آن حجم سرمایه پاسخگوی نیاز مالی استارتاپها نیست، رویکرد همسرمایهگذاری را بنا نهادیم. ما بهدنبال این رویکرد طی شش ماه گذشته با سه مجموعه قرارداد همسرمایهگذاری امضا کردیم.
تاکنون برخی سرمایهگذاریها انجام شده و برخی نیز در دست انجام هستند؛ بنابراین رویکرد جدید ما همکاری و سرمایهگذاری مشترک با همکارانمان در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر است. دلیل دیگر ما از در پیش گرفتن این رویکرد، توسعه گستره تمرکز سرمایهگذاریهای شرکت بود. از این طریق توانستیم راهی را برای خود باز کنیم تا بتوانیم روی استارتاپهای حوزههای دیگر نیز سرمایهگذاری کنیم. بدین شکل که با محوریت سرمایهگذار خطرپذیر متخصص در یک حوزه، بتوانیم روی استارتاپهای سایر حوزهها سرمایهگذاری کنیم.
رویکرد سومی که هیئتمدیره شرکت مدیریت ثروت ستارگان از ابتدا بر آن تأکید داشت، این بود که نیمنگاهی هم به مسائل بینالمللی داشته باشیم و اگر دریچه یا روزنهای باز شد، بتوانیم به حوزه بینالملل هم وارد شویم. این رویکرد نیز در حال مطالعه و امکانسنجی است.
بر این اساس، ما در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۵ میلیارد تومان روی استارتاپهای مختلف سرمایهگذاری و افزایش سرمایه کردیم. عمده فعالیت ما در سال ۱۴۰۱ بر سه بخش متمرکز شد. بخش اصلی فعالیت ما مربوط به ساماندهی وضعیت پورتفوی شرکت بود. پورتفوی شرکت مدیریت ثروت ستارگان، بزرگترین پورتفوی حوزه فینتک کشور است.
حدود ۲۰ استارتاپ فعال در پورتفوی شرکت وجود دارند. باید به وضعیت این استارتاپها و پورتفوی رسیدگی میشد و تقریباً ۷۰ درصد انرژی خود را معطوف به این مسئله کردیم. بخش دیگر انرژی خود را صرف سرمایهگذاری روی حوزههای جدید کردیم. سامانه «ستارهشو» را در پرتال شرکت مدیریت ثروت ستارگان راهاندازی کردیم. افزایش سرمایه هم داشتیم و توانستیم خرید دارایی و ساختمانسازی داشته باشیم.
سرمایهگذاریهای ما عمدتاً روی شرکتهای استارتاپی «نیوکاش» (حوزه گردشگری و پرداخت)، شرکت «آرکیچا» (حوزه امنیت)، «شاکلید» (حوزه احراز هویت و امضای دیجیتال) و «رادین» (حوزه راهکارهای بانکی) بود. همسرمایهگذاریهایی که انجام شد نیز با مجموعههای دادهپردازی پارسیان، فینووا و فینوداد بود.
بهعلاوه ما در پورتفوی ثروت ستارگان دو صندوق داریم. یکی از آنها صندوق پژوهش و فنآوری توسعه سریع و دیگری صندوق جسورانه ستاره برتر است. بحث همسرمایهگذاری و همکاریهای مشترک ما از طریق این دو صندوق نیز انجام میشوند. آخرین سرمایهگذاری که انجام دادیم، روی استارتاپ شاکلید بود که همانطور که اشاره کردم، در حوزه هویت دیجیتال و امضای دیجیتال فعالیت میکند و این سرمایهگذاری با همکاری صندوق جسورانه برتر انجام شد.
از سویی دیگر، بخش عمده اقدامات ساماندهی پورتفوی، مربوط به اصلاح ساختار مالی و حقوقی شرکتهای استارتاپی بود. با مشاورههایی که در مورد ساختارهای حقوقی شرکتها انجام دادیم، مشخص شد باید کارهایی از سالهای قبل در راستای بهبود ساختارهای آنها انجام میشد که متأسفانه انجام نشده بود. در سایر زمینهها مانند موضوعات فنی، بازار، بازاریابی، مالی و غیره نیز سعی کردیم با ارائه مشاوره به شرکتها به آنها کمک کنیم تا مشکلاتشان حل شود.
اصلاح ساختار و توسعه منابع انسانی در داخل شرکت نیز صوررت گرفت تا مدیریت پورتفو به نحو مطلوبتری انجام شود و دانش و تجربه آن در شرکت بومیسازی گردد. امروز ما در شرکت مدیریت ثروت ستارگان خدمات ارزشگذاری داراییهای نامشهود را انجام میدهیم و تیم باتجربه و کارآمدی برای این منظور داریم.