کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
فضاهای کار اشتراکی همواره یکی از پایگاههای جامعه استارتاپی و کسبوکارهای نوپا بوده است. این فضاها با تسهیل استقرار تیمها نقش مؤثری در تشکیل و تولد کسبوکارها داشته و دارند. بسیاری از این فضاهای اشتراکی در کنار ارائه خدمات استقرار و تجهیزات فیزیکی، خدماتی از قبیل منتورینگ و مشاوره، شبکهسازی، تورنمنتهای حل چالش، رویداد، معرفی و روابط عمومی را به تیمها ارائه میدهند که نقش مؤثری در همافزایی و توانمندسازی تیمها داشته است.
در دوران کرونا، فضاهای کار اشتراکی از اولین کسبوکارهایی بودند که شدیداً دچار آسیب شدند. اما با عبور از این شرایط و فروکشکردن کرونا، تیمهای استارتاپی رفتهرفته به این فضاها برگشتند. امروز بعد از دو سال دوباره شرایط بحرانی بر این فضاها حاکم شده، اما از جنسی دیگر.
از طرفی قطعی اینترنت و مختلشدن زیرساختهای اصلی قابل ارائه در این فضاها و از طرف دیگر ابهام فضای کسبوکار باعث شده بسیاری از تیمها یا از هم بپاشند، یا کوچکتر شوند یا ترجیح دهند فعلاً فعالیتشان را متوقف کنند. با چند تن از مدیران فضاهای کار اشتراکی به گفتوگو نشستیم تا از شرایط فعلی آنها و چالشهایی که این روزها با آن مواجه هستند، بگوییم و بشنویم و چشماندازهای کوتاهمدت تا بلندمدت آنها را از آینده فضاهای کار اشتراکی بدانیم.
پارتیشنها را برداشتیم

سلمان نصر، مدیر نوآوری و شتابدهی ایمینو / نباید فضای کار اشتراکی را با هدف کسب درآمد راهاندازی کرد. این رویکرد بسیار آسیبزاست. اگر با هدف تجاری و مالی به فضاهای کار اشتراکی نگاه شود، امکان شکوفایی، رشد و توانمندسازی تیمها به حاشیه میرود.
فضاهای کار اشتراکی باید علاوه بر مهیا کردن زیرساختهای فیزیکی استقرار تیمها، افقهای شکوفایی اکوسیستم را با نگاه بلندتری رصد کنند. جنس کسبوکارهایی که فضای اشتراکی را برای استقرار تیمشان انتخاب میکنند، مشخص است.
کاری که در این شرایط توانستیم در ایمینو برای تیمهای مستقر انجام دهیم، این بود که آنها را زیر چتر حمایتی خود توانمند کنیم، دغدغههای استقرار و هزینههای فیزیکی مربوط به تیمها را از روی دوششان برداریم و بتوانیم شبکهای از تیمهای خلاق و دارای پتانسیل را در کنار هم مستقر کنیم. پارتیشنها را برداشتیم تا ارتباط بین افراد بیشتر شود.
ما به فضاهای کار اشتراکی داینامیک نیاز داریم. صرفاً ارائه میز کار و اینترنت کمکی به تیمها نمیکند. شرایط فعلی هم در تیمها بیتأثیر نبوده است. یک فضای کار اشتراکی پویا میتواند این آسیبها را به حداقل برساند. اگر تیمها نتوانند ارزشافزودهای علاوه بر استقرار و امکانات فیزیکی دریافت کنند، نسبت به این فضاها کمتر تمایل پیدا میکنند. در حال حاضر هم اوضاعی که میبینیم، اوضاع مطلوبی نیست و هنوز به آن فضای اشتراکی ایدهآل نرسیدهایم.
اگر فضای کار اشتراکی درست تعریف شود و صرفاً ویترین یا تکلیف یک نهاد یا سازمان نباشد، میتواند ظرفیتهای زیاد نیروهای جوان را آشکار کند. ما به فضاهای کار اشتراکی داینامیک نیاز داریم. صرفاً ارائه میز کار و اینترنت کمکی به تیمها نمیکند. شرایط فعلی هم در تیمها بیتأثیر نبوده است.
یک فضای کار اشتراکی پویا میتواند این آسیبها را به حداقل برساند. اگر تیمها نتوانند ارزشافزودهای علاوه بر استقرار و امکانات فیزیکی دریافت کنند، نسبت به این فضاها کمتر تمایل پیدا میکنند. در حال حاضر هم اوضاعی که میبینیم، اوضاع مطلوبی نیست و هنوز به آن فضای اشتراکی ایدهآل نرسیدهایم. توانمندسازی مهمترین شاخصهای است که در فضاهای کار اشتراکی نادیده گرفته میشود.
جنس چالشها، کسبوکاری نیست

حمیدرضا مختاری، مدیر باشگاه نوآفرینی توسکانو / مهمترین ضرری که این روزها متوجه تیمهای مستقر در فضای کسبوکار اشتراکی ماست، این است که آموزههایی که طی سالهای اخیر برای دیجیتالمارکتینگ و سوشالمارکتینگ فرا گرفته بودند، امروز ناکارآمد شدهاند.
ما فقط فضای کاری در اختیار این تیمها قرار نمیدهیم. توانمندسازی این تیمها و ایجاد شبکه فراگیر از ظرفیتهای افراد از اولویتهای ماست. اما آنچه امروز درگیر آن هستیم، تلاش و صرف انرژی بیهودهای است که این اوضاع برای تیمها و کسبوکارها به وجود آورده است. چالشهایی که از جنس کسبوکار نیستند، نفس فعالان و کارآفرینان را گرفته است.
طی سالها به زنان و کسبوکارهای کوچک آموختیم که چگونه از اینستاگرام کسب درآمد داشته باشند و حالا روز از نو… البته ما هم بیکار ننشستیم و به دنبال راهکار بوده و هستیم. یکی از کارهایی که توانستیم در این مدت انجام دهیم، تغییر کاربری موقت فضای کار اشتراکی به نمایشگاه بود که سعی کردیم از این راه دستاوردها و توانمندیهای زنان را به نمایش بگذاریم و به واسطه همین نمایشگاه بتوانیم آنچه را بر این تیمها و کسبوکارها میرود، روایت کنیم. فضای کار اشتراکی ارتباط مستقیمی با فضای حاکم بر کسبوکار کشور دارد. ما باید منتور داشته باشیم.
مهمترین ضرری که این روزها متوجه تیمهای مستقر در فضای کسبوکار اشتراکی ماست، این است که آموزههایی که طی سالهای اخیر برای دیجیتالمارکتینگ و سوشالمارکتینگ فرا گرفته بودند، امروز ناکارآمد شدهاند. ما فقط فضای کاری در اختیار این تیمها قرار نمیدهیم. توانمندسازی این تیمها و ایجاد شبکه فراگیر از ظرفیتهای افراد از اولویتهای ماست. اما آنچه امروز درگیر آن هستیم، تلاش و صرف انرژی بیهودهای است که این اوضاع برای تیمها و کسبوکارها به وجود آورده است.
زمانی بود که با یک پیام در گروه دوستان و همکاران میتوانستیم کارهای بزرگی را پیش ببریم. منتورها و بنیانگذاران زیادی با من همکاری کردهاند. بچههای خوب اکوسیستم در مقاطع مختلف به ما کمک کردند، اما حالا طوری شده که برای دعوت از یک منتور یا دوست برای رویداد یا سخنرانی باید وقت و انرژی زیادی بگذاریم و در نهایت هم نه بشنویم. البته حق دارند.
این فضا به نفع هیچ کس نیست و حتی درخواستهای استقرار در فضای کار اشتراکی نیز هر روز کاهش مییابد. چالشهایی هم از قبل وجود داشته است؛ مثلاً در فضاهای کار اشتراکی که در دانشگاهها شکل میگیرد، ساعت کاری یکی از دغدغههای تیمها بوده است، سپس مسافت، ساعت کار اداری و تبعیت از قوانین مجموعه؛ خصوصاً حراست.
البته معاونت علمی تلاشهایی کرد که شرایط بهتری را برای تیمها و فضاهای کار اشتراکی تحت نظارتش فراهم کند و ما در جهاد کشاورزی نیز چنین چیزی را تجربه کردیم. مجموعه ما از آن دست مجموعههایی است که بهتدریج در ۱۵ سال گذشته ایجاد شده و رشد کرده است. ما سعی کردیم بهتدریج شرایط را بهبود ببخشیم و قواعد رایج را با ظرفیتهای خودمان بازآفرینی کنیم.
حذف بخش خصوصی در راه است

آرش برجیخانی، مدیرعامل هلثیو / چالشهای اصلی ما در فضای کار اشتراکی هلثیو همان چالشهای کسبوکارهاست. فضای ماههای اخیر، خصوصاً با قطع اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی به عدم قطعیت دامن زد و کسبوکارهای زیادی دچار خسارت و آسیب فراوان شدند.
برای مثال یکی از تیمهای مستقر در فضای کار اشتراکی هلثیو که ورودی مشتریانش از طریق شبکههای اجتماعی بود، پس از وقوع اختلالات و محدودیتها دچار ریزش ۸۰درصدی شد. کسبوکارهایی که ورودی ارگانیک داشتند نیز تا ۶۰ درصد ریزش را تجربه کردند. ضعیفشدن این کسبوکارها در نهایت به نابودی بسیاری از آنها منجر میشود.
این وضعیت در فرایندهای شتابدهی ما هم تأثیرگذار است. مسدود شدن مسیرهای ارتباطی با کاربران، افت شدید مالی برای کسبوکارها به همراه داشته که همین بلاتکلیفی و عدم قطعیت به تعدیلهای گسترده منجر شده است. این اتفاق ریسک همکاری ما با آنها را زیاد کرد و کسبوکارهایی که در حال پیادهسازی استراتژیهای رشد و توسعه بودند، مجبور شدند استراتژی بقا یا متأسفانه انحلال را در دستور کار قرار دهند.
این اتفاقات را از نزدیک شاهد بودیم و آن را لمس کردهایم. این شرایط تلاشهای چندماهه ما و تیمهای دیگر ما را به باد داد و ما هم مجبور شدیم در استراتژیها تجدیدنظر کنیم. خوشبختانه از تیمهای مستقر تاکنون انحلال یا شکست نداشتهایم، اما نمیتوان این شرایط را برای مدت طولانی حفظ کرد.
مسدود شدن مسیرهای ارتباطی با کاربران، افت شدید مالی برای کسبوکارها به همراه داشته که همین بلاتکلیفی و عدم قطعیت به تعدیلهای گسترده منجر شده است. این اتفاق ریسک همکاری ما با آنها را زیاد کرد و کسبوکارهایی که در حال پیادهسازی استراتژیهای رشد و توسعه بودند، مجبور شدند استراتژی بقا یا متأسفانه انحلال را در دستور کار قرار دهند.
ما اطلاع داریم که بسیاری از کسبوکارهای حوزه سلامت دیجیتال تعدیل یا تعطیل شدهاند. خود ما هم در فرایندهای سرمایهگذاری، جذب و ورود تیمهای جدید دچار افت چشمگیری شدهایم. فضای فعلی به حذف بخش خصوصی از فضای کسبوکار کشور منجر خواهد شد.
نمیگویم که کسبوکارها نابود میشوند و دیگر کسبوکاری وجود نخواهد داشت یا اینکه سرمایهگذاری اتفاق نخواهد افتاد، نه! اما بخش خصوصی در حال تضعیف است؛ چه در لایه سرمایهگذاری و چه در لایه تشکیل تیم و ایجاد کسبوکار. اگر اکوسیستم با همین وضعیت بخواهد ادامه دهد، فضا به سمتی پیش میرود که فقط برای دولت توجیه دارد که در این عرصه ورود کند.
این فضا و عدم قطعیتی که در جریان است، جذابیتهای حضور بخش خصوصی را نابود میکند. منابع انسانی هم مشکل دیگری است که به خاطر سهولت مهاجرت این بخش از فعالان اقتصادی بر مشکلات دیگر افزوده خواهد شد. با این سیل عظیم مهاجرت ما قطعاً بحران منابع انسانی خواهیم داشت؛ کمااینکه همین حالا هم داریم.
این دو چالش در افق بلندمدت حائز اهمیت است؛ بحران منابع انسانی از یک سو و حذف بخش خصوصی که هیچ کشوری در دنیا بدون مشارکت بخش خصوصی نمیتواند رشد اقتصادی را به خود ببیند. کسبوکارها همیشه در برابر دو چالش قرار میگیرند؛ ریسکها و عدم قطعیتها. فضاهای کار اشتراکی میتوانند ریسکها را تا حد زیادی برای کسبوکارها پوشش دهند، ولی در بخش عدم قطعیت که مربوط به حاکمیت و مباحث کلان است، کاری از دستشان برنمیآید.
حاکمیت تکلیف را روشن کند

محمدرضا سبحان، رئیس انجمن فضاهای کار اشتراکی ایران / کسبوکارهای زیادی صدمه دیدهاند و کسبوکارهای زیادی هم در حال صدمهدیدن هستند. بسیاری از کسبوکارها در حال حاضر تلاش میکنند با پولی که در اختیار دارند، خود را زنده نگه دارند، اما با تداوم این اتفاقات باید منتظر سونامی بزرگی از ورشکستگیها و تعطیلی کسبوکارها باشیم.
کسبوکارهایی که طی همین مدت تعطیل شدهاند، یا امیدشان را از دست دادهاند یا ترجیح دادهاند بیشتر از این ضرر نکنند، اما کسانی که در آینده، خصوصاً چند ماه پیش رو کسبوکار خود را تعطیل میکنند، عملاً راهی جز تعطیلی پیش رویشان نیست.
فریلنسرها، تیمها و استارتاپهایی که در حوزه تولید محتوا و تبلیغات فعالیت میکردند، در نوک این پیکان قرار دارند. فضاهای کار اشتراکی دو سال پیش هم با بحران جدی کرونا روبهرو شدند و بسیاری از آنها تا مرز ورشکستگی رفتند، اما یک تفاوت عمده در مشکلات امروز و دوره کرونا وجود دارد؛ در دوران کرونا کسانی که فضاهای کار اشتراکی را ترک کردند، به خاطر ترس از کرونا و مشکلات ناشی از ابتلا بود، اما این بار کسانی که از فضاهای کار اشتراکی میروند، به احتمال زیاد برای همیشه از گردونه کسبوکار حذف میشوند.
به همین دلیل اتفاقی که این بار فضاهای کار اشتراکی را تهدید میکند، بهمراتب از بحران سال ۱۳۹۹ و دوره کرونا پرخطرتر است. ما در حال تدوین یک پرسشنامه هستیم تا میزان خسارتها، ظرفیتهای خالی و تهدیدات احتمالی فضاهای کار اشتراکی را برآورد کنیم. شرایط برای همه فضاهای کار اشتراکی پیچیده و گیجکننده است.
یک تفاوت عمده در مشکلات امروز و دوره کرونا وجود دارد؛ در دوران کرونا کسانی که فضاهای کار اشتراکی را ترک کردند، به خاطر ترس از کرونا و مشکلات ناشی از ابتلا بود، اما این بار کسانی که از فضاهای کار اشتراکی میروند، به احتمال زیاد برای همیشه از گردونه کسبوکار حذف میشوند.
قطعی اینترنت بهعنوان یکی از حیاتیترین زیرساختهای کسبوکارهای آنلاین یکی از این عوامل است. اگر نتوانیم در فضای کار اشتراکی، اینترنت خوبی را مهیا کنیم، نمیتوانیم پاسخگوی نیاز کاربرانمان باشیم. واقعیت این است که اگر فضاهای کار اشتراکی امروز خالی نیست، دلیلش رونق بازار و کسبوکار نیست.
بسیاری از تیمها معوقاتی دارند که امیدوارند بتوانند روزی آن را پرداخت کنند. فضای کار اشتراکی زیرساخت است و محلی برای کسب سودهای آنچنانی نیست. خیلی اوقات هزینه و درآمد ما بهسختی با هم مطابقت میکند و کوچکترین تنش درآمدهای ما میتواند ما را برای همیشه از دور خارج کند.
حاکمیت باید تعارف را کنار بگذارد؛ آیا فضای کسبوکار نوآوری را میخواهد یا نه؟ اگر به صلاح مملکت نیست که کسبوکار نوآور وجود داشته باشد، به ما بگویند که تکلیفمان را بدانیم، اما اگر واقعاً به این نتیجه رسیدهایم که برای عقبنیفتادن از اقتصاد دنیا و برای اینکه ما یک انقلاب صنعتی دیگر هم از دنیا عقب نیفتیم، باید کسبوکارهای نوآورانه را حمایت کنیم، برگزاری رویداد و سخنرانیکردن حمایت نیست!
به یک اعتقاد راسخ نیاز است و باید پشت کسبوکارها ایستاد، باید جلوی بسیاری از تصمیمات عجولانه را گرفت، باید جلوی رفتارهای انحصارطلبانه را گرفت. به ازخودگذشتگی زیادی نیاز است تا فضای کسبوکار نوآورانه رشد یابد. بیشترین انتظار ما از حاکمیت این است که خودش تکلیفش را با خودش روشن کند.
اکوسیستم در حال نابودی است

علیرضا حقیقی، مدیر فضای کار اشتراکی رایمون / مسئله اول ما تیمهای مستقر در فضای کار اشتراکی هستند؛ چراکه اکثراً پروژههایشان متوقف شده و جریان درآمدی آنها قطع شده، از این رو در تأمین هزینه استقرار هم با مشکل مواجهاند. بسیاری از تیمها تعدیل نیرو کردهاند و بسیاری از آنها هم بهصورت دورکاری فعالیت میکنند.
فریلنسرهایی هم که در فضای کار اشتراکی رایمون حضور داشتند، به واسطه این شرایط ترجیح دادند در خانه به فعالیت ادامه دهند تا بتوانند هزینههایشان را مدیریت کنند. موضوع بعدی این است که ما بهصورت تخصصی در حوزه تولید محتوا کار میکنیم و حداقل ۵۰ درصد از ورودی پروژههایمان کاهش پیدا کرده است.
این کاهش در اکوسیستم جاری میشود و همه با آن درگیر میشوند. موضوع بعدی محدودیتهای پلتفرمهای شبکه اجتماعی است. بسیاری از کسبوکارها روی این پلتفرمها سوار بودند و محدودیتهای اجتماعی به تعطیلی بعضی از تیمهای مستقر در رایمون منجر شد.
مهمترین دغدغه تیمهایی که در رایمون مستقر هستند، نداشتن چشماندازی برای برنامهریزی کسبوکارشان است. هیچ تصوری از آینده نمیتوان داشت. تیمها نمیتوانند تبلیغات کنند. فعالیتکردن آنها تبعاتی را به همراه دارد؛ اگر هم فعالیت نکنند، معیشتشان به خطر میافتد.
اکثراً پروژههایشان متوقف شده و جریان درآمدی آنها قطع شده، از این رو در تأمین هزینه استقرار هم با مشکل مواجهاند. بسیاری از تیمها تعدیل نیرو کردهاند و بسیاری از آنها هم بهصورت دورکاری فعالیت میکنند. فریلنسرهایی هم که در فضای کار اشتراکی رایمون حضور داشتند، به واسطه این شرایط ترجیح دادند در خانه به فعالیت ادامه دهند تا بتوانند هزینههایشان را مدیریت کنند.
از طرفی آنها هم ورودی پروژههایشان افت کرده و از طرف دیگر هزینههای جاری برقرار است و هر روز هم به آن اضافه میشود. در این شرایط تعدیل نیرو و کوچککردن تیم در دستور کار قرار میگیرد تا بتوانند کسبوکارشان را زنده نگه دارند. در چشمانداز کوتاهمدت به نظرم تا پایان سال باید زنده ماند.
کسبوکارها باید تلاش کنند حداقل تا پایان سال بتوانند دوام بیاورند. تصویری از سال آینده ندارم و نمیدانم قرار است چه اتفاقاتی بیفتد. به نظرم بهترین و مهمترین کاری که الان میشود انجام داد، همرسانی ظرفیتهای تیمهای کوچک است. اگر نتوانیم تیمهای کوچک را سر پا نگه داریم، پروژههای بزرگ هم زمین خواهند خورد.
اکوسیستم در حال نابودی است که بخشی از آن مربوط به انگیزه است که امروز در میان نیروی انسانی بسیار کمرنگ شده و بخشی از آن هم ناشی از نبود افق و آینده قابل تصور است. همه چیز نامشخص است و این امر تصمیمگیری را سخت میکند.
منتظریم ببینیم چه میشود

حمیدرضا هنرکار، مدیر فضای کار اشتراکی کارمانا / با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، تیمهای استارتاپی و فریلنسرها از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند و طبیعتاً به همین واسطه استفاده از فضاهای کار اشتراکی هم در بین آنها کم میشود.
به عبارتی بازار فضاهای کار اشتراکی که خدماتی را به کارآفرینان و فعالان این حوزه ارائه میدهد، محدودتر میشود. این عمدهترین مشکل فضاهای کار اشتراکی در این روزهاست و بسیاری مثل ما منتظرند تا ببینند چه خواهد شد.
مشکل دیگری که این روزها فضاهای کار اشتراکی با آن روبهرو هستند، افزایش قیمت اجاره است چون بیشتر این فضاها بهصورت استیجاری است. افزایش اجارهبها در کنار افزایش هزینه حقوق کارکنان، هزینه اینترنت، پذیرایی، مشاوره و منتورینگ و دیگر هزینهها بسیار سرسامآور شده و باعث شده هزینههای ما نیز افزایش یابد و چون جامعه مخاطب ما استارتاپها، کسبوکارهای نوپا و فریلنسرها هستند، ما نمیتوانیم به همان تناسبی که قیمتها افزایش پیدا کرده، افزایش درآمد داشته باشیم.
همین موضوع باعث شده با ناترازی مالی روبهرو شویم که سخت گریبانگیر شده و یکی از چالشهای این روزهای ماست که برای آن دنبال راهحل هستیم. نکته سوم که ممکن است کمتر عملیاتی باشد، کاهش فعالیت کسبوکارها در حوزه نوآوری است.
بازار فضاهای کار اشتراکی که خدماتی را به کارآفرینان و فعالان این حوزه ارائه میدهد، محدودتر میشود. این عمدهترین مشکل فضاهای کار اشتراکی در این روزهاست و بسیاری مثل ما منتظرند تا ببینند چه خواهد شد. مشکل دیگری که این روزها فضاهای کار اشتراکی با آن روبهرو هستند، افزایش قیمت اجاره است چون بیشتر این فضاها بهصورت استیجاری است.
دیگر شاهد بروز ایدههای نو نیستیم؛ حالا به هر دلیل. شرایط فعلی مشکلات مختلفی برای استارتاپها به وجود آورده است؛ از سرعت اینترنت گرفته تا ناتوانی در تصمیمگیری. به همین دلیل تیمها در حوزههای مالی دچار چالش هستند و آنها هم منتظرند ببینند شرایط چگونه پیش خواهد رفت.
برخلاف سالهای گذشته، امروز در کارمانا ظرفیتهای خالی موجود است و این ظرفیتهای خالی هم طی همین چند ماه اخیر ایجاد شده است. در چشمانداز کوتاهمدت تلاش میکنیم کسبوکارمان را سرپا نگه داریم. در چشماندازهای میانمدت و بلندمدت، از قبل هم در فکر توسعه و گسترش فضاهای کار اشتراکی کارمانا و ایجاد شعب بودهایم. این چشماندازها شدیداً به شرایط اقتصادی و اجتماعی مرتبط است و امروز نمیتوانیم در مورد آنها تصمیم بگیریم.
فرهنگ اشتراک جا افتاده است

هادی زواشکیانی، مدیر فضای کار اشتراکی هاووش مشهد / فضاهای کار اشتراکی چون یک مرحله بعد از تشکیل تیمهای استارتاپیاند، بهطور مستقیم تحت تأثیر فضای حاکم بر کسبوکارهای استارتاپی قرار میگیرند، اما این تأثیرپذیری با تأخیر اتفاق میافتد.
فضای کار اشتراکی بهعنوان زیرساخت برای استارتاپها تعریف میشوند و اگر تیمهای استارتاپی از هم بپاشند یا مجبور به تعدیل نیرو شوند، عملاً مخاطبان فضای کار اشتراکی از دست رفتهاند. این باعث میشود که مهمترین جریان درآمدی فضاهای کار اشتراکی از بین برود.
افزایش قیمتها و تورم هم باعث شده ما مجبور به افزایش تعرفههایمان شویم و همین موضوع به یک عامل دفعی دیگر تبدیل میشود. آنچه اکنون در فضای کار اشتراکی ما و به نظرم در همه فضاهای کار اشتراکی و بین تیمها و کسبوکارها بهوضوح دیده میشود، حس ناامیدی است، چون نمیشود آیندهای برای کسبوکارها متصور بود.
فضای کار اشتراکی بهعنوان زیرساخت برای استارتاپها تعریف میشوند و اگر تیمهای استارتاپی از هم بپاشند یا مجبور به تعدیل نیرو شوند، عملاً مخاطبان فضای کار اشتراکی از دست رفتهاند. این باعث میشود مهمترین جریان درآمدی فضاهای کار اشتراکی از بین برود. افزایش قیمتها و تورم هم باعث شده ما مجبور به افزایش تعرفههایمان شویم و همین موضوع به یک عامل دفعی دیگر تبدیل میشود.
وجود چنین حسی هم انگیزه و هم تلاش را از بین میبرد و سرخوردگی به همراه دارد. در یک افق بلندمدت به نظرم فضاهای کار اشتراکی رشد میکنند و رونق بیشتری هم مییابند؛ چراکه فرهنگ بهاشتراکگذاری لااقل در بین فعالان استارتاپی شکل گرفته است؛ استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهایی که در مالکیت شما نیست، اما میتوانید از آنها استفاده کنید.
این فرهنگ به عرصههای دیگر هم نفوذ کرده و اتفاقاً به مدلهای کسبوکار تبدیل شده؛ چنانچه در حوزه گردشگری شاهد بهاشتراکگذاری خانههای محلی و اقامتگاههای بومگردی هستیم. در چشمانداز کوتاهمدت اگر بخش خصوصی از طرف حاکمیت حمایت نشود، آسیبهای جبرانناپذیری خواهد دید.
فضاهای کار اشتراکی تجهیزمحور هستند. به همین دلیل راهاندازی و تجهیز آن بسیار هزینهبر است. افزایش قیمتها هم بهشدت در رشد و بقای آنها تأثیرگذار است. نبود بخش خصوصی قوی چهره جامعه را افسرده خواهد کرد؛ بنابراین باید در این شرایط بیشتر به یکدیگر امیدواری بدهیم.