کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

آیا خریداران از جمعه سیاه ایرانی راضی هستند / بلک‌فرایدی واقعی یا کیک

اگر از دیگران در خصوص حس‌شان نسبت به جمعه بپرسید، پاسخ‌های مختلفی می‌شنوید؛ شاید برای بسیاری غروب دلگیر جمعه تداعی شود، اما اگر این سؤال درباره جمعه سیاه یا اسم فرنگی آن «بلک‌فرایدی» پرسیده شود، اگر با آن آشنایی داشته باشید، یاد خرید می‌افتید. البته در یک هفته اخیر، این نام برای بسیاری تداعی‌کننده اس‌ام‌اس‌های رگباری‌ بود که طی چند روز به مناسبت جمعه سیاه، روز سوم آذر برای‌شان ارسال می‌شد؛ با این مضمون که با تخفیف ۹۰درصدی قسطی یا با اعتبار خرید کنید.

اما اصطلاح جمعه سیاه از کجا شروع شد؟ در دهه ۵۰ میلادی، برای اولین‌بار این عبارت در فیلادلفیای آمریکا برای جمعه پس از روز شکرگزاری به کار برده شد. سپس این نام رفته‌رفته رنگ‌وبوی تجاری به خود گرفت و کسب‌وکارها، روز اول شروع خریدهای زمستانی برای کریسمس را «جمعه سیاه» نامیدند. طبق آمار، مردم آمریکا سالانه ده‌ها میلیارد دلار در این روز برای خرید هزینه می‌کنند.

اما حضور جمعه سیاه در ایران قدمت زیادی ندارد. اگر بخواهیم به شکل اصولی در نظر بگیریم، جمعه سیاه در ایران باید آخرین جمعه ماه بهمن یا اولین جمعه ماه اسفند باشد که مردم وارد فضای خرید سال نو می‌شوند. اما جمعه هفته اول آذر هیچ مناسبت و چهارچوبی برای این اتفاق ندارد و تنها همراهی با یک تب جهانی بدون سنخیت با چرخه سال شمسی است.

از طرفی موضوع جمعه سیاه در ایران به شدت تب‌محور است. در همین جمعه‌ای که گذشت، شاید بسیاری گوشی به دست در اسنپ و دیجی‌کالا مشغول چرخیدن برای خرید وسایلی بودند که شاید اصلاً به آن نیاز نداشتند. بماند که تا چه حد سرعت این پلتفرم‌ها در ساعت‌های مختلف برای بالا آوردن یک صفحه یا محصول عذاب‌آور بود.

اگر سری به شبکه‌های اجتماعی می‌زدیم، متوجه می‌شدیم حتی برخی پلتفرم‌ها مجبور شدند برای جلوگیری از فشار ترافیک اینترنت خارج از کشور و همین‌طور امنیت، پلتفرم را ایران‌اکسس کنند و همین امر باعث شد ایرانیانی که خارج از کشور قصد خرید داشتند، با مشکل مواجه شوند.

حالا اگر به ماهیت بلک‌فرایدی بازگردیم، این سؤال مطرح می‌شود که تخفیف‌های این روز تا چه حد واقعی است؟ تجربه‌های شخصی و اطرافیان نشان می‌دهد برای خرید بسیاری از کالاها در عمل با تخفیف ویژه‌ای مواجه نبودید. اگر یک کالایی را پیش از بلک‌فرایدی رصد کرده باشید، می‌بینید عدد جنس بالاتر از عدد معمول گذاشته شده و با ۵۰ درصد تخفیف به شما عرضه می‌شود، اما در عمل با تخفیف جدی‌ای مواجه نیستید و قیمت اصلی جنس یا حتی بیشتر از آن را پرداخت می‌کنید.

چیزی که در واقعیت شاهد آن هستیم یک موج هیجانی برای کاربران ایرانی است؛ چرا که وقتی در برابر خریدار، عنوان ۳۰ یا ۵۰ درصد تخفیف قرار می‌گیرد، شاید مشتری حتی این احساس را نداشته باشد که قیمت واقعی این اجناس چقدر است. پس در عمل شاهد یک بازی روانی با کاربر هستیم.

اما این حقیقت را اکنون نباید نادیده گرفت که بلک‌فرایدی به هیجانی برای نه‌تنها خریداران، بلکه حتی برای فروشندگان هم بدل شده است. شما حتی در کالاهای خدماتی و آموزشی هم شاهد تخفیف‌های ویژه در این روز هستید و این تلاش از سوی فروشندگان به‌شدت وجود دارد تا با تنوع تخفیف‌ها مشتریان جدیدی را به خود جلب کنند. در آماری که «پادرو» در یک توییت ارائه داده، یک فروشگاه اینستاگرامی تنها در طول سه روز در حراج بلک‌فرایدی توانسته بیش از یک میلیارد تومان فروش ثبت کند. این را شاید بتوان یک موفقیت جدی برای فروشندگان به‌خصوص در بخش تجارت اجتماعی دانست؛ فارغ از اینکه عدد تخفیف واقعی بوده است یا خیر.

ولی در آخر هدف اصلی بلک‌فرایدی چیست؟ اصلی‌ترین اتفاقی که در این موضوع وجود دارد، خوشحالی خریدارانی است که در این روز کالای خود را تهیه می‌کنند. حالا باید بسیاری از پلتفرم‌ها این سؤال را از خود بپرسند که آیا خریداران و بازیگرانی که مصرف‌کننده این سرویس هستند، ازجمله کسانی که در این روزها با سیل پیامک‌های تبلیغاتی مواجه بودند، خوشحال‌اند یا خیر.

شاید بهترین کار در این زمان برای کسب‌وکارهایی که وارد فضای بلک‌فرایدی شدند، به‌خصوص پلتفرم‌های بزرگ با سیل سنگین تبلیغات، این باشد که آماری شفاف و روشن از میزان کاربران و خریداران و قیمت‌ها ارائه دهند و شفاف بیان کنند که هزینه این تخفیف‌ها از کجا تأمین شده و چه کسی آن را تقبل کرده است.

شاید یک آمار از اینکه تا چه حد مشتریان از بلک‌فرایدی خوشحال هستند و واقعی بودن تخفیف‌ها را حس کردند، بتواند احساسی دقیق از جمعه سیاه ایرانی و بلک‌فرایدی فرنگی ارائه دهد.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/ljwq
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.