کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

در نشست هوشمندسازی صنعت، راه‌کارها و چالش‌ها مطرح شد / پذیرش فناوری‌های نوین در صنایع با مقاومت روبرو است

چندی پیش در دانشگاه شهید بهشتی و در هفدهمین کنفرانس ملی مدیریت فناوری و نوآوری، نشست «هوشمندسازی صنعت، راه‌کارها و چالش‌ها»، برگزار شد. در این نشست سارا بانکی، مدیرعامل پمپکو؛ امیر ناظمی، عضو هیئت مدیره انجمن مدیریت فناوری و نوآوری؛ فرزین فردیس، مدیرعامل سرآوا؛ داور نظری، قائم مقام فناپ زیرساخت و علیرضا کلاهی صمدی، رئیس کمسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران، به مسائل پیرامون فناوری نوین هوش مصنوعی و هوشمندسازی صنایع به وسیله این فناوری جدید پرداختند.

هر کدام از شرکت‌کنندگان از چالش‌های پذیرش هوش مصنوعی در خصوص هوشمندسازی صنایع گفتند. نکته قابل تأملی که تمام شرکت‌کنندگان در بحث هوشمندسازی با هوش مصنوعی به آن اشاره کردند، عدم پذیرش فناوری‌های نوین توسط سازمان‌ها به دلیل رفتارهای سازمانی بود.


مرحله اول در هوشمندسازی باید پذیرش باشد


داور نظری در بخشی از صحبت‌های خود در این نشست پرداختن به این سؤال را که «چرا کشور در پذیرش فناوری و نوآوری‌های جدید با تأخیر عمل می‌کند؟» بسیار مهم دانست.

نظری در ادامه بیان کرد: «البته این تأخیر در پذیرش حوزه‌های مختلف وجود دارد. اگر بخواهیم این مورد را بررسی کنیم باید به موضوع پذیرش بپردازیم. ما در سازمان‌های خودمان در حوزه صنعت با موانع و مقاومت در خصوص پذیرش فناوری روبرو هستیم.»

نظری در ادامه این سؤال را مطرح کرد که حال چرا سازمان‌ها در پذیرش فناوری‌های تحول‌آفرین دچار مقاومت هستند؟

او در ادامه مطرح کرد در نشستی اقتصادی در خصوص کاربردهایی که فناوری می‌تواند در صنعت معدن داشته باشد ارائه‌ای داشته است. در ادامه حضار بیان کرده‌اند که استفاده از فناوری بسیار خوب و کاربردی است، اما آنها که فعالان امروزی صنعت معدن هستند، درگیر مسائل پایه‌ای چون پرداخت حقوق کارکنان خود شده‌اند. او از این اظهار نظر نتیجه‌گیری کرد که سازمان‌ها به دلایل گوناگونی که در رفتار سازمانی آنها وجود دارد در پذیرش فناوری‌های نوآور مقاومت می‌کنند.

او در ادامه مطرح کرد که چگونگی فناوری مورد نظر در مفهوم پذیرش سازمان‌ها تأثیرگذار است. به گفته او برخی از فناوری‌ها ساده‌تر مورد پذیرش قرار می‌گیرند. برخی از فناوری‌ها نیز به دلیل نگرانی صنعت از به خطر افتادن امنیت خود، که البته نگرانی به‌جایی هم هست، با مقاومت روبرو می‌شوند.

نظری در ادامه، دلیل دیگر صنایع و سازمان‌ها را برای مقاومت در پذیرش فناوری، تعریف‌نشدن واحد تحول دیجیتال در سازمان‌ها معرفی کرد.

او راه‌کار این موضوع را تعریف یک پروژه «پذیرش» در سازمان‌ها دانست. او در ادامه بیان کرد: «اشکالی که در سازمان‌ها وجود دارد این است که ابتدا فناوری‌های نوآور در سازمان معرفی می‌شوند در حالی که این روند معرفی باید بعد از مرحله پذیرش اتفاق بیفتد.»


نمی‌توانیم در فناوری‌های نوین بازیگر اصلی باشیم


امیر ناظمی، دیگر سخنران این نشست گفت: «هنگامی که یک فناوری جدید مانند هوش مصنوعی روی کار می‌آید با یک دوگانه روبرو هستیم. یک دیدگاه این است که هنگام مواجه شدن با یک فناوری تازه می‌توان آن را مانند یک صنعت دید و از نگاهی دیگر می‌توان آن را به‌ مثابه توانمندساز دید. این تقسیم‌بندی مرتبط با بیست سال پیش است اما همچنان کاربرد دارد.»

او در ادامه گفت: «در دیدگاه «تکنولوژی به مثابه صنعت» که در بسیاری از مواقع طرف‌داران زیادی دارد، ما خود را به‌عنوان تولیدکننده هوش مصنوعی می‌دانیم و می‌خواهیم شرکت‌های فعال در این حوزه داشته باشیم.»

ناظمی در ادامه توضیح داد:«در دیدگاه توانمندساز ما می‌خواهیم استفاده کننده‌های خوبی از فناوری‌های تازه باشیم تا اینکه بهره‌وری خود را در صنعت و یا ابعاد دیگر سیاسی و اجتماعی و غیره بالا ببریم. قاعدتاً جامعه و دولت توانمند در مواجهه با فناوری‌های مختلف، سعی می‌کند خود را جایابی کند و در همه فناوری‌ها نمی‌خواهد به عنوان یک بازیگر «صنعت» و یا تولید کننده فناوری وارد شود. در بسیاری از مواقع یک دولت توانمند تصمیم می‌گیرد تا در یک حوزه یا بیشتر منابع خود را به عنوان یک بازیگر صنعت تخصیص بدهد اما در بسیاری از بخش‌های دیگر فناوری را به‌مثابه توانمندساز ببیند.»

ناظمی همچنین بیان کرد: «دو دیدگاه گفته شده کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. به صورت تاریخی جامعه ما و سیاست‌گذاران علاقه دارند به تکنولوژی به‌عنوان صنعت نگاه کنند و تولید کننده آن باشند. دلایل مختلفی را هم برای انتخاب این دیدگاه می‌توان مطرح کرد. یکی از این دلایل این است که این دیدگاه آمادگی خوبی برای تبدیل شدن به شعار دارد و به همین دلیل نیز سیاست‌گذاران علاقه زیادی به این دیدگاه دارند؛ سیاست‌گذاران می‌توانند با این دیدگاه امید بفروشند، هرچند که حتی این امید پای بر زمین حقیقت نیز نگذارد.»

ناظمی اضافه کرد: «دومین موضوعی که وجود دارد این است که فن هراسان یا techno phobiaها نیز از دیدگاه فناوری به‌مثابه صنعت لذت می‌برند. دیدگاه فن‌هراسانه همیشه به فناوری به عنوان یک جعبه سیاه نگاه می‌کند. در دیدگاه فناوری به‌مثابه صنعت، فن‌هراس می‌تواند احتمال دهد که قادر است در جعبه سیاه را باز کند و فناوری را تحت کنترل خودش در بیاورد.»


فن‌هراسان و چپ‌ها در کنار یکدیگر مانع پذیرش فناوری می‌شوند


ناظمی درباره دلایل تمایل به رویکرد فناوری به مثابه صنعت گفت: «یک نگاه ریشه‌دار تاریخی دیگر نیز وجود دارد که من آن را چپ‌کوکی می‌نامم و رسوب دیدگاه‌های چپ‌گرایانه در جامعه روشنفکر ایرانی است. نگرشی که همراه دیدگاه فن‌هراسانه می‌شود؛ زیرا دیدگاه چپ همیشه این موضع را داشته است که صنعت و بنگاه اقتصادی به انسان به‌ مثابه ابزار نگاه می‌کند و از نظر چپ‌گرایان ما باید صاحب فناوری باشیم و تا زمانی که جامعه به فناوری دست پیدا نکرده و آن هنوز ابزار دست جوامع توانمندتر است، نمی‌توان به آن اطمینان کرد.»

ناظمی ادامه داد: «همه این موارد دست به دست هم می‌دهند تا ما در صورت مواجهه با یک فناوری مثل هوش مصنوعی، بخواهیم دیدگاه فناوری به عنوان صنعت را انتخاب کنیم. جایگاهی که ما در مواجهه با فناوری انتخاب می‌کنیم جایگاهی است که بتوانیم در آن صاحب سهم باشیم. برای مثال دوست داریم اعلام کنیم که تعداد مقالات ما بسیار بالا است و ما در حال تولید فناوری هستیم.»

او درباره دیدگاه دوم در خصوص فناوری توضیح داد: «دیدگاه توانمندساز علاقه دارد بگوید ممکن است من نتوانم در فناوری مورد نظر تولیدکننده خوبی باشم، پس بهتر است استفاده‌کننده خوبی باشم. برای مثال ممکن است که ما نتوانیم به عنوان تولیدکننده هوش مصنوعی وارد عرصه شویم اما می‌توانیم از هوش مصنوعی به‌عنوان توانمندساز استفاده کنیم و هوش مصنوعی را به‌عنوان یک ابزار برای ارتقای خود به کار گیریم.»

ناظمی در ادامه توضیح داد: «در اینجا بازیگران دیگری به وجود می‌آیند. در اینجا ممکن است شما بازیگری را در گستره جهان تعریف نکنید و بگویید که هدف من تطبیق این تکنولوژی برای استفاده در جامعه خود است. همان‌طور که مشخص است تعداد بسیاری از ما ایرانی‌ها دوست نداریم نگاه توانمندسازی داشته باشیم.»

ناظمی ادامه داد: «در چرایی این موضوع هم باید گفت که بسیاری تصور می‌کنند باید در تکنولوژی‌ای که وجود دارد صاحب تولید شوند زیرا این موضوع را نشان‌دهنده توانایی می‌دانند. در حالی که عقل اقتصادی و عقل سیاست‌گذاری به ما می‌گوید که نمی‌توان به همه حوزه‌ها وارد شد و به ما یادآوری می‌کند که منابع محدودی را در اختیار داریم و در سال‌های گذشته نیز چوب همیشه بازیگر بودن را خورده‌ایم. وضعیت اقتصادی ما نیز گواه همین موضوع است.»


حکمران فعلی نمی‌تواند تنظیم‌گر خوبی برای هوش مصنوعی باشد


او در بخش دوم صحبت‌هایش درباره خود هوش مصنوعی گفت: «یک هویت و یا یک شرکت اگر می‌خواهد در هوش مصنوعی توانمند باشد، باید ویژگی‌های مورد نیاز برای رسیدن به این هدف را در نظر بگیرد. چهار ویژگی در این باره وجود دارد. وجه اول این چهار ویژگی سیاست‌گذاری یا تنظیم‌گری است. شما برای اینکه بتوانید توانمند باشید باید دولت و نظام تنظیم‌گری داشته باشید که در رگولیشن قوی باشد زیرا بدون وجود این ویژگی نمی‌توان یک بخش صنعتی پیشرو داشت. ویژگی دوم داشتن شهروندان و دانشمندانی است که توانایی استفاده از ابزار و تکنولوژی جدید را داشته باشند. چهار ویژگی‌ای که درباره آنها صحبت می‌کنیم در هر دو دیدگاه نسبت به تکنولوژی معنا پیدا می‌کند. سومین ویژگی بحث فن‌ابزارها است که مربوط به زیرساخت‌ها و منابع می‌شود. به عنوان مثال در هوش مصنوعی یکی از مهم‌ترین زیر ساخت‌ها داشتن دیتاسنترهای قوی برای ایجاد انواع پردازش‌گری سریع است. چهارمین ویژگی نیز مربوط به داده است. شما برای اینکه بتوانید بازیگر خوبی در عرصه هوش مصنوعی باشید باید داده‌های خوبی هم داشته باشید. اگر داده کافی نداشته باشیم بهترین الگوریتم‌ها هم نمی‌توانند کمک کننده باشند زیرا اکثر الگوریتم‌های هوش مصنوعی داده به اضافه فیدبک کاربر است.»

او در ادامه این سؤال را مطرح کرد که چهار ویژگی گفته شده، بیشتر در نگاه صنعت محور به کار می‌آید و یا در دیدگاه توانمندسازی؟ سپس پاسخ داد: «آیا دولت ما به اندازه کافی توانایی رگولیشن دارد؟ من درباره این موضوع در رویداد فرصت‌های دیجیتال صحبت کرده‌ام و در آنجا توضیح داده‌ام که نظام حکمرانی فعلی ما به دلایل ساختاری، پتانسیل لازم برای تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری در این عرصه را ندارد. به صورت ریشه‌ای این موضوع با برخی از اصول پایه‌ای این نظام حکمرانی دچار تعارض است. اگر بخواهیم واقع‌بینانه تحلیل کنیم این بخش توانمند نیست و به همین دلیل هم هست که نمی‌توانیم در این حوزه بازیگری جدی باشیم. تعارض موجود هم به این صورت نیست که اگر جای افراد در نظام حکمرانی تغییر کند وضعیت هم دگرگون خواهد شد.»

او در ادامه درباره ویژگی دوم در کشور که همان سرمایه انسانی است توضیح داد: «در این خصوص ما دارای انسان‌های توانمند هستیم؛ اما اگر به شاخص سرمایه انسانی در کشور نگاه کنید این شاخص بهبود پیدا نکرده بلکه وضعیت بدتر شده است. این موضوع دلایل متنوعی می‌تواند داشته باشد. برای مثال از دست رفتن انگیزه برای تحصیل تا مهاجرت بالا و فرصت کاری کم، می‌توانند این دلایل را تشکیل دهند.»

او درمورد وضعیت زیرساخت‌های فنی مورد نیاز در کشور برای پیشرفت در عرصه هوش مصنوعی گفت: «اگر به شاخص‌ها نگاه بیندازید ممکن است چیزی در حدود متوسط را مشاهده کنید. البته این شاخص هم در جی‌آی‌آی و شاخص توسعه اینترنت در کشور و دیگر شاخص‌ها در زمینه زیرساخت‌ها وضعیت خوبی ندارد. واقعیت این است که رشد سرعت زیرساخت در کشور همگام با دیگر کشورها نیست.»

او در مورد وضعیت داده‌ها گفت: «وضعیت ما در مورد داده خیلی بد نیست. اما اگر نگاه آماری داشته باشیم سهم ما در داده‌های به زبان فارسی از چهار سال پیش تا کنون کم شده است. بر اساس گزارشی که در این باره در رسانه‌ها هم منتشر شده است ما جایگاه خود را در داده به زبان فارسی از داده‌ایم در حالی که در گذشته تعداد داده‌های ما به زبان فارسی دوبرابر کشور ایران بود. وضعیت کنونی نیز به دو دلیل فیلترینگ و سیاست تحریم جهانی است.»


رقابت در صنایع وجود ندارد


علیرضا کلاهی در ادامه بیان کرد در شرایطی که هنوز انقلاب صنعتی سوم را هم نتوانستیم به خوبی پیاده‌سازی کنیم، صحبت در مورد فناوری‌های نوین شعار هستند. او در ادامه تجربه خود را در خصوص تفاوت شرکت‌های ایرانی و خارجی بیان کرد. به گفته او تفاوت بزرگ حجم بالای سرمایه‌گذاری بی‌نتیجه در شرکت‌های ایرانی بود. او در ادامه ضعف مدیریتی را عامل این موضوع دانست.

کلاهی در مورد تفاوت بین نسلی صاحبان کسب‌وکار نیز توضیح داد. به گفته او مترقی بودن نسل‌های بعدی باعث پیشرفت در کسب‌وکارها می‌شد. البته او در ادامه وقایع بعد از انقلاب مانند مصادره شرکت‌های بزرگ را برای صنایع کشور ویران‌کننده دانست. او جنگ و عدم وجود جو رقابت را یکی دیگر از دلایل مشکلات صنایع و شرکت‌ها معرفی کرد.


نگاه فردی در کنار نگاه کلان و ملی اهمیت دارد


فرزین فردیس نیز در ادامه درباره صحبت‌های قبلی گفت: «در صحبت‌های قبلی نگاه لایه کلان و ملی وجود داشت، اما باید به نگاه فردی هم توجه کرد. من مسائل را در سه لایه تحلیل می‌کنم. اینکه برای مثال من به عنوان یک فرد چه وظیفه‌ای دارم؟ من به عنوان یک مدیر در بنگاه باید به چه چیزهایی توجه کنم؟ و من به عنوان یک شهروند که در خصوص آینده سرزمینم مسئول هستم باید چه نگاهی داشته باشم؟ باید حواسمان باشد تا کلمه‌ها را از معنا تهی نکنیم. در این چند سال گذشته با همین رویه فکر کردیم چیزی را داریم که در واقع نداشتیم. اکنون با هوش مصنوعی هم در جامعه همین رفتار می‌شود. در لایه فردی نسبت به کلمات بهتر است حساس باشیم زیرا وقتی کلمه تهی می‌شود، در این توهم قرار می‌گیریم که در مسیر هوشمندسازی هستیم در حالی که در واقعیت امر این گونه نیست.»

او در ادامه درباره هوشمندسازی لجستیک در دیجی‌کالا گفت: «در دیجی‌کالا به طور مشخص بخش مهمی از بازی، لجستیک است. زیرا ایکامرس بدون لجستیک اصلاً معنایی ندارد. در اکثر اقتصادهای دنیا هنگامی که یک ایکامرس بزرگ به وجود آمده در کنار آن یک زنجیره لجستیک نسبتاً بالغی بوده است که آن ایکامرس هم فعالیت خود را آغاز کرده است. برای مثال اگر آمازون در آمریکا رشد پیدا کرد در کنار آن فدکس هم بود که در زنجیره لجستیک به آمازون کمک کند. در کنار ترندیول ترکیه نیز زنجیره لجستیکی ترکیش ایرلاین و زنجیره لجستیک داخلی وجود دارد. اما ما در ایران این زنجیره‌های لجستیکی را نداشتیم. زمانی که دیجی‌کالا شروع به کار کرد ما همین وضعیت کنونی صنعت لجستیک را هم نداشتیم، زنجیره‌ای که هنوز هم در آن مشکلاتی وجود دارد. اما در داخل مجموعه دیجی‌کالا سعی شد تا زنجیره‌ای کامل ساخته شود. قیمت بنزین اکنون چیزی بین 2500 تومان است که نشان‌دهنده مورد اهمیت قرار ندادن موضوع لجستیک است.»

او در ادامه توضیح داد: «در کشورهای دیگر هزینه لجستیک آنقدر برای مصرف‌کننده بالا می‌شود که ترجیح می‌دهد به صورت لوکال خرید کرده و یا از ایکامرس کالای خود را دریافت کند. به واسطه عدم رقابت‌پذیری که در کشور وجود دارد انگیزه پیشرفت هم از بین می‌رود. درحالی که ثروت در کشورهای دیگر ارزش آفرین می‌شود.»


در پذیرش هوش مصنوعی در موضوع امنیت داده نگران بودیم


سارا بانکی نیز در ادامه نشست از تجربه پمکو گفت:« درباره تجربه شرکت خودمان، از دو منظر می‌توانم صحبت کنم. یکی بحث داخلی خود شرکت و دیگری مبحث مشتریان ما. از منظر داخلی ورود هوش مصنوعی در شرکت ما چالش‌های خاص خودش را داشت. همان‌طور که گفته شد پذیرش این موضوع برای افراد شرکت ما که شاید با ذهنیت متفاوتی هم وارد شرکت شدند سخت بود. اینکه چرا باید از این فناوری استفاده کنیم و چه چالش‌هایی برای ما به همراه خواهد داشت مطرح بود. خیلی وقت‌ها ممکن است بهره‌وری ما در استفاده از یک فناوری جدید بالا برود اما روی برای مثال پرداختی ما تأثیر منفی بگذارد؛ از این جهت که همکار ما در تولید محتوا می‌تواند با چت جی‌پی‌تی از هوش مصنوعی استفاده کند. حال نکته اینجاست که فرد بیست درصد وقت کمتری برای تولید محتوا گذاشته است پس مسئله پرداختی او چه خواهد شد؟ از منظر صنایعی که با آنها کار می‌کنیم، از آنجایی که صنایع بزرگی همچون نفت و گاز، پتروشیمی و نیرو هستند و نرم‌افزار هوشمندسازی شده ما نیز تنها برای آنها صرفه اقتصادی دارد، باز هم چالش‌های پذیرش در خصوص هوش مصنوعی را داشتیم. یکی از بحث‌های بزرگ نیز در خصوص بهره‌وری بود که اصلاً بهره‌وری در شرکت‌ها دیده می‌شود یا نه.»

او در ادامه به موضوع عدم وجود رقابت یک بار دیگر اشاره کرد و گفت: «وقتی عدم رقابت وجود داشته باشد، کاهش هزینه، بهبود عملکرد و کاهش خرابی دیگر اولویت یک سازمان نیست. هزینه‌کرد روی نرم‌افزاری که کارایی ما را بهبود می‌دهد هم از سویی دیگر اهمیت نخواهد داشت.»

او در ادامه گفت: «همچنین یکی از مشکلات ما امنیت داده بود. هوش مصنوعی اکنون داده را تحلیل می‌کند و اینکه این تحلیل‌ها به دست چه کسانی میفتد برای ما مهم بود.»

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/7l5t
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.