کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

گفت‌وگو با فاطمه قیداری، بنیان‌گذار و مدیرعامل یوتاژن / آورده‎‌هایی از سفر کرونا

فاطمه قیداری فارغ‌التحصیل دوره دکتری پیوسته بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران است. او از ابتدای دوره دکتری با بازار کار در ارتباط بوده و با شرکت‌های مختلف دانش‌بنیان مرتبط با حوزه بیوتکنولوژی همکاری داشته و از سال 1392 با تمرکز بر فناوری‌های تشخیصی فعالیت‌های خود را ادامه داده است.

عمده فعالیت‌های قیداری در این سال‌ها بیشتر در حوزه‌های کنترل کیفیت و تحقیق و توسعه بوده است. در سال‌های اخیر به‌عنوان سوپروایزر یکی از شرکت‌ها تجربه مدیریتی و رهبری تیم را کسب کرده و با تکیه بر این تجارب، کسب‌وکار شخصی خود را راه‌اندازی کرد. او هم‌بنیان‌گذار یوتاژن است که محصولات تشخیصی بر اساس فناوری مولکولی تولید می‌کند.

لطفاً درباره کسب‌وکارتان برایمان بگویید. آیا این اولین تجربه راه‌اندازی کسب‌وکار شماست؟

بله یوتاژن اولین تجربه راه‌اندازی کسب‌وکار من است. ما به‌واسطه نیازی که در دوره پاندمی کرونا به وجود آمد، تصمیم به راه‌اندازی یوتاژن و تولید کیت‌های تشخیصی گرفتیم. در بازار محصولات تشخیصی کشور تا قبل از دوره کرونا بیشتر کیت‌های تشخیصی خارجی و وارداتی وجود داشت؛ به‌خصوص در حوزه کیت‌های پی‌سی‌آر. کمبود کیت‌های تشخیصی در دوره کرونا مختص ایران نبود و این یک نیاز جهانی و بین‌المللی بود.

این تهدید توسط کارآفرینان به فرصت تبدیل شد و کیت‌های تشخیصی پی‌سی‌آر در کشور تولید شد. البته مواد اولیه این کیت‌ها وارداتی است، اما طراحی آن کاملاً به‌صورت بومی انجام شد. ما در یوتاژن هم به سمت تولید این کیت‌ها حرکت کردیم، اما فناوری مورد استفاده ما متفاوت‌تر از نمونه‌های مشابه بود.

ما از فناوری سریع مولکولی استفاده می‌کنیم که تا امروز به‌شخصه نمونه داخلی دیگری از این محصول با این فناوری سراغ ندارم. این فناوری با عنوان «ایزوترمال» یا «هم‌دما» شناخته می‌شود و اگر بخواهم به‌صورت کلی توضیح دهم، باید بگویم که فرایند این تست بدین‌گونه است که بعد از دریافت نمونه این کیت‌ها به آزمایشگاه داده می‌شود و تقریباً یک روز طول می‌کشد تا نتیجه مشخص شود.

اما در دنیا و به‌خصوص در آمریکا کیت‌های خانگی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این کیت‌ها بر پایه آنتی‌ژن نیست و بر اساس فناوری مولکولی طراحی شده است. همچنین دقت تست‌های پی‌سی‌آر را دارد که دقت آن بالاتر از تست‌های آنتی‌ژن است. اولین محصول ما کیت تشخیص کرونا بر اساس فناوری لمپ بود که زیرمجموعه کیت‌های ایزوترمال به‌شمار می‌رود.

البته ما هنوز موفق نشده‌ایم این کیت را به کیت‌های خانگی تبدیل کنیم، زیرا بخشی از این کیت‌ها دارای مراحل مکانیکی و سازه‌ای است، ولی در قسمت‌هایی که به حوزه بایوتک مربوط است، به‌صورت کامل تولید شده و با تجهیزات آزمایشگاهی‌ای که با کیت‌های تشخیصی پی‌سی‌آر کار می‌کنند، می‌توان به نتیجه سریع تشخیصی رسید. به‌طور مثال اگر تست پی‌سی‌آر معمولی حدود دو ساعت زمان‌ می‌برد، کیت‌های ما این زمان را به یک‌چهارم یعنی حدود نیم‌ ساعت کاهش داده‌اند. ما همچنان در حال توسعه و بهبود این محصول هستیم و می‌خواهیم مانند استارتاپ‌های آمریکایی به محصول خانگی برسیم.

با توجه به اینکه ویروس کرونا فروکش کرده، این نیاز چقدر وجود دارد؟ آیا تغییر این بازار مسیر شما را تحت تأثیر قرار داده است؟

بله، دقیقاً! با توجه به شرایط پساکرونا، زمان کمتری برای تجاری‌سازی و توسعه این محصول در نظر گرفته‌ایم و مسیرمان را به سمت انواع دیگر ویروس‌ها که مرتبط با سلامت جنسی هستند، تغییر داده‌ایم؛ ویروس‌هایی مانند هپاتیت، ایدز و اچ‌پی‌وی که از شایع‌ترین تست‌های مولکولی و ویروسی هستند.

تجربه شما از تولید این محصول چه بینش‌هایی را برای پاندمی‌هایی شبیه کرونا ایجاد کرده و فکر می‌کنید چقدر آماده تولید محصول برای پاندمی‌های احتمالی بعدی باشید؟

قطعاً این تجربه مؤثر است. این تأثیر را می‌توانیم در همه ابعاد ببینیم. چه در کیت تشخیصی و چه در تولید واکسن و دارو تأثیر تجربه دوره کرونا و تحقیقات محصول‌محور آن آمادگی زیادی برای فعالان بازار سلامت ایجاد کرده است. هیچ‌گاه تجربه دوم مانند تجربه اول غافلگیرکننده نخواهد بود. البته نباید طبیعت را دست‌کم گرفت؛ چراکه همیشه ممکن است این غافلگیری رخ دهد. دوره کرونا یادگیری زیادی را برای همه اجزای سلامت ایجاد کرد که باید از این تجربه‌ها استفاده کنیم.

کمی درباره محصول دوم‌تان برایمان بگویید. این بازار که به سلامت جنسی مربوط است، چه ابعادی دارد؟

یکی از مشکلاتی که در حوزه کار ما بسیار مشهود است، این است که آمار و ارقام درستی وجود ندارد و ما باید خودمان بر اساس تحقیقات میدانی داده‌ها را جمع‌آوری کنیم. این مشکل علاوه بر اینکه هزینه‌های زیادی به همراه دارد، زمان زیادی هم از کسب‌وکارها می‌گیرد. ما با توجه به داده‌های جمع‌آوری‌شده از همکاران و آزمایشگاه‌ها به عدد نیم‌ میلیون تست در ماه رسیده‌ایم. این عدد غیررسمی است و مانند آمارنامه دارو، جامع و قابل اتکا نیست.

اما ما همین عدد را مبنا قرار داده‌ایم. مشکل دیگر حساسیت این موضوع و مسائل فرهنگی پیرامون آن است. این باعث می‌شود افراد زیادی که در معرض ابتلا بوده‌اند یا رفتارهای پرخطری داشته‌اند، حاضر به مراجعه به آزمایشگاه نشوند. حتی ممکن است ناقل هم باشند و به دیگران نیز منتقل کنند. از این رو اهمیت تست خانگی بیشتر جلوه می‌کند.

یکی از چالش‌هایی که همواره کسب‌وکارهای سلامت با آن روبه‌رو هستند، بحث رگولاتوری و مجوزهاست. شما در مسیر خود دچار چنین چالش‌هایی بوده‌اید؟

در بحث تجهیزات پزشکی واقعاً این چالش وجود دارد. تا قبل از کرونا هیچ کیت مولکولی‌ای مجوز نگرفته بود. شرایط کرونا و اضطرار ناشی از آن باعث شد بازیگران زیادی به این دست محصولات بپردازند و همین فشار مسیر جدیدی را در حوزه قانون‌گذاری باز کرد.

بعد از کرونا هم اداره تجهیزات پزشکی دستورالعمل اچ‌پی‌وی را صادر کرد. کیت‌های مولکولی و پی‌سی‌آر نسبتاً شناخته‌شده هستند، اما حالا فرض کنید کسی بخواهد بر اساس یک فناوری جدید محصولی تولید کند، باید تمام این مسیر فرسایشی و کند اداری را طی کند؛ البته اگر کارشناسان در مرحله معرفی طرح آن را رد نکنند. نگرانی رگولاتور برای ما قابل درک است، اما ترس از مواجهه با فناوری جدید و رد کردن و نادیده‌گرفتن آن اصلاً منطقی نیست. حداقل می‌توانند برای بررسی و کارشناسی اولیه فرصت بدهند، نه‌اینکه چون فناوری جدید است آن را رد کنند. این اصلاً منطقی و منصفانه نیست و برای ما بسیار ناامیدکننده است.

به غیر از مشکلات رگولاتوری، چه چالش‌هایی دارید؟ چشم‌انداز شما برای مسیر یوتاژن چیست؟

همان‌طور که گفتم این اولین تجربه راه‌اندازی کسب‌وکاری من است. ابتدا فکر می‌کردم سه‌ماهه می‌شود به محصول اولیه رسید. اما با منتورینگ هلثیو دید بهتری نسبت به فضا پیدا کردم و با واقعیت‌های بازار روبه‌رو شدم. در دوره کرونا هم چالش بزرگی پیش آمد و آن هم این بود که پروازها به حالت تعلیق درآمد و شش ماه مواد اولیه وارد نمی‌شد. این واقع‌بینی روز‌به‌روز در من بیشتر شد و فهمیدم مسیر درست برنامه‌ریزی و بودجه‌بندی چیست. منظورم این است که حتماً چالش‌هایی وجود دارد، اما با یادگیری سعی دارم آنها را برطرف کنم.

از همکاری‌تان با هلثیو بیشتر برایمان بگویید. آیا تابه‌حال سرمایه جذب کرده‌اید؟ آیا هم‌بنیان‌گذاران دیگری هم در ترکیب یوتاژن هستند؟

بله. ما در همان دوره کرونا سرمایه اولیه را از هلثیو جذب کردیم. سال 1399 این سرمایه 100 میلیون تومان بود و 25 درصد از سهام یوتاژن را واگذار کردیم و همچنان با هلثیو در حال همکاری هستیم. دو هم‌بنیان‌گذار دیگر هم در یوتاژن هستند؛ یکی خانم مطهره جدیدی، مدیر تحقیق و توسعه و خانم دکتر مولود باقریه، مدیر فنی مجموعه. من هم مدیرعاملی یوتاژن را بر عهده دارم. دو کارآموز هم در تولید محتوا و مباحث آموزشی و فرهنگ‌سازی به ما کمک می‌کنند.

 به تولید محتوا و مباحث آموزشی اشاره کردید. به نظر شما چالش‌ها در این حوزه خصوصاً با توجه به حساسیت‌ها کجاست؟ بار آموزش و فرهنگ‌سازی باید بر دوش کسب‌وکارها باشد یا نهادی باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرد؟

نهادی مانند آموزش‌وپرورش باید این کار را بر عهده بگیرد. اخیراً کارهای خوبی در حال شکل‌گیری است؛ مانند آموزش مهارت‌های زندگی که در سرفصل‌‌های آموزشی گنجانده شده و مفید است. کسب‌وکارها هم با توجه به اهداف بازاریابی و مارکتینگ خود نقش بازی می‌کنند، اما حساسیت این موضوعات آنقدر بالاست که باید از سنین کودکی و نوجوانی به آن پرداخت. بحث سلامت جنسی از موضوعاتی است که افراد در جامعه با آن مواجه هستند و باید آموزش‌های درستی در این زمینه شکل بگیرد تا هم آگاهی‌بخشی درست انجام شود و هم به سلامت جامعه کمک کند. به نظرم نهادهای آموزشی بیشترین نقش را در مسئله سلامت جنسی دارند.

اگر نکته‌ پایانی هست بفرمایید.

دوست دارم در پایان از مجموعه هلثیو بابت اعتمادی که به من کردند تشکر کنم. منتورشیپ ارزنده‌ای دریافت کردم و اعتمادبه‌نفسی که این مجموعه به من داد، بسیار تأثیرگذار بود و اگر هلثیو نبود، شاید هیچ‌وقت این جرقه در ذهن من شکل نمی‌گرفت. برای کسانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند، وجود چنین مجموعه‌هایی واقعاً کمک‌‌کننده و سازنده است و هلثیو با کمک‌های کارشناسانه و بی‌دریغش فرصت‌های زیادی فراهم کرده است. از شما هم ممنونم. من کارنگ را بیشتر در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنم و ارزش کاری را که انجام می‌دهید، درک می‌کنم و از اینکه این نوع نگاه در رسانه شما وجود دارد، تشکر می‌کنم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/9rgc
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.