خبر خروج نام شرکت «ابرآروان» از لیست تحریم اتحادیه اروپا، یکی از مهمترین اخبار مرتبط با اکوسیستم نوآوری ایران در چند روز اخیر بود که باعث شد توجهات دوباره به ماجرای این شرکت و حملات و اتهاماتی که از اوایل سال ۱۴۰۰ علیه آن در شبکههای اجتماعی آغاز شده، جلب شود. اتهامی که شاید مطرحکنندگان آن هم گمان نمیکردند زمانی آنقدر گسترده شود که نتیجه آن اتفاقهایی مانند تهدید نیروهای انسانی این شرکت در شبکههای اجتماعی و در ادامه، قرار گرفتن نام ابرآروان در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا و وزارت خزانهداری آمریکا باشد.
از سویی چالشهایی که طی ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ دامنگیر سایر شرکتهای حوزه اقتصاد دیجیتال شد، نشاندهنده این موضوع بود که جنس اتهامهای واردشده به ابرآروان، منحصر به این شرکت نمیشود و میتواند به شکلهای گوناگون سایر بخشهای اکوسیستم نوآوری را نیز تحت تأثیر قرار دهد و درگیر کند. در نتیجه شفافسازی و پرداختن به این موضوع را میتوان به نحوی مسئله اکوسیستم نوآوری و حتی شاید به شکل کلیتر آن، بخشی از کسبوکارها دانست که همچنان به دنبال رشد و توسعه فعالیت خود در داخل کشور بوده و به دنبال راهکاری هستند که بتوانند ضمن تعامل با حاکمیت برای ادامه دادن فعالیت خود، فاصله خود را نیز با آن به نحوی حفظ کنند که افکار عمومی عملکرد حاکمیت را به پای کسبوکارها ننویسد.
در اوایل نیمه دوم سال ۱۴۰۱، به دنبال شروع محدودیت اینترنت و فیلتر بسیاری از سرویسها به دلیل ناآرامیهای اجتماعی پیشآمده، برخی از کاربران و البته فعالان اینترنتی، مجدد نام ابرآروان را بهعنوان همکار حکومت برای ایجاد محدودیت در ایران و فراهمکننده شرایط قطع اینترنت در کشور مطرح کردند؛ اتهامی که در سال گذشتهاش (۱۴۰۰) نیز برای این شرکت بحرانساز شده بود.
ابرآروان و آغاز بحران تحریمها
بحران برای ابرآروان تمامی نداشت و ۲۳ آبانماه ۱۴۰۱ بود که خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا نام شرکت ابرآروان را در لیست تحریم خود قرار داده است. اتحادیه اروپا عنوان کرده بود که ابرآروان از سال ۲۰۲۰ یک بازیگر جدی در پروژههای دولتی و وزارت ارتباطات ایران برای تهیه نسخه جداگانه و ایرانی (ملی) از اینترنت بوده است؛ ادعایی که ابرآروان بارها آن را تکذیب کرده بود.
ابرآروان در بیانیهای که در واکنش به این خبر منتشر کرد، گفت: «در وضعیتی که در داخل کشور با انبوهی از مشکلات میجنگیم، بهتزدهایم که یک شرکت خصوصی ابری، به اشتباه به جای بانیان اصلی قطع و محدودسازی اینترنت آزاد معرفی میشود و هدف تحریم قرار میگیرد.»
ابرآروان در ۱۲ خردادماه ۱۴۰۲ نیز توسط آمریکا با اتهام نقش این شرکت در فیلترینگ و کنترل اینترنت تحریم شد. این کسبوکار ادعاهای وزارت خزانهداری آمریکا را رد کرده و گفته بود که سرویسهای ابری نمیتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم هیچ نقشی در فیلتر، سانسور یا محدودیت اینترنت در هر نقطهای از کشور یا جهان ایفا کنند و این ادعاها درباره یک سرویس نمیتواند درست باشد؛ چراکه در سازوکار اینترنت ایران تمامی مجاری ورودی اینترنت به کشور تحت کنترل شرکت زیرساخت کشور است. ابرآروان همچنین تأکید کرده بود که با استفاده از تمامی ابزارهای مشروع حقوقی و بینالمللی علیه تصمیم وزارت خزانهداری آمریکا اقدام خواهد کرد.
در هر صورت تحریمهای اعمالشده علیه ابرآروان از سوی برخی از کاربران شبکههای اجتماعی که این شرکت را متهم به دست داشتن در محدودیت و قطعی اینترنت میدانستند، بهعنوان سندی برای درستی ادعایشان مورد استفاده قرار میگرفت.
ابرآروان هنوز جزییاتی درباره «مستندات فنی و حقوقی» که به نهادهای قضایی اروپا ارائه داده تا نامش از لیست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج شود، منتشر نکرده است اما سؤالی که پس از خبر حذف نام این شرکت از لیست تحریم میتوان پرسید، این است که آیا این ماجرا تأثیری روی افکار عمومی و قضاوتی که نسبت به ابرآروان داشته، خواهد گذاشت؟
چرا ابرآروان آماج حملات کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفت؟
با اینکه خبر خروج نام ابرآروان از لیست تحریم اتحادیه اروپا نشاندهنده این موضوع است که این اتحادیه از ادعاهای خود درباره این شرکت عقب نشسته، اما انتشار این خبر باعث شد در شبکه اجتماعی «ایکس» برخی از کاربران مجدداً ادعاهای پیشین درباره ابرآروان را تکرار کنند.
پویا پیرحسینلو، همبنیانگذار و مدیرعامل ابرآروان پیش از این در گفتوگویی که با عنوان «چرا سیبل شدیم؟» در اردیبهشت ۱۴۰۱ در کارنگ منتشر شده، درباره برخی از کاربران که علیه این شرکت در شبکههای اجتماعی مطلب منتشر میکنند، عنوان کرده بود: «گروهی برای بسیاری از اقدامات برنامهریزی کردهاند و عکسالعملی در برابر رفتار شما انجام نمیدهند؛ بلکه عمل خود را مستقل از اینکه شما چه بگویید یا چه کاری کنید، انجام میدهند. برای اینکه صحت این حرف من به شما ثابت شود، مثالی میزنم. ما برای همین برنامه «سوار ابرها» (رویداد ابرآروان)، سال گذشته (۱۴۰۰) تبلیغات کردیم و گفتیم ۸ اسفندماه این برنامه را برگزار میکنیم. از قبل هم میدانستیم که موج بزرگی از هجمهها در این تاریخ به سمت ما خواهد آمد.»
او ادامه میدهد: «سوار ابرها اسفندماه سال گذشته (۱۴۰۰) به علت کرونا لغو شد و ما هشتم اسفند رویداد را برگزار نکردیم. اما از ششم تا هشتم اسفندماه بیش از سه هزار توییت فحاشی به ابرآروان را داشتیم؛ بدون اینکه اصلاً برنامهای برگزار شده باشد و محتوایی منتشر شده باشد.»
پویا پیرحسینلو همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا ابرآروان آماج حملات کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته و اینکه چرا باقی شرکتهای مشابه آروان چنین حاشیههایی ندارند، میگوید: «تحلیل من این است که ما دو جناح داریم که با وجود تفاوتهای ظاهریشان، اتفاقاً بسیار با هم متحد عمل میکنند. تندروهای داخلی و خارجی اهداف مشترکی دارند. اقدامات رسانههای افراطی فارسیزبان در داخل و خارج کشور، نتایج یکسانی دارد و در بسیاری جهات با یکدیگر در ناامید کردن مردم هماهنگ عمل میکنند.»
به اعتقاد او یکی از موقعیتهایی که این دو طیف هماهنگ رفتار میکنند، جایی است که هر چیز امیدبخش و هر جریان آلترناتیو را سرکوب میکنند. پیرحسینلو از اصغر فرهادی بهعنوان مثالی یاد میکند که همزمان هر دو گروه شروع به تخریب او میکنند. او در ادامه صحبتهای خود میگوید که این دو جناح با اینکه در ظاهر تفاوت زیادی دارند، اما در موارد قابل توجهی ظاهراً منافع یکسانی دارند.
لیدرها بیشتر در معرض حملات هستند
پیرحسینلو در این گفتوگو که پیش از ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ انجام شده و هنوز ابرآروان در لیست تحریم اتحادیه اروپا و آمریکا قرار نگرفته بود، عنوان میکند: «آروان دو ویژگی دارد که برای اینکه سیبل این اتفاقات شود، جذاب است. یکی اینکه آروان به اینکه تنها تِککمپانی باشد، راضی نیست و میگوید من راجع به فرهنگ، آزادی آدمها، توانمندسازی، صلح پایدار، تحول اجتماعی و مسائلی از این دست حرف میزنم و وظیفهام است بهعنوان شرکتی که در ایران فعالیت میکند، به جامعهام اهمیت دهم. پس شرکتی است که دغدغه اجتماعی دارد. دلیل دوم این است که لیدر بازار است؛ همانطور که به دیجیکالا فحاشی میکنند اما به سایر فروشگاههای اینترنتی نمیکنند یا از میان صدها کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی را تخریب میکنند، یا بین خیریهها روی محک بیشتر تمرکز میشود و… قاعدتاً برای تخریب هر بخشی، سراغ لیدر آن قسمت میروند. آروان هم به دلیل داشتن این دو ویژگی سوژه جذابی میتواند باشد؛ همانطور که هست.»
مدیران ابرآروان بارها اعلام کردهاند سرویسهایی که فیلتر هستند، از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت که مسئولیت ورود اینترنت به کشور را بر عهده دارد، فیلتر میشوند و این حتی در حوزه فعالیتهای اپراتورهای تلفن همراه و ارائهدهندگان اینترنت ثابت نیست.
جامهبزرگ: کمترین تعامل با حاکمیت را در حوزه کاری آروان داشتهایم
کیوان جامهبزرگ، معاون توسعه کسبوکار فناپ که سرمایهگذار ابرآروان است نیز در گفتوگویی که پیش از این در کارنگ منتشر شده، در خصوص اینکه آیا آروان کسبوکار استراتژیک فناپ در مراوداتش با حاکمیت است، عنوان میکند: «حتماً حوزه زیرساخت ابری یکی از حوزههای استراتژیک فناپ است و مثل بسیاری از بیگتکهایی که در سالهای گذشته روی این حوزه سرمایهگذاری کردهاند، فناپ هم به سراغ آن رفته است. نمونههای جهانی را مثال بزنم، میتوانم به آژور مایکروسافت اشاره کنم یا AWS که سود اصلی آمازون را میسازد یا گوگلکلاود و… بنابراین این حوزه برای فناپ استراتژیک است، اما تنها حوزه استراتژیک آن نیست و ما از سالهای گذشته روی 5G، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و… سرمایهگذاریهایی داشتهایم، ولی سرویس ابری از اینها قدیمیتر بوده و ما از سال 1394 به سمت سرویس ابری حرکت کردهایم. سایر حوزههایی که گفتم، طی یکی دو سال گذشته بیشتر روی آنها تمرکز شده و تا زمانی که به بار بنشینند، زمان میخواهند.»
او ادامه میدهد: «اما اگر بخواهیم از زاویه تعامل با حاکمیت به ابرآروان نگاه کنیم، باید بگویم اتفاقاً ضعیفترین و کمترین تعاملمان با نهادهای حاکمیتی در حوزه کاری آروان بوده است. مثلاً پروژه Core Banking سپه و بانکهای ادغامی، بسیار مهمتر بوده و حساسیتهای حاکمیتی روی آن بیشتر بوده است و ما هم برای آن انرژی بیشتری در دو سال گذشته صرف کردهایم. ولی چنین پروژههایی کمتر مورد توجه جامعه استارتاپی قرار میگیرد که طبیعی هم هست. یا مثلاً پروژههایی که فناپ در حوزه دولت الکترونیک با وزارتخانههای مختلف داشته، خیلی جدیتر بوده است.»
جامهبزرگ تأکید میکند: «هیچ تعاملی با حاکمیت در موضوع ابرآروان نداشتهایم و این کسبوکار فقط در یک مزایده به نام «ابر ایران» شرکت کرد که تعدادی از دیتاسنترهای بلااستفاده سازمان فناوری اطلاعات وزارت آیسیتی را که در استانها حضور داشت به مرحله بهرهبرداری برساند. یکی از اپراتورها «آسیاتک» بود و دیگری «آروان». تمام حجم کاری هم که آنجا انجام میشود، تقریباً پنج درصد ظرفیت دیتاسنترهای ایران است و حتی برای خود حاکمیت هم میزان اهمیتش به اندازه همان پنج درصد است.»
تلاش میکنند نشاندهند در ایران نمیتوان کار کرد
معاون توسعه کسبوکار فناپ در بخش دیگری از این گفتوگو عنوان میکند: «واقعیت این است که ما در کشور بضاعت محدودی داریم تا از این فرصت رشد حوزه اقتصاد دیجیتال بهرهمند شویم. متأسفانه یک عده آگاهانه در حال ضربه زدن هستند و تلاش میکنند هر داستان موفقیت در کشور را به نحوی مورد هجوم قرار دهند که نشان دهند در ایران نمیتوان کار کرد. یک روز دیجیکالا آسیب میبیند، روز دیگر اسنپ و تپسی و یک روز هم آروان در معرض شدیدترین حملهها قرار میگیرد. کسی که فکر میکند باید در کشور ماند، کار کرد و ساخت، باید به این اتفاقات واکنش نشان دهد و سکوت نکند.»
اکوسیستم نوآوری و نیاز به ایجاد ارتباطی مبتنی بر اعتماد با مردم
ناآرامیهای نیمه دوم سال ۱۴۰۱ و فضای غیرقابل پیشبینی که در عرصههای مختلف به وجود آورد، همراه با موجی از بیاعتمادی در میان مردم بود که اکوسیستم نوآوری را نیز به نحوی درگیر چالشهای متعددی از جنس روابط عمومی، برندینگ و … کرد که در برخی موارد تأثیر قابل توجهی بر کسبوکارهای این حوزه داشت. این بیاعتمادی حتی باعث ایجاد چالشهایی برای کسبوکارها در حوزه درون سازمانی و ارتباط با نیروهای انسانی شد.
شبکههای اجتماعی در یک دهه گذشته تأثیر قابل توجهی در فضای رسانهای جهان داشتهاند. سازوکار این شبکهها باعث میشود افراد زیادی فارغ از اینکه تخصصی داشته باشند، آگاهانه یا غیرآگاهانه، در پخش شدن اخبار درست و نادرست تأثیرگذار باشند. نقش شبکههای اجتماعی در نشر و بازنشر محتواها علیه کسبوکارهای حوزه اقتصاد نوآوری در سالهای اخیر، غیرقابل انکار است. فضای این شبکهها در برخی اوقات به نحوی رادیکال میشود که حتی افرادی که مخالف اتهامهای مطرح شده هستند، ترجیح میدهند برای آنکه آماج حملات و اتهامهای کاربران قرار نگیرند، سکوت اختیار کنند. به نظر میرسد اکوسیستم نوآوری ایران با توجه به تجربههای چند سال اخیر، باید به دنبال راهکاری باشد تا بتواند ارتباطی مبتنی بر شفافیت و اعتماد با مردم برقرار کند تا کسبوکارهای این حوزه که به هر دلیل بیشتر از بخش کسبوکارهای سنتی مورد حمله واقع میشوند، آسیب کمتری ببینند.