کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

گفت‌وگو با رئیس هیئت‌مدیره انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر ایران / با اجرای سیاست اعتبار مالیاتی، جذب سرمایه در اکوسیستم رشد خواهد کرد

جذب سرمایه و منابع انسانی دو چالش مهم کسب‌وکارهای ایرانی به‌ویژه در حوزه نوآوری هستند. از سویی شرایط کشور و جذابیت بازارهای موازی ازجمله طلا، ارز، مسکن و… برای صاحبان سرمایه و همچنین چالش‌برانگیز بودن خروج سرمایه‌گذاران از استارتاپ‌ها باعث شده در حال حاضر ورود به عرصه سرمایه‌گذاری خطرپذیر نوعی چالش به شمار آید. این مسائل در کنار افت حجم ورود سرمایه‌گذاران خطرپذیر در جهان شرایط دشواری برای کسب‌وکارهای نوآور به وجود آورده است.

از سویی اخیراً هیئت‌مدیره انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر کشور، موضوع ساماندهی کمیسیون‌ها و بازنگری در شرایط و ضوابط عضوگیری انجمن را به منظور تسهیل شرایط عضویت در این انجمن مطرح کرده است. به این بهانه «کارنگ» سراغ سید محمدحسین سجادی نیری، رئیس هیئت‌مدیره انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر ایران و مدیرعامل تکنوتجارت رفته تا با او در خصوص حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایران و برنامه‌هایی که انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر در نظر دارد، گفت‌وگو کند. سجادی نیری معتقد است مشوق‌هایی که در قانون جهش تولید دانش‌بنیان تحت عنوان اعتبار مالیاتی در نظر گرفته شده، موجب می‌شود صنایع بزرگ و شرکت‌های پردرآمد تشویق شوند و بخشی از درآمد مالیاتی خود را وارد حوزه سرمایه‌گذاری کنند.

چند ماهی است که از تشکیل دوره جدید انجمن سرمایه‌­گذاری خطرپذیر می‌­گذرد و اخیراً شاهد برخی تحولات در این نهاد بوده‌ایم. هدف از این تغییرات چیست؟

همان‌گونه که از اسم این انجمن پیداست، قرار است محملی باشد برای حضور مجموعه­‌های فعال در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر. اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی طی سال­‌های اخیر رو به رشد بوده است. در سال­‌های ابتدایی مجموعه‌­هایی که بار سرمایه­‌گذاری خطرپذیر را به دوش می­‌کشیدند عمدتاً صندوق‌­های پژوهش و فناوری بودند و بخش مهمی از اعضای این انجمن را نیز همین صندوق­‌ها تشکیل می­‌دادند. صندوق­‌ها نقش مهمی در تأمین مالی، صدور ضمانت‌نامه، اعطای تسهیلات و مواردی از این دست در اکوسیستم داشته‌­اند. به‌تدریج با شکل­‌گیری نهادهای دیگری ازجمله شرکت­‌های VC (سرمایه­‌گذاری خطرپذیر) و صندوق‌های جسورانه خطرپذیر، بازیگران دیگری به این اکوسیستم افزوده شدند. علاوه‌ بر این موارد، تعدادی نهاد تسهی­لگر مانند سکوهای تأمین مالی جمعی یا شتاب­‌دهنده­‌ها که ماهیتاً سرمایه­‌گذار خطرپذیر نیستند اما به این حوزه کمک‌­رسانی می­‌کنند، شکل گرفته‌اند. ما در دوره جدید انجمن می­‌کوشیم نقش‌­آفرینی بازیگرانی را که در این حوزه از قبل حضور داشته­ و حتی بخش زیادی از آنها عضو انجمن بوده­‌اند، در برنامه‌­­ریزی این انجمن صنفی افزایش دهیم؛ بنابراین با این رویکرد، طی دو جلسه اخیر هیئت‌مدیره انجمن VC، موضوع ساماندهی کمیسیون‌ها و بازنگری در شرایط و ضوابط عضوگیری انجمن مطرح شد که موجب تسهیل شرایط عضویت یا به عبارت دیگر پذیرفتن نظارت، ارزیابی و مجوز سایر نهادها از این فرایند می‌شود. به‌عنوان مثال اگر شتاب‌دهنده‌ای دارای مجوز است، ارزیابی ویژه انجمن را حذف کرده و او را به عضویت در انجمن می­‌پذیریم. به علاوه کمیسیون­‌هایی شکل خواهیم داد که اعضا بتوانند در قالب آنها نقش‌­آفرینی کنند. با این توضیحات، نگاه ما در این دوره، اعطای نقش و حضور جدی‌­تر فعالان اکوسیستم سرمایه‌گذاری خطرپذیر و تأمین مالی در انجمن است.

یکی از مهم­ترین چالش­‌های حوزه نوآوری به‌ویژه استارتاپ‌ها در کشور، موضوع سرمایه است. از سوی دیگر اقتصاد ما در وضعیتی قرار دارد که زمینه‌های دیگری مانند مسکن، طلا، ارز و… برای بسیاری از سرمایه­‌گذاران جذابیت بیشتری دارند. رویکرد و برنامه شما برای گشودن این بن‌­بست در اکوسیستم نوآوری کشور چیست؟

همان‌طور که اشاره کردید در حال حاضر ورود به عرصه سرمایه­‌گذاری خطرپذیر نوعی چالش محسوب می‌­شود. این وضیعت ناشی از دو عامل است که یکی از آنها جذابیت بازارهای موازی با حوزه نوآوری است و عامل دیگر آن است که با توجه به آمارهای منتشرشده، طی سال­‌های اخیر و مشخصاً 2023، به‌رغم اخبار جهانی که ورود سرمایه­‌گذاران جدید را اطلاع‌رسانی می­‌کنند، در واقعیت، حجم ورود سرمایه­‌گذاران خطرپذیر در کشور ما و در بسیاری دیگر از کشورهای دنیا ازجمله آمریکا و ترکیه روند کاهشی حتی تا 60 یا 70 درصد داشته است؛ بنابراین بخشی از این کاهش اقبال، ناشی از یک موج جهانی است که در ایران تقویت هم شده و چالش بزرگی پیش روی حوزه نوآوری قرار داده است. یکی از علل مهم این امر در ایران، بسته بودن راه‌های خروج از کسب‌­وکارهاست. با در نظر گرفتن این شرایط، موضوعاتی که ما در انجمن در حال پیگیری آنها هستیم، شامل این موارد است: اول تلاش برای افزایش تعامل میان CVCها، VCهای فعال قبلی و صندوق­‌های پژوهش و فناوری در قالب کمیسیون‌­ها. همان‌طور که اطلاع دارید مشوق‌­هایی که در قانون جهش تولید دانش­‌بنیان تحت عنوان «اعتبار مالیاتی» در نظر گرفته شده، موجب می­‌شود صنایع بزرگ و شرکت­‌های پردرآمد تشویق شوند و بخشی از درآمد مالیاتی خود را وارد این حوزه کنند. این شرایط گاهی از سوی نهادهای ذینفع در اختیار قرار داده می­‌شود و گاهی در تعامل با مجموعه­‌های دیگری که در این اکوسیستم فعال بوده‌­اند. مورد دوم مربوط به مفهوم نقش‌آفرینی بخش‌­های مختلف فعال در اکوسیستم می­‌شود. گاهی اوقات یک شرکت قادر به جذب سرمایه‌­گذار نیست و دلیل آن چک­‌سایزی است که باعث می­‌شود یک VC به تنهایی قادر به سرمایه­‌گذاری نباشد. ولی اگر چند VC در کنار هم قرار بگیرند این سرمایه­‌گذاری راحت‌­تر صورت خواهد گرفت. معمولاً بار مذاکرات برای جذب سرمایه­‌گذار بر دوش خود کسب­‌وکارهاست. اما ما قصد داریم با کمک کمیسیون­‌های این انجمن، نوعی هم‌­افزایی و شفافیت اطلاعاتی بین مجموعه‌ها شکل دهیم تا سرمایه‌­گذاری مشترک تسهیل شود. هدف سوم ما تعامل با صندوق نوآوری و شکوفایی برای برخی از تحولات مثبتی است که این صندوق می­‌تواند رقم بزند. به‌عنوان مثال، پیش از این، آیین‌­نامه ‌هم‌سرمایه‌­گذاری صندوق نوآوری و شکوفایی تنها شامل صندوق‌های پژوهش و فناوری بود اما اکنون با همت صندوق نوآوری و شکوفایی آیین­‌نامه‌ای در حال تدوین است که هم‌سرمایه‌گذاری با VCها و فعالان سرمایه­‌گذاری خطرپذیر نیز صورت بگیرد. به‌علاوه اگر بتوانیم منابع دولتی را نیز مثل منابع صندوق نوآوری و شکوفایی به منابع قبلی بیفزاییم، کمک مهمی به سرمایه‌گذاری‌های جدید در کسب‌وکارها خواهد شد. پیش­‌بینی من این است که در سال 1403 با اقداماتی که ذکر شد و اجرایی شدن اعتبارات مالیاتی، جذب سرمایه در این اکوسیستم شاهد رشد خواهد بود.

به بحث اعتبار مالیاتی اشاره کردید. اثرگذاری این متغیر در آینده اکوسیستم از نظر شما تا چه حد است؟

«سیاست اعتبار مالیاتی» در قانون جهش تولید دانش‌بنیان پتانسیل مهمی برای اکوسیستم ایجاد می‌کند و می‌تواند بخشی از منابع مالیاتی شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگ را به سمت‌وسوی تأمین مالی و سرمایه‌گذاری در اکوسیستم نوآوری و فناوری هدایت کند. به‌عنوان مثال حوزه بانکی کشور را در نظر بگیرید که گزینه‌های متفاوت و گاه جذاب‌تری نسبت به سرمایه‌گذاری در حوزه نوآوری پیش روی خود دارد. ما هم مانند هر کشور دیگری که به دنبال توسعه اقتصاد نوآور هستیم باید مشوق‌هایی پیش روی این بنگاه‌های بزرگ بگذاریم که به‌ طور هدفمند سرمایه‌ها را به سمت نوآوری و کارآفرینی هدایت کند. اعتبار مالیاتی‌ای که می‌‌توان به بانک‌ها داد و البته در حال حاضر بانک مرکزی مانع آن است، مشوق قدرتمندی است که می‌تواند جریانی از سرمایه را وارد اکوسیستم نوآوری کند و به اکوسیستم جان دوباره‌ای ببخشد و سهم اقتصاد نوآوری از کل اقتصاد کشور را بهبود بخشد.

استارتاپ‌­هایی که در شهرستان‌­ها حضور دارند اغلب بر این باورند که تمرکز VCها در کشور بیشتر بر استارتاپ‌های واقع در تهران است. شما چقدر این موضوع را تأیید می‌­کنید؟ آیا انجمن برای استارتاپ‌­های سایر استان­ها نیز برنامه‌­ای دارد؟

انتقادی که استارتاپ­‌های شهرستانی عنوان کرده‌­اند صحت دارد، اما دلیل این امر فقط این نیست که VCها تنها کسب‌وکارهای واقع در تهران را مد نظر قرار می‌­دهند. به نظر می­‌رسد تعداد و چگالی استارتاپ­‌هایی که واجد شرایط سرمایه­‌گذاری بوده‌­اند در تهران بیشتر است. همچنین به دلیل دسترسی به VCها، این کسب‌وکارها توانسته­‌اند بیشتر خودشان را مطرح کرده و با VCها وارد مذاکره شوند. طبیعتاً استارتاپ­‌های شهرستانی به دلیل دسترسی کمتر به VCها و پتانسیل کمتر برای جذب و استخدام نیروی انسانی نسبت به کلان­‌شهرها، با محدودیت سرمایه‌­گذاری VCها مواجه بوده‌اند. علاوه‌بر این موارد، مارکتی که شرکت­‌های حاضر در تهران در آن فعالیت می­‌کنند، به نحوی است که استارتاپ‌­ها زودتر از مراحل بحرانی بقا، گذر می­‌کنند. بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ و مطرح در کشور مانند اسنپ، تپسی، الوپیک، مجموعه­‌های دلیوری و مانند آن، به دلیل اندازه بازار، ابتدا کارشان را از شهرهای بزرگ شروع می‌­کنند. شرکت­‌های مستقر در شهرهای بزرگ برای ادغام، تملیک و خرید شرکت‌های کوچک‌تر نیز مستعدتر هستند؛ بنابراین این نحوه سرمایه‌گذاری، صرفاً به دلیل سلیقه VCها نبوده است. حال با توجه به اینکه صندوق‌های پژوهش و فناوری در کشور پراکنده هستند، یعنی هر استان یکی از این صندوق‌­ها را دارد و اینها در انجمن نیز عضویت دارند، این شرایط و هم‌­افزایی برنامه‌ریزی‌شده‌‌ای که میان کمیسیون‌­ها ایجاد خواهد شد، می‌تواند باعث شود کسب­‌وکارهای حاضر در شهرستان­‌ها از طریق صندوق­‌های استان خودشان به سایر VCها و CVCها معرفی شوند. این از جمله اقداماتی است که انجمن می‌­تواند برای تغییر روند موجود انجام دهد. ضمن اینکه در تلاشیم برای سال آینده پورتال انجمن را توسعه داده و امکان اطلاع‌رسانی و هم‌افزایی بین اعضای انجمن و کسب­‌وکارها را بهبود دهیم. همچنین قصد داریم رویدادهای استانی خاص این موضوع را در شهرهای مختلف میزبانی کنیم تا کسب­‌وکارهای شهرستانی سهم بیشتری از جذب سرمایه را به خود اختصاص دهند.

این روزها مطرح می‌شود که مدتی است شاهد اتفاق خاصی در خصوص سرمایه­‌گذاری خطرپذیر  در اکوسیستم نوآوری کشور نبوده‌ایم. شما می­‌توانید آماری از این فضا در اختیار ما قرار دهید؟

گزارش آخری که انجمن ارائه کرده مربوط به سال 1401 بوده و آمار امسال را که بر اساس خوداظهاری اعضای انجمن صورت می‌­گیرد و طبعاً شامل همه فعالان حوزه VC نیست، طبق روال سنوات گذشته در ابتدای سال ۱۴۰۳ منتشر خواهیم کرد. آماری هم به تازگی از سوی شرکت­ اعتبارسنجی ارزش‌آفرین اعتماد اعلام شده است. حال اگر افت حدود 60درصدی سرمایه‌گذاری‌­ها در مقیاس جهانی را در نظر بگیریم، مطمئناً این میزان در اکوسیستم ایران نیز به وقوع پیوسته است. بنابراین و طبق تخمین شخصی من و نه آمار رسمی انجمن، در سال 1402 حداکثر رقم سرمایه­‌گذاری، 1000 میلیارد تومان بوده است. البته برخی از سرمایه­‌گذاری­‌ها اطلاع‌­رسانی شده است، مانند سرمایه­‌گذاری کیسون روی آچاره. همچنین ما در مجموعه تکنوتجارت، موارد مستعد را پیگیری کرده و سرمایه­‌گذاری جدید انجام داده­‌ایم که در آمار پایان سال ارائه خواهد شد. علاوه بر این موارد زیرمجموعه­‌های مؤسسه دانش‌بنیان برکت، مانند بهمن، پیشگام، داوین و همچنین مجموعه گلرنگ، هلدینگ مکس و مجموعه سرمایه‌گذاران خطرپذیر فولاد مبارکه، سرمایه­‌گذاری­‌هایی را در اکوسیستم انجام داده‌­اند که در مجموع به زعم من، افت 60 تا 70درصدی را نسبت به سال قبل نشان می‌­دهد.

یکی از مهم‌­ترین رخدادهای اکوسیستم در سال جاری، فروش 70درصدی سهام تپسی به گلرنگ بود. با توجه به اینکه بسیاری این اقدام را با بازار املاک یا اکوسیستم کشورهای همسایه یا حتی آمریکا مقایسه کرده‌­اند، ارزیابی شما در مورد این اتفاق چگونه است و فکر می‌کنید باز هم شاهد چنین مواردی خواهیم بود؟

ارزیابی من از این اقدام به چند دلیل بسیار مثبت است. تپسی را در نظر بگیرید؛ یک جوان ایرانی از خارج از کشور برگشت، کسب‌­وکاری را در داخل راه‌­اندازی کرد و کسب‌­وکاری که تشکیل داد، dominant یا غالب در بازار هم نبود؛ آن هم در مقایسه با اسنپ که تجربه­‌ای بین­‌المللی دارد. این مجموعه جذب سرمایه انجام داد، وارد بورس شد و سهامش از سوی مجموعه بزرگ‌تری که در حوزه نوآوری وارد بازی شده است، خریداری شد (تملیک و ادغام). بنابراین در مورد تپسی شاهد چند تجربه موفقیت‌­آمیز هستیم. شاید تعداد این موارد زیاد نباشد اما به قول معروف هر بهاری با یک گل آغاز می­‌شود. نکته دیگر اینکه من مقایسه این اقدام با بازار املاک را قبول ندارم، به این دلیل که ما در حوزه نوآوری در مورد ارزش‌آفرینی صحبت می­‌کنیم و نه صرفاً در مورد قیمت و ارزش. همین الان در کشورهای همجوار ما چند کسب­‌وکار پیدا می‌­شود که با برج خلیفه و برج‌های ترامپ قابل مقایسه باشند؟ گرچه معدودی پیدا می‌­شود، اما هیچ‌گاه یک فعال حرفه‌ای این حوزه، ارزش یک کسب‌­وکار را مثلاً با یک محله گران­‌قیمت مانند منهتن مقایسه نمی­‌کند. در کشوری که بازارهای موازی مانند ملک، ارز، طلا، سفته­‌بازی و… وجود دارد، کسی که قادر است کسب‌وکاری را به ارزش بیش از دو هزار میلیارد تومان برساند، بدون اینکه دارایی فیزیکی عمده‌­ای خریداری کرده باشد و بیشتر بر دارایی نامشهود و نوآوری متکی بوده و بورس بر سهام آن ارزش‌­گذاری کرده باشد، نمونه موفقی است که می­‌تواند برای دیگران الهام‌­بخش باشد. در واقع هر اکوسیستم نوآوری، کارآفرینی و استارتاپی از همین مقاطع شروع شده و رشد پیدا کرده است. وجه بسیار مهم تپسی، ارزش‌­آفرینی این تیم بوده که خود را به‌عنوان بازیگری مهم در عرصه استارتاپی معرفی کرده است. این فرایند و ورود گلرنگ می‌­تواند منجر به شکل­‌گیری سوپراپ دیگری در رقابت با اسنپ شود و نوآوری بیشتری خلق کند. در این شرایط برنده اصلی بازی، مصرف‌کننده‌ها و مردم عادی هستند که از رقابت سالم ایجادشده خدمات بهتری دریافت خواهند کرد. 

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/4ytg
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.