کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

نشست تخصصی کارآفرینی و رسانه در کانون کارآفرینی استان تهران برگزار شد / کارآفرینان نباید سکوت و گوشه‌نشینی را انتخاب کنند

کارآفرینان را در یک مفهوم ساده و خلاصه می‌توانیم افرادی تعریف کنیم که به خلق ارزش می‌پردازند. این خلق ارزش البته صرفه اقتصادی خواهد داشت و تأثیر خود را در چرخه اقتصادی کشور نمایان خواهد کرد.

کلمه «کارآفرین» قدمتی ۳۰۰ساله دارد و مفهوم کارآفرینی نیز برای اولین‌بار توسط اقتصاددانان مورد توجه قرار گرفت. در قرن ۲۱ کارآفرینی را به‌عنوان یک طرز فکر خاص معرفی می‌کنند که ناشی از فعالیت‌های کارآفرینانه در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی و علمی است.

کارآفرینی در ایران مفهومی است که با نگاهی خاکستری به آن نگریسته می‌شود. بسیاری از کارشناسان حوزه کارآفرینی در ایران، اعتقاد دارند نوعی روح مارکسیستی و ضدسرمایه‌داری در کشور وجود دارد که از زاویه دید دولت نیز تغذیه می‌شود.

مورد اخیر یکی از مهم‌ترین مواردی است که باعث می‌شود کارآفرین از رسانه دوری کند و این حلقه ارزشمند و تأثیرگذار در چرخه اقتصادی کشور دچار سکوت شود. به اعتقاد اصحاب رسانه، کارآفرینان ترجیح ‌می‌دهند در حاشیه امن و ساکت خود قرار بگیرند تا روی جلد رسانه‌ها و در صدر اخبار باشند.

اما نتیجه این گوشه‌نشینی و انتخاب سکوت به جای دیده شدن، نتیجه مخربی برای کارآفرینان و کسب‌وکارها داشته که به گفته رضا قربانی، مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار، در سال 1357 نتیجه آن را با مصادره و نابودی بسیاری از کسب‌وکارها مشاهده کردیم.

کانون کارآفرینی استان تهران با همکاری شرکت کروز و با حضور علی نقیب، رئیس هیئت‌مدیره کانون کارآفرینی استان تهران و رئیس هیئت‌مدیره شرکت بهداشتی دکتر عبیدی؛ محمدصادق جنان‌صفت، سردبیر سایت ساعت 24 و رئیس شورای سیاست‌گذاری روزنامه جهان صنعت؛ ستار محمدی، جامعه‌شناس اقتصادی و پژوهشگر حوزه کسب‌وکار و سردبیر کارآفرین‌نیوز و رضا قربانی، بنیان‌گذار کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار هفتمین نشست تخصصی کانون کارآفرینی استان تهران را با محوریت کارآفرینی و رسانه برگزار کرد.


نقش مثبت و منفی رسانه در حوزه کارآفرینی


علی نقیب در ابتدای این نشست درباره کانون کارآفرینی استان تهران توضیح داد: «کانون کارآفرینی استان تهران با هدف ترویج و تشویق جوانان به کارآفرینی و حفظ و نگهداشت افراد در کشور و ایجاد نوآوری و اشتیاق در کارآفرینان شکل گرفت.»

او دلیل برگزاری نشست اخیر را این‌گونه عنوان کرد: «رسانه نقش مهمی در همه جوانب جامعه دارد. اما آیا رسانه‌ها توانسته‌اند در مورد کارآفرینی و کارآفرینان نقش خود را به‌خوبی انجام دهند؟»

نقیب ادامه داد: «رسانه‌ها همیشه در تمام دنیا نقش مهمی در شکل‌گیری جوامع و تفکر سیاسی و اقتصادی جامعه داشته‌اند. در ۲۰ سال گذشته نقش رسانه‌ها با وجود فناوری‌های نوین پررنگ‌تر شده و در کارآفرینی نیز می‌توانند مثبت یا منفی باشند. رسانه می‌تواند کارآفرین را به کار امیدوار یا ناامید کند.»

او نقش دیگر رسانه در کارآفرینی را ایجاد اشتیاق در جوانان و ایجاد محیطی برای هم‌افزایی کارآفرینان عنوان کرد.

اما در ادامه نقیب سؤالی با این عنوان مطرح کرد که نقش رسانه در حوزه کارآفرینی کشور چقدر مؤثر بوده است؟ او در پاسخ به سؤال خود گفت: «با بررسی‌های انجام‌شده در جلسات کمیسیون اتاق بازرگانی دو نظر در اینجا مطرح می‌شود؛ اول اینکه رسانه‌ها چون تحت تأثیر مسائل سیاسی هستند نمی‌توانند نقش خود را در کارآفرینی به‌درستی ایفا کنند.

نظر بسیاری هم در خصوص نقش رسانه در حوزه کارآفرینی مثبت ارزیابی شده و به گفته این گروه بسیاری از کسب‌وکارها، بعد از اطلاع‌رسانی رسانه‌ها کار خود را آغاز کرده‌اند.»


الزامات کارآفرینی


جنان‌صفت در ادامه بحث چند محور مهم را برای ایجاد کارآفرینی معرفی کرد. او نخستین محور را این‌گونه توضیح داد: «مهم‌ترین نیاز برای هر فعالیت اقتصادی وجود یک نهاد آزاد است. بدون این نهاد فعالیت‌ها بالندگی نخواهند داشت. تجربه جهانی به ما نشان داده هر جا آزادی بیشتر بوده، بالندگی اقتصادی نیز بیشتر رخ داده است.

دومین الزام کار‌آفرین صلح و تجارت است. سومین الزام نیز داشتن ذهن خصوصی است. به این معنا که ذهن از چسبیدن به نهاد دولتی رها باشد. کارآفرینی که این ذهن خصوصی را نداشته باشد و بریدگی از نهاد قدرت را رشد نداده باشد، پیش نخواهد رفت و اصالت نخواهد داشت.»

او در ادامه مطرح کرد که کارآفرینان باید انسان‌های ارزشمندی معرفی شوند و همان‌طور که در جوامع دیگر به کارآفرینان توجه می‌شود و الگوی جوانان قرار می‌گیرند در ایران نیز باید چنین رویه‌ای انجام شود.

جنان‌صفت آخرین نکته برای ایجاد یک فضای کارآفرینی سالم را سازگاری با دنیا معرفی کرد. همچنین تأکید کرد که رسانه خود می‌تواند کارآفرین بسازد و جوانان را به عرصه وارد کند.


گفتمان‌سازی کارآفرینی در رسانه اتفاق می‌افتد


ستار محمدی در ادامه مباحث افزود: «بخش زیادی از گفتمان‌سازی کارآفرینی در جامعه، در رسانه اتفاق می‌افتد. درباره گفتمان باید بگویم در زندگی روزمره و صحبت‌ها حرف‌هایی در خصوص کسب‌وکار و کارآفرین گفته می‌شود که اینها گزاره‌های گفتمان کارآفرینی را شکل می‌دهند.»

او گفت: «یکی از محورهای گفتمان کارآفرینی این است که کاری راه بیفتد و از آن پولی درآورده شود. در حالی که کارآفرین اصیل اول می‌خواهد کمک به توسعه جامعه کند و بعد به پول برسد؛ بنابراین گفتمان در رسانه‌ها باید به جنبه‌های هویتی کارآفرینی توجه کند. اما رسانه‌ها کمتر به این موضوع می‌پردازند. نقش رسانه در مقابل کارآفرین این است که تجربه و دغدغه کارآفرین را انعکاس دهد و نتایج علمی را با زبان روزنامه‌نگارانه ارائه دهد.

در این گفتمان بیشتر کارآفرینان خارجی در حال انعکاس هستند و این را در نظر نمی‌گیرند که آنها در بستر سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دیگری بزرگ شده‌اند و ما باید به سراغ تجربه‌های کارآفرینان داخلی برویم.»


جایگاه کارآفرین، صفحه یک رسانه‌هاست


رضا قربانی، مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار در خلال صحبت‌های خود نکاتی را در خصوص چرایی فاصله گرفتن کارآفرین و رسانه از یکدیگر و راه‌حل کم کردن این فاصله مطرح کرد.

او ابتدا درباره نسبت رسانه و کارآفرین توضیحاتی ارائه داد: «می‌خواهم به جای اینکه در خصوص کارآفرینی در رسانه صحبت کنم موضوع صحبت را به نسبت کارآفرینی و نسبت رسانه تغییر دهم. از سال ۱۳۹۳ هفته‌نامه «شنبه» توسط اکبر هاشمی راه‌اندازی شد که به معرفی فعالان حوزه استارتاپی می‌پرداخت. با اینکه صاحب رسانه‌های مختلفی در آن زمان بودم اما کنار این هفته‌نامه نیز ایستادم و تا چند سال به آنها کمک کردم. هفته‌نامه شنبه جزو اولین رسانه‌هایی بود که تقریباً هر هفته یک فعال استارتاپی یا کارآفرین استارتاپی را روی جلد می‌برد.

اکنون ما در مجموعه رسانه راه‌کار، بالغ بر ۱۵ برند رسانه‌ای داریم. البته ما را بیشتر با «راه پرداخت» می‌شناسند. اما ما هفته‌نامه «کارنگ» را هم داریم که بیشتر در حوزه اقتصاد نوآوری و اقتصاد دیجیتال فعالیت می‌کند یا ماهنامه «عصر تراکنش» که در حوزه معرفی مدیران مالی کشور می‌نویسد. یک انتشارات هم در این حوزه‌ها داریم که حدود ۱۵۰ کتاب را منتشر کرده است.»

قربانی افزود: «واقعیت این است که عنوان رسانه و کارآفرینی باید روشن شود. هم رسانه و هم کارآفرین کلمه‌های موهومی هستند؛ به این معنا که نمی‌توان برای تبیین آنها به مفهومی فیزیکی اشاره کرد و گفت این رسانه است و این کارآفرینی است. کارآفرینی را نیز نمی‌توان از کارآفرین جدا کرد که البته اتفاقی است که در کشور ما به اشتباه در حال رخ دادن است.

همان‌طور که گفته شد رسانه هم مفهومی قابل اشاره ندارد زیرا ما بالغ بر ۲۵۰ نوع رسانه داریم. میدیا که همان میدیوم در زبان انگلیسی است اما متأسفانه ما ترجمه دقیقی برای مدیا و میدیوم در زبان فارسی نداریم و از هر دو آنها با نام رسانه یاد می‌کنیم.

برای اینکه دقیقاً بدانیم رسانه چیست، باید بگویم حتی لباس شما یک رسانه است، نوع صحبت کردن افراد نیز رسانه محسوب می‌شود؛ به طور کلی می‌توانیم بگوییم هر فعالیتی که به نوعی پیامی را منتقل می‌کند رسانه است. اما بحث ما به طور اختصاصی درباره mass communication (مس‌کامیونیکیشن) و mass media (مس‌مدیا) است.»

مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار ادامه داد: «یک دسته‌بندی در زمان دانشجویی من و در اواخر دهه هشتاد وجود داشت. فردی به نام «لوسی کونگ» مهم‌ترین کتاب حوزه مدیریت استراتژیک رسانه را نوشته بود. تاریخ نگارش این کتاب مربوط به سال ۲۰۰۷ می‌شود، اما نگارش تازه‌ای در سال ۲۰۱۷ از همین کتاب به بازار آمد و تمام محتوایی که در نگارش سال ۲۰۰۷ بود را به کلی تغییر داد.

کونگ چند دسته از رسانه‌های مس‌مدیا را نام می‌برد: تلویزیون، کتاب، سینما، روزنامه، مجلات، رادیو. همه این موارد آن چیزی هستند که ما از آنها به‌عنوان رسانه‌های جمعی یاد می‌کنیم. درباره ترجمه کلمه مس‌مدیا نیز تلاش‌های بسیار شد؛ ازجمله اینکه کاظم معتمدنژاد کتابی در این باره نوشت. اما باز هم به کار بردن ترجمه رسانه‌های جمعی برای مس‌کامیونیکیشن و مس‌مدیا گمراه‌کننده است، ولی این تعبیر در حال حاضر بهترین تعبیری است که می‌توان از این دو مفهوم داشت.»

قربانی اظهار داشت: «در اینجا می‌خواهم سینما و تلویزیون را کنار بگذارم و به صورت خاص درباره فضای رسانه‌های دیجیتال و روزنامه‌ها صحبت کنم. برای من جالب است که کونگ در کتاب «میدیا‌استراتژیک» خود و در بخش آخر کتاب، که البته با کتاب سال ۲۰۰۷ به کلی متفاوت است، یک جمع‌بندی دارد که در آن یک کلیدواژه به چشم می‌خورد و من در طول این سال‌ها نیز به آن رسیده بودم. این کلید‌واژه «پایان دوره شروع دیجیتال» است.»


دوره رسانه دیجیتال به پایان رسیده است


قربانی در توضیح مفهوم به پایان رسیدن دوره دیجیتال توضیح داد: «ممکن است اکنون برخی از ما به این باور رسیده باشیم که رسانه‌های دیجیتال خیلی مهم هستند و باید در حوزه دیجیتال سرمایه‌گذاری کرد، اما آنچه من در این سال‌ها تجربه کرده‌ام و بر اساس چیزی که لوسی کونگ در کتابش می‌گوید، جذابیت دوران دیجیتال به سر آمده است.

 بیست سال پیش یعنی از سال‌های 1990 به این طرف وب در دنیا فراگیر شد. سال ۲۰۰۰ هم جریان استارتاپی و کارآفرینی در دنیا آغاز شد. ما اکنون دیگر به زمانی رسیده‌ایم که جذابیت دنیای دیجیتال در دنیا به سر آمده است. اکنون دیگر این تصور که باید برای انجام کاری حتماً گوگلی تازه یا فیسبوکی تازه راه‌اندازی کنیم دیگر تمام شده است. در تمام دنیا یک فرایند برگشت در حال رخ دادن است، اما این برگشت به معنای آن نیست که دوباره به سمت روزنامه چاپی برویم یا از تلویزیون همان استفاده قدیمی را بکنیم.

کونگ در کتاب جدید خود از مفهوم «هم‌گرایی» استفاده می‌کند. ما در گروه راه‌کار نیز به یک تجربه رسیدیم؛ همان تجربه‌ای که کونگ هم به آن اشاره می‌کند و بیانگر آن است که دیگر دسته‌بندی در رسانه وجود ندارد و آن مفهومی که پیش از این از روزنامه و تلویزیون داشتیم دگرگون شده است.»

مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار در خصوص مفهوم تاچ‌موینت‌ها یا همان نقطه‌ تماس‌ها توضیح داد: «اکنون ما نقطه تماس یا تاچ‌پوینت داریم. حال نقطه‌ تماس‌های ما چه می‌توانند باشند؟ آنچه بیان می‌کنم تجربه ما در «راه‌کار» است. نقطه‌ تماس‌ها می‌توانند دیجیتال باشند یا از جنس شبکه‌های اجتماعی،‌ ویدئو، رویداد، پادکست و حتی تجربه.

مدل تجربه البته نسبت‌ به مدل‌های دیگر بسیار پیچیده‌تر است. برای ملموس‌تر شدن تجربه از جنس رسانه، بهتر است یک مثال بزنم. تجربه می‌تواند این‌گونه شکل بگیرد که ما افرادی را به بازدید فولاد مبارکه یا کارخانه‌ای دیگر از کسب‌وکارها دعوت کنیم. درست مثل کاری که اکنون در دیجی‌کالا در حال انجام است؛ پس می‌توانیم بگوییم تجربه یک فعالیت رسانه‌ای است.»

او افزود: «اگر ما بخواهیم رسانه را به فضای دیجیتال یا رادیو و تلویزیون خلاصه کنیم،‌ چهارچوب‌هایی وجود دارد که در حال تحمیل شدن به ما هستند، زیرا ما در ساختار کشورمان مفهومی به نام «صدا‌وسیما» را داریم که تعریفی انحصاری دارد و قانون هم پشتیبان آن است. فناوری اما به ما این اجازه را داد که بتوانیم از خطوط و چهارچوب‌ها گذر کنیم. در نتیجه فناوری وی‌او‌دی‌ها خلق شدند و نماوا و آپارات و غیره محصول این فرایند بودند. شاید اگر در 10 یا 15 سال پیش صدا‌وسیما متوجه این گذرها می‌شد، جایی به نام «ساترا» را خیلی زود‌تر راه‌اندازی می‌کرد و جلوی شکل‌گیری این فضا را خیلی زودتر می‌گرفت.

اگر اکنون نیز می‌بینیم که برخی‌ها از شکل‌گیری کسب‌وکارهایی مانند اسنپ یا دیجی‌کالا خوشنود نیستند، شاهد امری طبیعی هستیم. حدود 10 سال پیش که اولین شماره نشریه شنبه منتشر شد، برادران محمدی از دیجی‌کالا را روی جلد بردیم زیرا از نظر ما در کنار تمام کارآفرینان و کسانی که در این حوزه کسب‌وکاری فعالیت می‌کنند، برادران محمدی نمادهایی از تغییر بودند. اگر هم امروز شاهد آن هستیم که فشارهایی بر کسانی مانند برادران محمدی وارد می‌شود به دلیل فرایند تغییری است که آنها ایجاد کردند.

این تغییر را اما صدا‌وسیما زود کشف نکرد و گمان‌ می‌برد برای همیشه انحصار را در دستان خود خواهد داشت. انحصار فوق اما امروز از دو طریق در حال شکستن است؛ یک، رسانه‌هایی که در خارج از ایران در حال فعالیت هستند و دو، رسانه‌هایی که مبتنی بر فناوری هستند. دست صدا‌وسیما به رسانه‌های خارجی نمی‌رسد، اما به رسانه‌های دیجیتال داخلی می‌رسد و به خاطر همین نیز نهادی مانند ساترا را به وجود می‌آورد، زیرا اعتقاد صدا‌وسیما بر این است که جایگاهی را که خود نتوانسته به دست آورد دیگر رسانه‌های دیجیتال نیز حق به دست آوردنش را ندارند.»


نقطه تماس در مفهوم رسانه چیست؟


قربانی در توضیح تاچ‌پوینت‌ها یا همان نقطه‌ تماس‌ها گفت: «آنها از جنس محدودیت نبوده و قابل گسترش هستند. اکنون تمامی رسانه‌های حرفه‌ای دنیا در این نقطه‌ تماس‌ها فعال هستند. اکنون بخش دیجیتال رسانه‌ها را داریم که اگرچه تمامی وجوه آنها در شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت خلاصه نمی‌شود، اما می‌توان گفت از مهم‌ترین وجوه چهره دیجیتالی رسانه‌ها هستند، اما هنوز هم می‌گوییم روزنامه نیویورک‌تایمز.

اگر روزنامه نیویورک‌تایمز را دنبال کرده باشید به احتمال زیاد نه با روزنامه چاپی و فیزیکی، بلکه با وب‌سایت و شبکه‌های اجتماعی آن روبه‌رو بوده‌اید، گرچه نسخه فیزیکی روزنامه هنوز وجود دارد اما ممکن است حتی تا 15 سال آینده همین میزان نسخه چاپی‌ هم توسط نیویورک‌تایمز دیگر به چاپ نرسد.»

قربانی در ادامه گفت: «برداشت اشتباهی که در خصوص برچیده شدن نسخه چاپی رسانه‌ها در میان است و اتفاقاً در ایران هم خیلی به آن پرداخته می‌شود این است که برچیده شدن نسخه چاپی را مساوی با مرگ رسانه می‌دانند که البته درست نیست. باید این را دانست که تنها تعبیر نسخه چاپی رسانه در آینده از بین خواهد رفت که این اتفاق در دنیا در حال رخ دادن است و نه فقط در ایران.

بسیاری از رسانه‌های بزرگ دنیا اکنون نقطه تماس دیجیتال دارند و به صورت لحظه‌ای و زنده در حال پوشش اتفاقات هستند.

شبکه‌های اجتماعی را نباید در این میان معادل رسانه فرض کرد. نباید فردی را که در یک اکانت در یک شبکه اجتماعی و حتی با تعداد بسیار بالایی از دنبال‌کننده در حال فعالیت است با رسانه اشتباه بگیریم. در واقع شاخص‌های اشتباه مارکتینگی در بخش شبکه‌های اجتماعی آسیب‌زننده بوده، زیرا افرادی هستند با شاخص‌های بالای مارکتینگی در حالی که تأثیرگذاری رسانه را ندارند. در واقع شبکه‌های اجتماعی بستری برای رسانه‌ها هستند.

در بحث ویدئو نیز شاهد آن بودیم که این بخش مختص سینما بود اما رسانه‌ها نه‌تنها در این بخش صاحب بستر شدند بلکه در دیگر نقطه‌ تماس‌ها نیز فعال هستند. برای مثال رسانه‌ای مانند بی‌بی‌سی نه‌تنها رسانه ویدئویی دارد، دارای رسانه‌های دیجیتال، چاپی، پادکست و سایر نقطه‌ تماس‌ها نیز هست.»

قربانی درباره شرایط نقطه‌ تماس پادکست در ایران گفت: «درباره پادکست و شرایط وجودی‌اش در ایران باید بگویم که بعد از محدودیت‌های سال گذشته این نقطه‌ تماس اندکی در ایران ریزش داشته،‌ اما در دنیا نقطه تماس پادکست اتفاقاً رو به رشد است. البته لازم به ذکر است که در خصوص پادکست هم در حوزه خبری نقطه‌نظر خود را بیان می‌کنم و نه در حوزه‌های دیگر.»

او درباره نقطه‌ تماس‌های دیگر گفت: «درباره رویداد و تجربه باید بگویم که اکنون رسانه‌های حرفه‌ای در دنیا از خیلی سال گذشته وارد عرصه رویداد شده‌اند. رسانه‌ای مانند «تایم» هنگامی که بزرگ‌ترین چهره‌های هوش‌ مصنوعی را در کنار یکدیگر جمع می‌کند و روی جلد خود می‌برد در واقع یک رویداد بزرگ را ایجاد می‌کند.»


چرا رسانه‌های داخلی کارآفرینان را روی جلد نمی‌برند؟


قربانی در ادامه گفت: «من شکایتی از فضای رسانه‌های داخلی دارم و آن هم این است که ما فعالان رسانه‌ای چقدر ممکن است که در رسانه‌های داخل کشور با تصویری همچون تصویر صفحه اول مجله تایم مواجه شویم؟ تصویری که 100 چهره‌ تأثیرگذار در حوزه هوش‌ مصنوعی را نمایان می‌سازد؟ چقدر ممکن است که برای مثال ما کارآفرین بزرگی مانند جابر انصاری را روی جلد مجله یا روزنامه‌ای ببینیم؟

رسانه‌ها تاکنون تا چه میزان به این نتیجه رسیده‌اند که کارآفرینان را روی جلد رسانه خود ببرند؟»

مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار اظهار داشت:‌ «می‌خواهم برای کوچک‌تر کردن حوزه بحث در این خصوص تنها رسانه‌های دیجیتال را مورد بحث قرار دهم. کارآفرینی دو فاکتور دارد؛ یکی کارآفرین و یکی کسب‌وکار است. صحبت من این است که چقدر امکان دارد با باز کردن یک وب‌سایت، تصویر اول آن از یک سیاستمدار یا سلبریتی باشد و چقدر امکان دارد دو مفهوم پیشین یعنی کارآفرین یا کسب‌وکار را برای تصویر اول خود انتخاب کرده باشد؟

رسانه‌های عمومی جهان که بیشتر هم در حوزه سیاست فعال هستند مانند تایم، به این نتیجه رسیده‌اند که چهره‌های کسب‌وکاری را مثلاً در حوزه هوش‌ مصنوعی روی جلد یک خود ببرند. اما در رسانه‌های داخلی این اتفاق را مشاهده نمی‌کنیم؛ حتی در صداوسیمایی که با پول بیت‌المال اداره می‌شود امکان اینکه یک سلبریتی را ببینیم خیلی بیشتر از دیدن و شناختن صاحبان کسب‌وکاری مانند هاکوپیان، گلرنگ و غیره است.»


تفکر ضد کسب‌وکاری حاکم بر کشور چگونه کارآفرینان را به عقب می‌راند


مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار در خصوص یک تفکر مخرب برای کسب‌وکارها و کارآفرینان توضیح داد: «طرز فکری واپس‌گرا از اوایل آغاز دوران تجدد در ایران به‌خصوص از دهه 20 رواج پیدا کرد. این طرز تفکر واپس‌گرایانه، تفکر چپ مارکسیستی است و این تصویر را ارائه می‌دهد که همه افراد باید برابر باشند و بسیاری از بنیا‌ن‌های فکری کسب‌وکاری را به نابودی کشانده و تفکری است ضد کارآفرینی و سرمایه‌داری و کسب‌وکار. متأسفانه باید بگویم بسیاری از اسلام‌گرایان نیز به تفکر چپ مارکسیستی اسلام‌گرا رو آوردند.

این تفکر مخرب نیز در دهه 60 مفهوم مصادره را از دل خود بیرون آورد. حدود 54 نفر از کارآفرینان معروف و موفق بعد از انقلاب دچار مصادره اموال شدند. اکنون این موضوع برای بسیاری آنقدر مصطلح است که یک روزنامه‌نگار به بهانه اینکه برادران محمدی در خط انقلاب نیستند، پیشنهاد مصادره اموال و کسب‌وکار آنها را می‌دهد؛ در حالی که اگر به اصل مباحث مذهبی اسلام بپردازیم در هیچ‌کدام از اصول دینی نمی‌توان مفهومی مانند مصادره را پیدا کرد. حق مالکیت افراد بر اموال خود یک امر طبیعی و بدیهی است.

صحبت از کسب‌وکارها نباید حتما به گونه‌ای باشد که کسب‌وکارها مورد تشویق قرار بگیرند اما باید موضوع بحث باشند. رسانه و فضای رسانه‌ای نمی‌تواند بگوید چگونه فکر کنید، اما این قدرت را دارد که بگوید به چه فکر کنید.»


رسانه‌گریزی کسب‌وکارها و کارآفرینان


قربانی دلیل دیگر فاصله بین رسانه و کارآفرین را این‌گونه توضیح داد: «مورد مهم دیگری هم وجود دارد. افراد دارای کسب‌وکار سعی می‌کنند از فضای رسانه‌ای دور بمانند. در همین اتاق بازرگانی بسیاری از فعالان حتی سعی نمی‌کنند به رسانه‌ها نزدیک شوند. دلیل این رفتار نیز می‌تواند نهادینه شدن مفهوم «جلوی چشم نبودن» باشد، اما نتیجه این رفتار، مارپیچ سکوت خواهد بود. اتفاقاً صاحبان کسب‌وکار یک بار در سال‌های 1356 تا 1359 نتیجه منفی این مارپیچ سکوت را دیدند. صاحبان کسب‌وکار در سال 1357 نسبت خود را با انقلاب روشن نکردند و این فکر را داشتند که اگر کنار بایستند آسیبی نخواهند دید که البته آسیب هم دیدند و نابود شدند.»

رضا قربانی در ادامه مدلی از رسانه را که «دنیس مک گوایر» ارائه کرده توضیح داد. در این مدل، رسانه یک کسب‌وکار است و بسیاری از موارد همچون افکار عمومی در فرایند‌های آن تأثیرگذارند.

او در توضیحاتی بیشتر با این جمله مک گوایر ادامه داد: «رسانه کسب‌وکاری مانند دیگر کسب‌وکارها نیست.» در سال‌های گذشته اگر اشاره می‌کردیم که رسانه کسب‌وکار است توهین تلقی می‌شد و صاحبان آن حتی دلخور می‌شدند. این تفکر وجود داشت که رسانه‌داری یا در یک مفهوم کلی‌‌تر روزنامه‌نگاری و نویسندگی مفهومی مقدس شمرده می‌شد که در مقابل آن مفهومی دیگر با عنوان کسب‌وکار که آلوده فرض می‌شد قرار می‌گرفت.»

او در ادامه صحبت‌های دنیس مک گوایر اشاره می‌کند که در فضای کسب‌وکاری هم عوامل اقتصادی و هم عوامل سیاسی تأثیرگذار هستند. علاوه بر دو موضوع عنوان‌شده، یکی دیگر از عوامل تغییرات و تأثیر در فضای کسب‌وکاری، تغییرات پیوسته و مدام تکنولوژیکی است.»

قربانی اشاره کرد: «در فضای رسانه‌ها مانند تمام سازمان‌های دیگر مالکیت و حجم اندازه دارند. در نهایت هم مک گوایر این سؤال را مطرح می‌کند که ذات کار در رسانه به چه معناست؟ به اشتباه و در سال‌های گذشته ذات کار در رسانه مفهومی مقدس به خود گرفته که در نتیجه‌ کم‌ترین مزایا و امکانات در آن وجود دارد که محصول کلی هم نابودی این صنعت بوده است.»


رسانه کسب‌وکار است


قربانی در ادامه گفت: «رسانه نیز مانند هر کسب‌وکار دیگری به دنبال سود است و در عین حال اهداف دیگری هم دارد. آن اهداف شامل تأثیر اجتماعی و در نهایت ارائه خدمات اجتماعی است.

رویترز با مجموعه آکسفورد هرساله کاری مشترک ارائه می‌دهند. شاخصی که درباره رسانه نظر کارآفرینان را به خود جلب می‌کند، دسترسی مستقیم به وب‌سایت رسانه است. میزان دسترسی به رسانه از طریق سرچ 25 درصد بوده است. 23 درصد افراد از شبکه‌های اجتماعی به رسانه‌ها دسترسی داشتند که اکنون این میزان به 30 درصد رسیده است. امروز از هر چهار نفر یک نفر از طریق سرچ کردن به رسانه می‌رسد.

مفهوم ناراحت‌کننده‌ای که در سال‌های گذشته رواج داشته، کم شدن علاقه افراد به رسانه است. مردم در کل جهان دیگر حوصله رسانه را ندارند و این به دلیل کم شدن میزان اعتماد افراد در سرتاسر جهان به رسانه است. میزان اعتماد به رسانه‌ها در حال حاضر در پایین ترین سطح خود قرار دارد.

به طور خاص در بریتانیا اعتماد به رسانه کاهش بسیار داشته؛ اما اتفاق خطرناک دیگر در این میان خط بنفش 33درصدی است. سال 2015 حدود 51 درصد از مردم بریتانیا به رسانه‌ها اعتماد داشتند اما امروز به 33 رصد رسده است. این موضوع در ایران هم وجود دارد؛ آن هم به مراتب بدتر. در رسانه مهم‌ترین شاخص اعتماد است. این نکته‌ای است که برخی از دولتمردان ایران به آن توجه نمی‌کنند و برای مثال میزان بازدید از رسانه ملی را مبنای اعتماد بینندگان قرار می‌دهند. درست است تعداد بینندگان زیاد است، اما تعداد اعتمادکنندگان بسیار کم است.»


راه حل چیست؟


مؤسس کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار در جمع بندی آخر گفت: «چه می‌شود کرد؟ یک گزینه مهاجرت است که این به معنای پاک کردن صورت مسئله است. اما برای کسانی که می‌خواهند در فضای بی‌اعتماد کشور بمانند و کار کنند؛ یعنی در فضایی که رسانه به بی‌اعتمادی دامن هم می‌زند چه چاره‌ای وجود دارد؟ رسانه عمومی در این کشور به گونه‌ای خودش را معرفی می‌کند که اتفاقاً من ضد کارآفرینی هستم و کارآفرین را کسی می‌دانم که خون مردم را در شیشه می‌کند.

راه‌ حل جدی در این فضا چیست؟ بحث‌هایی که مک گوایر و دیگران مطرح می‌کنند درست است. اما ما در این جغرافیا نیازمند نظریه‌ای هستیم که برای ما کاربرد داشته باشد. کارهایی البته انجام شده. برای مثال مسعود فراست‌خواه استاد دانشگاه به همراه جمعی دیگر از اساتید دانشگاه تهران حدود 15 سال پیش انجام دادند که نتیجه آن رسیدن به نظریه «کنشگر مرزی» بود. بر اساس این نظریه کنشگر مرزی عاملی انسانی است که می‌کوشد در فاصله میان محدودیت‌های ساختاری ایران، امکان‌های تازه‌ای کشف یا حتی خلق کند. در مرزهای میان دولت و جامعه و در بین دیوان حکومتی و ایوان اجتماعی در رفت‌و آمد است؛ کاری که اکنون در اتاق بازرگانی و نهادهای صنفی در حال صورت گرفتن است.

دعوت به گفت‌وگو و اصلاح و عدم مچ‌گیری رویه‌ای است که اکنون توسط این نهادها در حال رخ دادن است. امروز تمرکز ما در مجموعه راه‌کار روی کسب‌وکارهاست و لیاقت کسب‌وکارها را در دیده شدن می‌داند که البته این به معنای مقدس‌سازی کسب‌وکارها نیست و مقصود ما دیده شدن کسب‌وکارهاست. اولویت کارآفرینی نیست، بلکه کارآفرین و کسب‌وکار است.»

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/4l56
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.