کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

از جنس عیاران بی‌چهره راست‌کردار تاریخ

حامد بیدی، مدیرعامل پلتفرم کارزار / هیچ‌کدام از ما ندیده بودیمش. نه خودش را و نه حتی عکسش را. در هیاهوی زمانه‌ای که هر کدام از ما تلاش می‌کنیم بیشتر دیده شویم، اغلب حضورش در شبکه‌های اجتماعی به صحبت از فونت‌هایش محدود بود؛ فروتنانه و بی‌سروصدا. این حضور مینی‌مال را در وب‌سایتی هم که فونت‌هایش را برای معرفی در گیت‌هاب گذاشته بود، می‌شد دید: به شکل وحشتناکی هیچ چیز اضافه‌ای در کار نیست! در حدی که آدم از خودش می‌پرسد، مگر می‌شود آنقدر ساده اما تأثیرگذار بود؟ ساده و تأثیرگذار… آدم را یاد عیاران گمنام تاریخ می‌اندازد، یاد شوالیه‌ها، یاد سامورایی‌ها. یاد همه آن بی‌چهره‌هایی که قصه‌هایی افسونگر از قدرت‌شان خوانده‌ایم.

می‌بینید؟ انگار این بخشی از فرهنگ مرثیه‌سرایی ماست که وقتی کسی را از دست می‌دهیم تقدیسش کنیم. تا وقتی زنده بود، کسی درباره‌اش نمی‌گفت. حتی وقتی از انتشار نسخه جدید فونت‌هایش می‌گفت، یک ریتوییت ساده را دریغ می‌کردیم. از فونت‌هایش به رایگان استفاده می‌کردیم و گاهی بعضی از ما با یک دونیت کوچک عذاب وجدان‌مان را رفع می‌کردیم. تا وقتی که آن متن دیوانه‌کننده را نوشت. نوشت که چندین ماه است درگیر سرطان است. نوشت بهش سخت می‌گذرد. با اینکه از روایتش معلوم بود به‌شدت به کمک مالی نیاز دارد، لعنتی حتی دعوت نکرد بیشتر دونیت کنیم! یک عمر به رایگان برای جامعه کار کرده بود و فونت‌های آزاد و متن‌بازش توسط هزاران نفر استفاده شده بود. حالا فقط کمی از احوالاتش گفته بود. آنقدر صمیمانه که گویی برای برادرش می‌نویسد. و ما، باز هم ما نهایتاً با مبلغکی سعی کردیم فراموش کنیم می‌شود اینقدر بزرگوار بود.

«صابر راستی‌کردار» کارهای بزرگی کرد. اهمیت کارش را فعالان نرم‌افزارهای آزاد و دیزاینرها بیشتر درک می‌کنند. اما آن‌چیزی که سنگینی کارش را برای ما بیشتر می‌کند شیوه زیست آنلاینش بود. زیستی که با روایت مرسوم جامعه از «موفقیت» مغایر بود. با معیارهای دنیای فناوری و نوآوری، او اشتباه می‌کرد. باید پرسونال‌برندینگش را جدی‌تر می‌گرفت، در رویدادهای مختلف حضور پیدا می‌کرد و در بزرگ‌ترین شرکت‌های بین‌المللی مشغول به کار می‌شد. احتمالاً خیلی از ما معتقدیم صابر فرصت‌های زیادی را سوزانده و اگر جای او بودیم، شرایط بهتری داشتیم. لااقل اگر درگیر بیماری سختی می‌شدیم در کشوری بودیم که امکانات رفاهی و فناوری پیشرفته‌تری داشت برای درمان. اما این اینفلوئنسر دوست‌داشتنی ما به شیوه دیگری زیست. هیچ‌کدام از ما نمی‌دانستیم زاده بندرعباس بوده، در شیراز بزرگ شده و حالا در شهر فسا زندگی می‌کند؛ شهری که شاید حتی بعضی از ما ندانیم دقیقاً کجای این مملکت است. انگار او با تاب، او با تب، خانه‌ای در طرف دیگر شب ساخته بود. او در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیک بود. انگار که سهراب سپهری درباره او نوشته بود!

ما صدها نفر مثل راستی‌کردار داریم. اعجوبه‌هایی که در جامعه نرم‌افزار آزاد و متن‌باز فعال‌اند. ابزارهایمان را بهتر می‌کنند، دانشنامه‌ها و نقشه‌هایمان را کامل می‌کنند، نرم‌افزارهای جدید می‌نویسند، و همه اینها آزاد و متن‌باز. ما در این کشور راستی‌کردارانی داریم که فروتنانه یک گوشه کار را گرفته‌اند و در اتاق‌هایشان کارهای بزرگی می‌کنند. کاش قدرشان را بیشتر بدانیم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/i0vk
1 نظر
  1. داود می گوید

    عالی بود ، دم شما گرم جناب بیدی

نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.