توییتر در حال مردن است

زمان مطالعه: 4 دقیقه

ثریا حقی / پنج ماه از خرید بزرگ ایلان ماسک می‌گذرد؛ خرید پلتفرمی به نام توییتر، اما به بهای حقیقتاً گزاف. پلتفرمی که به لطف انتقال سریع و بلادرنگ اطلاعات، جایگاه خود را در میان کاربران سراسر جهان پیدا کرده و در حال حاضر، به یکی از بهترین محیط‌های اجتماعی مجازی تبدیل شده است.

حتی اگر جزو کاربران عادی این شبکه هم نباشید، احتمال دارد دست کم برای خواندن نکته‌ نظرات جالب افراد مشهور و بزرگ، از جمله خود ایلان ماسک این اپلیکیشن را نصب کرده و سری به آن زده باشید.

توییتر، یکی از محدود شبکه‌های اجتماعی است که فرصت ملاقات و مکالمه را به‌صورت عمومی در اختیار افراد قرار می‌دهد. مکالماتی که گاه دوستانه بوده‌اند، گاه به سیاست و اقتصاد آلوده شده‌اند و گاه حتی به جدال کشیده‌اند.

اما نکته‌ای که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده باشد، وجود یک خامی فریبنده در این پلتفرم دوست‌داشتنی است. توییتر همیشه بستری بوده که افراد مشهور و تاثیرگذار، راحت‌تر و بی‌پرواتر در آن اظهارنظر کرده‌اند. افراد مشهور و تاثیرگذار در اذهان عمومی، نه در اینستاگرام و نه در هیچ پلتفرم دیگری، آن اندازه که خود واقعی و حرف‌های دل‌شان را در این رسانه طرح کرده‌اند، فعالیت واقعی نداشته‌اند. برای درک این موضوع، کافی است سری به توییت‌های جنجالی ترامپ و ایلان ماسک بزنید تا ببینید بین این فضا، و اینستاگرام یا دیگر پلتفرم‌ها چقدر فاصله است.

البته، بی‌انصافی است اگر حمایت و استقبال کاربران از توییتر را صرفاً به این ماهیت بی‌پروا ربط بدهیم. توییتر، حقیقتاً جدای از برقراری ارتباط میان افراد و اقشار، یک پلتفرم حرفه‌ای و بستری برای رشد در زمینه‌های مختلف است. از فناوری‌ گرفته، تا سیاست و فراتر از آن.

در کنار تمام این‌ها، توییتر یک شبکه اطلاعاتی بزرگ و کاربردی نیز بوده و هست. جریان اطلاعات در این پلتفرم به قدری قوی بوده که عنصر اجتماعی آن در درجه دوم قرار می‌گیرد. با وجود این‌که از این برنامه، به‌عنوان یک اپلیکیشن دوست‌یابی جانبی نیز یاد شده، اما حتی این ماهیت نیز باعث خدشه‌دار شدن اعتبار آن نمی‌شود. بله؛ توییتر بستری مناسب برای دوست‌یابی است، چون به شما این امکان را می‌دهد تا بدون ملاقات حضوری، فرد موردنظر را تا حد قابل توجهی فارغ از عکس‌ها و شوآف‌های معمول پلتفرم‌های دیگر بشناسید.

به دلیل همین عوامل است که گاهاً، این سوال مطرح می‌شود که واقعاً چرا باید چنین پلتفرم همه‌فن‌حریفی رایگان باشد؟!

در پاسخ به این سوال باید عرض کنیم، مثل این‌که دیگر قرار نیست این پلتفرم رایگان باشد! به معنای واقعی و مجازی، توییتر دیگر یک پلتفرم رایگان نخواهد بود و همه ما، حتی اگر از شر فیلترشکن هم خلاص شویم، برای دسترسی به آن خیلی فقیریم.

از زمانی که ایلان ماسک زمام امور را در این شرکت به دست گرفته، از هیچ تلاشی برای صدمه زدن به مجموعه و از بین بردن هر چیزی که توییتر را به جلو می‌برد و باعث موفقیت آن بوده کوتاهی نکرده است.

او رسالت خود را برای بیرون کردن نیروهای متخصص شرکت، ترساندن و راندن چهره‌های مشهور جهان، اذیت و آزار خبرنگاران و ایجاد حساسیت و از طرفی، دادن پاداش به افرادی که بدترین عملکرد را داشته‌اند، حمایت از کاربرانی که هرزنامه ارسال کرده‌اند، و حتی پشتیبانی از افرادی که درست در نقطه مقابل این پلتفرم قرار دارند و به دنبال جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات هستند، به نحو احسن به انجام رسانده است.

پلتفرمی که زمانی یکی از بهترین و تاثیرگذارترین رسانه‌های اجتماعی در بسیاری از حوزه‌ها بود، اکنون در حال شکست و زوال است و به تعبیری، تنها یک پوسته توخالی از آن باقی مانده. به نظر می‌رسد که این پوسته تو خالی، فرصت زیادی برای جبران ندارد و ممکن است هر لحظه، یک تصمیم غافل‌گیرکننده دیگر از سوی ماسک، باعث فروپاشی آن شود. ثروت ماسک، که روزی قرار بود این پلتفرم را به اوج برساند، اکنون بلای جانش شده و به مرور در حال از بین بردن آن است.

اگر آن‌چه که ماسک و دوستانش در توییتر وعده داده‌اند عملی شده و در اواسط ماه آوریل سال جاری، سرویس پولی «توییتر آبی» با اشتراک ماهانه برای عموم راه‌اندازی شود، احتمالاً باید فاتحه بسیاری از صفحات افراد مشهور و فعال در این رسانه را بخوانیم و منتظر نفس‌های آخر آن باشیم.

ایلان ماسک، عملاً تهدید کرده که هرکس مایل به پرداخت ماهانه 7.99 دلار ناقابل به او نباشد، تیک آبی دریافت نکرده و از بسیاری از ویژگی‌های پلتفرم بی‌نصیب خواهند ماند. تصور کنید کاربر توییتر باشید، اما حق شرکت در نظرسنجی‌ها را نداشته باشید! اوج فاجعه آن‌جا است که در نسخه جدید هم ویژگی‌های چندان خاص و متفاوتی که 7.99 دلار بیارزد ارائه نشده و این مبلغ، عملاً یک باج است.

احتمال قریب به یقین، روزهایی خواهند آمد که بسیاری از کاربران ارزشمند توییتر نیز در کنار کاربران ساده‌ای همچون من و شما، این پلتفرم را ترک می‌کنند و از دوردست، به تماشای مرگ تدریجی یک پلتفرم موفق می‌نشینند.

ماسک با پولی کردن توییتر و دادن حق رای صرفاً به کاربرانی که حاضر به پرداخت این باج شده‌اند، سعی دارد بگوید به تصمیم‌گیری پوپولیستی پایبند است، آن هم در حالی که یک جهان، شاهد این بوده‌اند که این مرد اگر نتیجه یک نظرسنجی باب میلش نباشد، اهمیتی به آن نمی‌دهد (مثل نظرسنجی چند ماه پیشش در مورد کناره‌گیری از ریاست توییتر، که خیلی راحت آن را نادیده گرفت).

نتیجه این رویکرد، تبدیل شدن توییتر به نقطه مقابل شایسته‌سالاری است. توییتری که امروز داریم، شاهکار ماسک است و با پولی شدن آن، فاجعه عمیق‌تر هم می‌شود.

البته، بعید به نظر می‌رسد که این پول‌ها، به ماسک وفا کنند! ماسک از زمان راه‌اندازی توییتر بلو طی سه ماه اخیر، تنها 11 میلیون دلار از اشتراک آن کسب درآمد داشته و این در حالی است که در ازای خرید این پلتفرم در اکتبر گذشته، 44 میلیارد دلار پرداخت کرده است. رقم هنگفتی که با ندانم کاری و سقوط نیمی از ارزش شرکت، بخش قابل توجهی از آن را سوزانده است. بله؛ این بازی برای ماسک هم گران تمام شده و شاید بتوان آن را یک معامله دوسر باخت در نظر گرفت.

ماسکی که در ابتدای خرید پلتفرم، با رویای تبدیل آن به برنامه‌ای یک میلیارد کاربری وارد میدان شده بود، اکنون شکست را پذیرفته و تن به باج‌خواهی از کاربران این سرویس داده است. ایلان ماسک، چه به‌عنوان ثروتمندترین مرد جهان و مغز متفکر بپذیرد یا نه، در مورد توییتر اشتباه کرده و اشتباه او، جز خودش و شرکت، اکنون دامان کاربران سراسر جهان را نیز گرفته است.

شاید اگر هرکس دیگری هم جای ماسک بود و 44 میلیارد دلار ناقابل برای یک پلتفرم پرداخت می‌کرد، خودش را خدای آن می‌دانست. در نهایت، برای ماسک، برای مقامات توییتر و هرکسی که جایگاهی و قدرتی دارد، مهم افزایش سرمایه، اعتبار و رشد است. من و شمای نوعی خیلی هم مهم نیستیم. تنها چیزی که برای ما می‌ماند، یک درس عبرت است:

ساختن خیلی سخت و زمان‌بر است، اما نابود کردن، خیلی ساده و سریع است.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/urfj
منبع تک‌کرانچ
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.